اولین روز همایش یادروز حافظ در شهر کتاب / حافظ؛ شاعر متفاوت


تاریخ : چهارشنبه، 22 مهر، 1394



«همایش یادروز حافظ» در تهران با حضور  دوستداران حافظ و حافظ پژوهان در مرکز فرهنگی شهرکتاب برگزار شد.

در نوزدهمین یادروز حافظ و در همایش شهر کتاب، دکتر رضا داوری‌‌اردکانی (تاملی فلسفی در شعر حافظ)، استاد بهاءالدین خرمشاهی (نظریه‌ پاشانی شعر حافظ)، دکتر مریم حسینی (نقد اسطوره‌ای شعر حافظ)، دکتر امیرعلی نجومیان (نقد پساساختگرایی غزل شهره‌ی شهر)، دکتر بهادر باقری (نگاهی به کاربست نظریه‌های ادبی در شرح اشعار حافظ)، کوروش کمالی‌سروستانی (کارنامه‌ حافظ‌پژوهی در یک سال گذشته) سخن گفتند.

این همایش به همت مرکز فرهنگی و بین‌الملل شهر کتاب و با همکاری موسسه‌ی آموزش عالی حافظ شیراز، پژوهشکده‌ی زبان ملل دانشگاه تهران و انجمن دوستداران حافظ در شهر کتاب برگزار شد.



در ابتدای این نشست علی‌اصغر محمدخانی،  معاون فرهنگی شهر کتاب گفت: در شرایط فعلی باید دید که مردم در حافظ شیرازی چه چیزی دیده‌اند که همچنان بعد از گذشت چند قرن، این شاعر بزرگ همچنان محبوب است و باید به تحقیق و پژوهش پرداخت که مردم از حافظ چه می‌خواهند و اینکه حافظ به دنبال چه طرز تفکری بوده که اکنون پاسخگویی نیاز مردم است.

وی افزود: آنچه مسلم است اینکه حافظ به مردم چیزهای زیادی یاد داده که از جمله آنها می‌توان به دینداری، صفات خوب، مبارزه با ریا و دورویی اشاره کرد.

محمدخانی ادامه داد: اینکه حافظ را شاعر بخوانیم یا فیلسوف و یا مصلح اجتماعی، مقوله‌ای است که باید مورد بررسی قرار گیرد که خوشبختانه امسال با بسیاری از کشورها هماهنگی‌هایی صورت گرفته تا برنامه‌هایی ترتیب داده شود که از این رهگذر به شناخت بیشتر از این شاعر بزرگ بپردازیم که خوشبختانه 25 کشور موافقت کردند که در طول این هفته برنامه‌هایی را به این منظور اختصاص دهند.

وی توضیح داد: تاجیکستان روز گذشته برنامه‌ای را ترتیب داد و فردا در پایتخت کرواسی پراگ برنامه‌ای به این منظور اختصاص داده خواهد شد. امروز هم درباره شخصیت و شعر حافظ از منظر نظریه‌های ادبی و فردا دیدگاه هامر پورگشتال، ادیب آلمانی را که به واسطه ترجمه‌های وی، گوته به حافظ علاقه‌مند شد را مورد بررسی قرار می‌دهیم. البته قرار است همایشی در اتریش برگزار شود؛ چرا که پورگشتال اصالتا اهل اتریش بوده است.

نگاه متفاوت حافظ

کوروش کمالی سروستانی، مدیر دانشنامه فارس و پیشنهاد دهنده روز حافظ گفت: آمار انتشار آثار حافظ بر اساس آمار خانه کتاب بر دو مبنا است؛ یکی از روز حافظ هر سال تا روز حافظ سال بعد که با این حساب آمار بین دو سال 93 و 94 را مورد بررسی قرار می‌دهیم و از سوی دیگر تنها به سال 93 خواهیم پرداخت.

وی افزود: بر این اساس در سال 93 مجموعاً 87 عنوان دیوان، 23 عنوان فالنامه و 25 عنوان کتاب پیرامون حافظ در 100 هزار نسخه به چاپ رسیده است که نشان می دهد بالاخره مطالعات حافظ شناسی قدری بیشتر از فالنامه ها شده است.

وی ادامه داد: در شکل دیگر که از روز حافظ امسال تا روز حافظ سال بعد مورد محاسبه قرار می‌گیرد، آمار کمی متفاوت است و مثلاً در مورد سال 93 و 94، 71 عنوان دیوان و فالنامه در تیراژ 123هزار و 920 نسخه و ۴۸۰۰ نسخه کتاب نیز درباره حافظ منتشر شده است.

وی ادامه داد: در بررسی این دوره، دکتر منصور رستگار شرح 6 جلدی بر آراء و آثار حافظ نوشته است که البته ایشان اکنون به علت بیماری در آمریکا بستری است، اما اثر 6 جلدی ایشان از سوی انتشارات علمی و فرهنگی به زودی منتشر خواهد شد.

وی همچنین یادی از پرویز خائفی کرد که صاحب تالیفاتی در حوزه حافظ‌شناسی و در بیمارستان بستری است.

مدیر دانشنامه فارس ادامه داد:  اغلب حافظ‌پژوهان هنوز نسخه مرحوم غنی و قزوینی را ملاك قرار می‌دهند و این دو نسخه كاربرد بیشتری دارد و شاید نپرداختن حق التالیف برای آن دلیل این موضوع باشد.

کمالی سروستانی ادامه داد: تیراژ ادبیات کلاسیک در بسیاری از کشورها بی رقیب است و یکی از پر فروش‌ترین کتاب‌های ادبیات ما ادبیات کلاسیک است؛ البته بازدید از آرامگاه‌های کشور ما به نسبت بازدید اروپائیان از مثلا آرامگاه گوته و شیلر متفاوت است. در شب بزرگداشت حافظ هم در شیراز بیش از 4 هزار نفر  در حافظیه حضور داشتند. این عشق به حافظ که از کارشناس ادبی تا مردم عادی را شامل می‌شود به دلیل نبوغ زبانی و شاعرانگی این استاد مسلم شعر پارسی است که هر خواننده‌ای را هر مشرب فکری جذب خود می‌کند.

وی  افزود: فرم و معنا و آرایه‌های ادبی حافظ چنان غنی است که هر کس با یکی از لایه‌های ذهن و زبان و اندیشه حافظ همدل شود، به میزان درک و نیاز خود از این زلال جاری، بهره می‌گیرد. حافظ در شعرهایش با زبان دوم سخن می‌گوید و از این روست که سخن او در لایه‌های مختلف معنایی شعرهایش، ایستا نمی‌ماند و به دلیل افکار ژرف فلسفی و عرفانی در پیوند با شگردهای هنری، بیان او به بالاترین سطح فلسفی (اخلاقی) و عرفانی (باطنی) دست می‌یابد. 

رییس سازمان اسناد و کتابخانه‌ی ملی فارس اظهار کرد: حافظ به جهت نگرش ویژه به عالم هستی، دیدگاه‌های خاص فلسفی و عرفانی‌ای یافته که شرح و بیان تجربه آن کشفیاتِ اندیشمندانه، ناگزیر با ابهام و ایهام همراه است و بنابراین تبیین آن به روشنی امکان‌پذیر نیست. او شگردهای گوناگون بیانی را می‌آزماید و از تمثیل‌های بایسته‌ای بهره می‌گیرد که بر بنیاد درون‌مایه اندیشه وی شکل گرفته و گاه بیانگر تقابل و تضاد در اندیشه‌های این جهانی است و بدین ترتیب از لایه‌های مختلف معنایی سخن میگوید. میزان تأویل‌پذیری شعرهایش به گونه‌ای است که همگان می‌توانند آن را بر اساس حال و احوال خوش تطبیق دهند و به نوعی آن را زبان حال خود می‌دانند و این نکته خود بیانگر نوعی تکثرگرایی در شعر حافظ است چون در جهان‌بینی او و بازتاب این نگرش در غزل‌هایش، هیچ اندیشه و ادراکی کنار زده نمی‌شود و هر نوع نگرش جمال بروز و ظهور می‌یابد. در حقیقت، هیچ استنباط محض و ثابتی را نمی‌توان به شعرهای وی نسبت داد؛ لایه‌ها و سطوح مختلف معنایی، فرصت و مجال فرآیند آفرینش استنباط‌های گوناگون را شکل می‌دهد به گونه‌ای که مخاطب او پیوسته درصدد آن است تا مفاهیم و دریافت‌های دیگری را از شعر و کلام او بیابد.

وی تاکید کرد: حافظ تنها شاعری است که رنجیدن را کافری می داند و این نگاه متفاوتی است که ارائه می کند.

شعر آموختنی نیست

در ادامه این مراسم دکتررضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم نیز در سخنانی اظهار داشت: ما از شاعر توقع نداریم فلسفه بگوید چون فلسفه و شعر یکی نیست. البته شاعر و فیلسوف هر دو متفکر هستند منتهی هر تفکری به علم تعلیمی منتهی نمی‌شود. علم بر اساس برخورد دیالوگ با دیالوگ و با روش‌های علمی در مدرسه منتقل و آموخته می‌شود اما شعر آموختنی نیست و به نوعی علم نیز به شمار نمی‌رود. البته منظورم شأن ادبیاتی آن نیست که آن را می‌آموزیم. 

وی ادامه داد: ما شعر را به قصد یادگرفتن نمی‌خوانیم و به شعر نیز به قصد کشف کردن رجوع نمی‌کنیم. به عبارت دیگر ما شعر را مصرف نمی‌کنیم اما همیشه به آن نیازمندیم. شعر وسیله به مقصد رسیدن نیست بلکه امری است  بالذات مطلوب. این موضوع تا اندازه‌ای اهمیت دارد که سعدی علیه الرحمه می‌گوید: «اشتر به شعر عرب در حالت است و طرب/گر ذوق نیست تو را کژ طبع جانوری» 

داوری اردکانی افزود: فلسفه تفکری است که در ۲۵۰۰ سال اخیر غالب بوده است. امری است که از ابتدا بنایش این بود که تفکر غالب باشد. لذا فلاسفه از ابتدا درباره شعر نظر داده‌اند و کتاب نوشته‌اند. یکی از مهمترین و عمیق‌ترین و البته کوتاه‌ترین آثار درباره شعر را ارسطو نوشته است و در آن چیستی شعر و اینکه از کجا می‌آید را مورد بحث قرار داده است. همان فلاسفه بودند که زبان شعر و فلسفه را از هم جدا کردند. ارسطو در تقسیم‌بندی خود  از سفسطه، خطابه، جدل، برهان و شعر صحبت می‌کند و می‌گوید زبان فلسفه برهان است و زبان علم کلام را جدل، خطابه را زبان سیاست می‌داند و سفسطه را زبان ظاهر بینی و شعر را زبانی که مقدمه‌اش خیال است و من حتی یک فیلسوف نمی‌شناسم که درباره علم خیال یک نظر واحد داشته باشد. 

وی در ادامه با تاکید بر اینکه شاعران کمتر به فلسفه راغب بوده‌اند اما فلاسفه به طور عمده به شعر رغبت داشته‌اند گفت: حافظ شاعری است که کمتر به فلسفه علاقه داشته است. در ادبیات ایران نیز شاعر عارف زیاد داریم اما در همین مورد هم شاعر بیشتر به دنبال بیان عرفان نظری نیست بلکه احوال عارفانه را بیان می‌کند. در مقابل فیلسوف بیشترین وقت خود را صرف احوال عارفانه می‌کند. 

داوری اردکانی تصریح کرد: در شعر به دنبال بیان یک مقصود نیستیم. شاعر نخست فکر نمی‌کند و بعد به نظم بسراید، البته شاعر می‌تواند فکر کند و شعر بگوید اما کارش این نیست. به عبارت دیگر شاعر دارای صورت و معنایی جدای از هم است اما فلسفه اینگونه نیست. شعر ما را متنبه می‌کند و در جانمان نوعی روشنی و نشاط خلق می‌کند، ما را پرورش می‌دهد و دگرگون می‌سازد بی آنکه چیزی را به ما بیافزاید. 

این متفکر معاصر در پایان گفت: من همه هنرها را هنر شعری می‌دانم. هنرمندان همگی متفکرند اما ضرورتی ندارد که فیلسوف نیز باشند کما اینکه بنیانگذاران سیاست نیز متفکرند اما ضرورت ندارد فیلسوف باشند. 

حافظ دلبسته زبان اساطیری بود

مریم حسینی عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهرا اظهار کرد: بخش بزرگی از اشعار حافظ در فضای اساطیری سیر می‌کند و او خودش نیز فردی اسطوره‌ای است که توان سیر در عالم مثال را برای ما فراهم می‌کند. او از کهن نمونه‌ها و داستان‌های کهن برای سرایش اشعارش بسیار بهره برده است و نمادهای آن را به خوبی به کار بسته است و می توان گفت که دلبسته زبان اساطیری نیز بوده است 

این استاد ادبیات فارسی معتقد است حافظ از کهن نمونه‌ها و داستان‌های کهن برای سرایش اشعارش بسیار بهره برده، نمادهای آن را به کار بسته و می توان گفت که دلبسته زبان اساطیری نیز بوده است. 

وی افزود: اشعار حافظ بسته به نظر مخاطب دارای معانی متعددی است و به تعداد ژرف ساختارهایش می‌توان برایش معنی پیدا کرد. همچنین اشعار او در زمره آثاری است که در لحظه اکنون قرار ندارد. او انسانی تاریخی نیست بلکه برای خود ساحتی اسطوره‌ای قائل است که حرکت زمان را به شکل چرخشی می‌بیند و درک می‌کند. 

به گفته این استاد دانشگاه علاقه حافظ به روز نخست خلقت آدمی و آفرینش انسان از مهمترین دلایل علاقه‌اش به اسطوره‌هاست و داستان آفرینش حضرت آدم(ع) را باید سراسطوره حافظ بدانیم. حافظ برای شناخت از خودش است که به شناخت آدم می‌پردازد. او در شعرش اشارات زیادی به روز الست دارد و داستان پیامبران را بسیار مورد توجه قرار می‌دهد. او پررنگ‌ترین صحنه‌ای که در هستی می‌توان سراغ گرفت را  حضور آدمی و به کمال رسیدن او می‌داند. 

غزل‌خوانی سید علی موسوی گرمارودی و نیز معرفی برترین مقالات فارسی درباره حافظ توسط بهادر باقری عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی نیز بخش دیگری از این نشست بود. 

بهادر باقری، استاد دانشگاه خوارزمی و دبیر انجمن دوستداران حافظ دفتر تهران به مرور چند مقاله مهم درمورد حافظ پرداخت. 

 از جمله مقالاتی که باقری به بررسی آنها در شعر حافظ پرداخت عبارت بودند از: بررسی تصاویر کهن الگو در شعر حافظ، تحلیل غزلیات حافظ بر اساس نظریه نقاب و سایه یونگ، بررسی ادراک واقعیت پذیرش خود و دیگران براساس نظریه مزلو، بررسی غزلیات حافظ براساس نظریه نیچه، بررسی غزلیات حافظ براساس زیبایی‌شناسی انتقادی یا مکتب فرانکفورت. 

در ادامه این نشست امیر علی نجومیان نیز در سخنانی به نقد پساساختارگرایی یکی از غزلیات حافظ پرداخت. 

وی در مقدمه سخنان خود به کارکردهای نقد پساساختارگرایانه پرداخت و در ادامه گفت: از دید من غزل حافظ از جمله متن‌هایی است که تناقص خود را پنهان نمی‌کند و آشکارا به بیان آن می‌پردازد. به عبارت دیگر می‌توان گفت که اشعار او دارای متونی خود واساز است. 

وی در ادامه به دو گفتمان رندی و زهد در آثار حافظ اشاره کرد و گفت: گفتمان رندی با مسلک عشق همراه است  گفتمان زهد با مسلک زهد، در گفتمان رندی صداقت داریم و در گفتار زهد؛ ریا. در گفتمان رندی عمل بی‌وعظ داریم و در گفتمان زهد، وعظ بی‌عمل داریم. در گفتمان رندی ملامت گری داریم و خوش بودن و در گفتمان زهد، مجلس آرایی. از دیدگاه نقد پساساختارگرایی در متن شعر حافظ همواره می‌توان ردپایی از هر یک از دو هر دو گفتمان را جستجو کرد.

انقلاب حافظ در غزل
بهاءالدین خرمشاهی نیز در سخنانی اظهار کرد: حافظ در شعرهایش تعدد مضمون و معنا دارد و حافظ انقلابی که در غزل کرده همین بوده که تعدد معنا را زیاد کرده است. ما هیچ شاعری را پیش از حافظ نداریم که مسائل غیرغزلی را وارد غزل کرده باشد، چه برسد به مدح که فقط در قصیده وجود دارد، ولی حافظ آن را در غزل آورده است. پاکستانی‌ها اسم این کار حافظ را پاشانی گذاشته‌اند که از پاشیدن می‌آید. آربری هم در مقدمه کتاب 50 غزل این نکته را آورده که در غزل‌های حافظ انسجام وجود ندارد. اما به نظر من حافظ عمدی در این کار نداشته است، بلکه ذهن او به صورت طبیعی پاشان می‌نوشت.










منبع این مقاله : دانشنامه فارس
http://www.fars-encyclopedia.com

آدرس این مطلب :

Fars Encyclopedia ©