مدیر دانشنامه فارس: بايد استاد سيف را در فهرست ميراث فرهنگي اين سرزمين ثبت كرد


تاریخ : دوشنبه، 30 دی، 1392


 نکوداشت هادي سيف نويسنده و پژوهشگر هنرهاي مردمي ايران، در شيراز برگزار شد. در اين مراسم كه با حضور علاقه مندان به هنرهاي سنتي و مردمي در تالار حافظ برگزار شد، كوروش كمالي، مدير دانشنامه فارس، ضمن ابراز خشنودي از نكوداشت تلاش‌هاي هنرمندان اين سرزمين توسط هنردوستان، در ستايش از استاد هادي سيف گفت: امروز در كنار هنرها وهنرمندان بايد استاد هادي سيف را هم در فهرست ميراث فرهنگي اين سرزمين ثبت كرد؛ تكثير كرد، تكرار كرد ، اگر بشود. متن کامل سخنرانی مدیر دانشنامه فارس را در ادامه می خوانید:

هادی سیف ؛ زمردی پربها بر خاتم فارس 

در هماره تاریخ، در عبور از دالان نسترن نشان هنر و در گذر از کوی خوشنامی هنرمندان، آلاله های خوش تراش و صیقل خورده آثار هنری، نخستین شمیم سحرگاهی است که گونه های غبار گرفته مان را در عبور از زمان و نشیبهایش، با خنکای نیلی آسمانی می نوازد و تار و پود خسته مان را دستخوش طعم گس زندگی و شور دوباره روییدن می کند؛ چونان آب زلالی که پیادگان تشنۀ وادی را،راحت جان می آفریند.چه بسیار نقشینه هایی که در حریر رنگ رنگ خلاقیت هنرمندان بر صحیفه هستی نقش دوام آنان و هنر ایرانی را رقم زده است تا با گستره ای ژرف ، ما را وامدار هنرهایی نماید که تکریم و تعظیم مان را برمی انگیزد.

 



به خلوت سرایشان که پا می نهی، جز ملکوت کلمات، رستاخیز آب و رنگ و آیینه، خشت خشتِ لاجوردی خاک و تراش و صیقل .... نمی یابی و هر آنچه را که می یابی، گویی سوسوی فانوسی است غریب که غریقان بی طلوع را خورشید شب افروز می نماید. اینک هادی سیف که چون زمردی پربها بر خاتم فارس می درخشد، با ما از درازای هنر در دالان بی پایان تاریخ سخن می گوید. او چوناننگینی است خوش تراش که بازتاب سبزینه های اندیشه اش را ، اندیشه ای که در خانگاه جانش آشیان  دارد،به شیوایی و زلالی ،در جاری نگاشته هایش در بازشناخت انگاره های هنر این سرزمین روان داشته است.

عشق حقیقی از اساسی ترین اصول هنر ایرانی است

مدیر دانشنامه فارس خاطر نشان کرد: عشق در هنر ایرانی، بشارت معرفت و پرتویی از حدیثِ خوشِ آفریدگاری قادر بوده است و این چنین است که به باور سیف " معنویت به خلاقیت میانجامد". این جاست که معناشناختی هنر بیش از زیباشناختی آن در سنجه هنرشناسی اهمیت می یابد.

آنان در قالب تصاویری بی نظیر و زیبا که درخشندگی، گیرایی و شكوه خاصی دارد، به خلق باورهایی میپردازند که در گذر زمان چونان میراثی ارجمند از ریشه های اجدادی بدانها رسیده است.

معرقِ طلایی دست نگاشته هایشان بر پیکر لاجوردی صحیفه ها، تصاویر نقش یافته بر دیواره های خشتی، پیکره های تراشیده بر سنگ ها و ستون ها، سفال نگاشته ها و تراش های صیقل خورده بر سینه سنگها، و روشن و خاموش رنگها در متن تصاویر پرده های نقاشی ، زیبایی و کرامت هنر ایرانی را نمایان ساخته است؛ هنری که به مدد پژوهشگران و هنرشناسانی چون استاد هادی سیف به شناخت آنها دست می یابیم؛ هنردوستانی چون هادی سیف که به قدم شوق در این عرصه گام می زنند و جز از عشق از چیزی فرمان نمی پذیرند تا فانوس راهمان  گردند؛ همانانی که فرصت زیستن خویش را بر ادای دین به این سرزمین و قاموس هنر آن وقف نموده اند.

هادی سیف عاشق كاشی نگاری است، دلباخته میناكاری است، به پایبوس هنر می شتابد؛ چه در كوشك و چه در كاخ. آبروی هنر را به خرده نانی نمی فروشد؛ عاشقی است عارف صفت.

انس رنگ ها را بر تن خاك می شناسد و حكایت آفرینش نقش را بر هر صراحی و جام و كوزه سفالین بهزبان هنر نقل میكند. نگاهش بر ورق های خاكی شناسنامة هنر ملی و والای ایرانی، نگاهی است اندیشمندانه كه نه تنها به تجلی و تكریم هنر میانجامد كه التیام بخش جان هایی است كه دغدغة خاك زرین این مرزوبوم رادارند. غبار فراموشی را از آذین رنگها و  لعاب ها میزداید تا باری دیگر پیوندی استوار برقرار سازد میان ما و نیاكانمان؛ ریشه ها و شاخه ها. چون عزم جزم میكند، قریحه، ذوق و استعداد را به یاری میجوید تا ظرافتهای نقش یافته بر بستر خاك و آجر و خشت و كاشی را به تصویر كشد ودرگامی متعالی، عارفانه های جمال شناختی الهی را در پس پرده های این تصاویر به تجلی رساند.

 تردیدی نمی ماند كه اعجاز هنر را میشناسد و سراپایش را شور وغوغایی فرا گرفته تا صادقانه و خاضعانه از ظرافت این هنرها با ما سخن گوید و آن را از پستوی گمنامی به پهنة نام آوری بیرون آورد.

باید استاد سیف را در فهرست میراث فرهنگی این سرزمین ثبت كرد

امروز این سرزمین به همّت نادره هنرمندانی چون هادی سیف به داشتههای هنری خویش میبالد. طلایه دارانی كه با قدم صدق در راستای اعتلای نام این سرزمین گام میزنند و بی چشمداشتی، سرمایة عمر خویش را چون «دلشدگان هنر» به باور ادای دِین بر این امر می نهند.

و در واقع مگر ما در این روزگار دلشدگی چند هادی سیف در فرهنگ این سرزمین داریم كه چنین جانانه شیون كنند بر هنرمندان و هنری كه می رود تا خاموش شود در غوغای جانكاه از یاد رفتگی .

«هادی» چه با سیف چه بی سیف «هادی» است. هادی دالانهای تاریخ هنر مردمی این سرزمین و آنگاه كه شمشیر برنده اش تاریكی های تاریخ را به نور هدایت روشن میكند. تو نور می بینی و آب و آیینه. گل و خشت و آبی آسمان. تو رنگ ، تو گل. تو تعالی هنر در میخانه عشق می بینی.

پس بگذارید در این روز خجسته، هادی سیف را به تكریم بنشینیم. كارش، قلمش، دیدش، ابهتش و هنرش را ارج بگذاریم. هادی را باید ثبت كرد. او راوی مفاخر هنر این سرزمین است. كاشان و تهران، اصفهان وكرمان و یزد ، فارس و شیراز فرقی نمیكند. هر جا هنری برآمده است، ثبت سیف هادی شده است.

امروز در كنار این هنرها وهنرمندان باید استاد هادی سیف را هم در فهرست میراث فرهنگی این سرزمین ثبت كرد. تكثیر كرد، تكرار كرد ، اگر بشود.

اینک در پیشگاه این هنرمند و پژوهشگر ارجمند کلاه تعظیم به نشانه تکریم از سر برمی گیریم و دوامش را و مانایی اش را و پویایی اش را از خداوندگار بزرگ خواستاریم. تا باد چنین بادا!

عظیم ترین رنسانس هنرهای مردمی ایران در شیراز رقم خورده است

در ادامه این مراسم استاد هادی سیف ضمن قدردانی از توجه هنردوستانی كه با همت خویش به برپایی این مراسم دست یازیده بودند، در بخشی از سخنان خود درباره دلبستگی‌هایش به زادگاهش شیراز و نیز هنر این سرزمین گفت:   من معتقدم كسانی كه در راه اعتلای هنر ایران اسلامی، نقد جوانی خود را نثار كرده اند‏، باید بر صدر بنشینند. وی خاطرنشان كرد: پژوهش های من یك «فرمان عاشقی» بود تا یك وظیفه در عرصه تحقیق و پژوهش. من با «گل و مرغ»های سقف خانه مادربزرگم گره خورده بودم، پدرم دوست داشتن سرزمینم را به من آموخته بود و با مردمی بزرگ شدم كه حتی گل ها و انگورهای باغ های قصردشت را با شعر می فروختند. چطور می شد با این كودكی آغاز كرد  ونسبت به فرهنگ و هنر این سرزمین بی تفاوت بود.

 وی با بیان این كه  عظیم ترین رنسانس هنرهای مردمی ایران در قرن چهاردهم هجری قمری با نقش‌های روی چوب، گچ، گره چینی ها و... در شیراز رقم خورده است، تاكید كرد: متاسفانه این هنرهای مردمی واكاوی نشدند و رستمی كه در نقاشی ها به ضیافت كوچه و بازار شیراز و سراسر ایران آمده بود، تنها ماند!

این پژوهشگر هنرهای مردمی ایران كه از نقاشی قهوه خانه ای گرفته تا «سوته دلان نقاش» و «دریچه هایی رو به بهشت» را با سرانگشتان هنرمند خود برای نسل جدید به میراث گذاشته است، با بیان اینكه سال ها مسئولیت بیرون كشیدن زوایای پنهان هنرهای مردمی ایران از كنج عزلت را با عشق به دوش كشیده است، گفت: مردم ما دارای دستمایه های بزرگ مهربانی و شكوه فرهنگی هستند اما متاسفانه به آنها یادآوری نكرده ایم كه میراث دار چه فرهنگ، هنر و پیشینه ای هستند.

 یك موی شهرم را به هزار نیویورك، برن و لندن نمی دهم

 استاد سیف كه با انتشار یادمان بزرگانی چون «علی رخسار» ، «علی اكبر یاسمی» ، «ابوالحسن خان صدیقی»، «علی اكبر صنعتی»و... به آنان ادای دین كرده و «مجنونی ها» را به پاس سرانگشتان خونریز قالی بافان   نگاشته است،  با اشاره به انتشار كتاب «رنسانس شیراز در نقاشی» در دانشگاه رایس آمریكا و رونمایی از آن در كشورهای سوییس، انگلیس، آمریكا و چین اضافه کرد: كتاب «باغ خاطره ها و دل بارانی من» را برای دیارم شیراز نگاشتم و یك موی شهرم را به هزار نیویورك، برن و لندن نمی دهم!

پس از سخنان سلمان گورنگی مدیر عامل اتحادیه شركت های تعاونی صنایع دستی استان فارس ، محمدهادی ستایش رییس انجمن هنرهای تجسمی و سنتی فارس، بهمن فیزابی استاد دانشكده هنر و معماری و محمد حسن حامدی مدیر مسئول دو هفته نامه «تندیس»‌، از كتاب «باغ خاطره‌ها و دل بارانی من»  استاد سیف رونمایی شد.

 گفتنی است كه این مراسم توسط اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس، سازمان میراث فرهنگی، دانشنامه فارس، اتحادیه شركت های تعاونی صنایع دستی استان فارس، انجمن هنرهای تجسمی و سنتی فارس، دو هفته نامه «تندیس»، نشر «پیكره»، سازمان زیباسازی شهر تهران و موسسه «چاووش دید» در تالار حافظ شیراز برگزار شد.








منبع این مقاله : دانشنامه فارس
http://www.fars-encyclopedia.com

آدرس این مطلب :

Fars Encyclopedia ©