ششمین نشست از سلسله نشستهای سعدیشناسی با عنوان «بر خوان سعدی» با سخنرانی دکتر زرینتاج واردی، پژوهشگر و استاد دانشگاه شیراز در سازمان اسناد و کتابخانه ملی مرکز فارس در سرای سخن برگزار شد.
در این نشست که توسط انجمن فرهنگ و ادب شیراز، با همکاری سازمان اسناد و کتابخانه ملی مرکز فارس و مرکز سعدیشناسی برگزار شد، دکتر زرینتاج واردی به موضوع وحدت تاثیر آثار ادبی با تاکید بر غزلیات سعدی پرداخت و گفت: این موضوع یکی از شاخههای زیباییشناسی شعر است که اصل آن در یونان پیش از میلاد پدید آمده و پس از آن نیز تئوریسینهای مختلف بدان پرداختهاند و تا امروز نیز مورد بحث و کنکاش است. چنانکه هوراس، هردر، گوته، تولستوی و وردزورث بدان پرداخته اند.
او افزود: وحدت تاثیر آثار ادبی از طریق زیرساخت فلسفی و زیرساخت روانشناختی قابل بررسی است. در بررسی وحدت تاثیر آثار ادبی با زیرساخت روانشناختی به بروندادی دست مییابیم که ظهور و بروزش در کلمات است. جامع ترین تعریف وحدت تاثیر آثار ادبی بیانگر آن است که یک اثر ادبی ان توانایی را داشته باشد که بتواند بر هر فردی در هر موقعیت سنی، اجتماعی، تحصیلی .... تاثیر بگذارد. برخی از این نظریهپردازان همچون وردزورث متون را به متون پاک و فاسد تقسیم می کنند و معتقدند که وحدت تاثیر آثار ادبی تنها در متون پاک روی می دهد و یا اینکه درک این وحدت تاثیر آثار ادبی تنها در مورد کسانی روی میدهد که صاحب ذوقی سلیم باشند.
واردی در ادامه به محورهای مبحث وحدت تاثیر آثار ادبی اشاره و عنوان کرد: بسیاری از این مولفه ها در اشعار شاعران دیگر سرزمین ها یافت نمی شود اما در شعر فارسی به وفور می توان آنها را یافت. سه محور اصلی وحدت تاثیر آثار ادبی عبارتند از: تفسیر، موسیقی، حروف و واژگان. و این سه حوزه خود شامل ریزمجموعههایی می شود که مولفه آن حوزه خاص هستند.
او افزود: نخستین حوزه، حوزه «تصویر» در وحدت تاثیر آثار ادبی است. تصویر باید ویژگیهایی داشته باشد از قبیل، سادگی، تصویر سازی از طریق برجسته سازی، هماهنگی تصویر با عاطفه، واقعیات مشاهدات و تجربیات، تصویرسازی از طریق قید حالت.
واردی با بیان اینکه این ویژگی ها را می توان در غزل سعدی یافت، گفت: «آن تویی یا سرو بستان به رفتار آمده؟/یا ملک در صورت آدم پدیدار آمده است» که در نهایت سادگی تصویرسازی شده؛ و در بیت «اول منم که در همه عالم نیامده است/ زیباتر از تو در نظرم هیچ منظری» که با تاکید بر «اول منم» در ابتدای جمله مفهومی تکراری را برجسته سازی کرده است؛ در بیت «ای ساربان آهسته رو کآرام جانم می رود/ وان دل که با خود داشتم با دلستانم می رود» نیز می توان هماهنگی و همسویی تصویر با عاطفه را برای وحدت تاثیر آثار ادبی یافت؛ واقعیات مشاهدات و تجربیات نیز در اشعار سعدی بسیار زیاد است اگرچه برخی در حوزه وحدت تاثیر آثار ادبی این اصل را نپذیرفته و آن را مغایر اصل تخیل و شور و شعور شاعرانه می دانند؛ سعدی اما ابیاتی از این دست دارد مانند اشعاری که در توصیف زیبایی هایی طبیعت سروده است. تصویرسازی از طریق قید حالت نیز می توان در اشعار سعدی بازیافت در این بیت که گفته است «دلی شکسته و جانی نهاده بر کف دست/ بگو بیار که گویم بگیر هان ای دوست».
او افزود: حوزه دوم وحدت تاثیر آثار ادبی ورود در حروف و واژگان است. این حروف و واژگان باید از ویژگی هایی خاص برخوردار باشند؛ همانند اینکه حروف سازنده کلمات بتوانند حس لازم را در شعر به مخاطب ارایه کنند و با هم سازگاری داشته باشند؛ حروف ویژگی های القاکننده مختلفی دارند، چنانکه برخی القا کننده شور و نشاطند و برخی غم و اندوه؛ در این ابیات سعدی چنین اتفاقی افتاده همانند بیت «بر آتش تو نشستیم و دود شوق برآمد/ تو ساعتی ننشستی که آتشی بنشانی» توالی حرف «س» و «ش» شور و شیدایی را در سخن سعدی دوچندان می کند؛ در مقابل بیت «خبرت خراب تر کرد جراحت جدایی/ چو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی» توالی حرف «خ» و «ج» اندوه و دردناکی را بیشتر القا می کند.
این پژوهشگر در ادامه سخنان خود «بازی با ضمیر» را از دیگر ویژگی های حوزه حروف و واژگان دانست و گفت: سعدی در این حوزه بسیار شگفت انگیز است همانند این بیت گفته است «سرو را قامت خوب است و قمر را رخ زیبا/ تو نه آنی و نه اینی که هم اینست و هم آنت» محور سوم در این حوزه، «لغزنگی کلمات» است. یعنی واژگانی که در کنار هم می نشینند بتوانند مخاطب را به سمت واژه بعد انتقال دهند؛ در شعر سعدی نموداری منحنی شکلی از این واژگان لغزنده ایجاد می شود؛ در شعر خاقانی این نمودار گوشه و زاویه دارد؛ نرم و لغزنده نیست؛ اما در شعر سعدی چنین ویژگی به وفور یافت می شود؛ مثلا در بیت «وه که جدا نمی شود نقش تو از خیال من/ تا چه شود در عاقبت در طلب تو حال من» میتوان آن را دید؛ بی شک در حدود هفتاد درصد از ابیات غزلیات سعدی با این ویژگی روبه روست.
دکتر واردی محور چهارم از این حوزه را «به گزینی» دانست و با خواندن بیت «شمع را باید از این خانه برون بردن و کشتن/ تا به همسایه نگوید که تو در خانه مایی» گفت: شاعر در این بخش باید بتواند از میان مترادفات موجود یک مفهوم، روان ترین و سهل ترین واژه را برگزیند؛ چنان که این ویژگی سخن سعدی را به سهل و ممتنع تبدیل ساخته است.
حوزه موسیقایی، بخش دیگری از حوزههای وحدت تاثیر آثار ادبی بود که دکتر واردی بدان پرداخت و گفت: شعر باید از موسیقی خاصی برخوردار باشد تا بتواند مشمول این خصلت شود؛ هارمونی نخستین مقوله این مبحث است. همان انطباق صد درصد موضوع با وزن در شعر. حافظ نیز در این مقوله همانند سعدی بسیار موفق عمل کرده است: «آن ماه دو هفته در نقاب است/ یا حوری دست در خضاب است؟»؛ وزنی ریتمیک که با موضوع همخوانی می کند. «قافیه» در شعر از دیگر عناصر مطرح در وحدت تاثیر آثار ادبی است؛ سعدی در غزلیاتش زیباترین قوافی را به کار میگیرد اگر چه در شعر مدرن جهان این امر کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
این پژوهشگر «کارکرد مصوتها» را خصیصه دیگر وحدت تاثیر آثار ادبی برشمرد و گفت: شاعر باید بتواند مصوت ها را به گونه هنری در کنار هم بنشاند: «غم زمانه خورم یا فراق یار کشم/ به طاقتی که ندارم کدام بار کشم»؛ هشت مصوت بلند در این بیت، اندوه و حسرت نهفته در بیت را القا میکند. همچنین «تکریر» را از دیگر ویژگی های این حوزه زیباشناسی دانست و گفت: «گرم باز آمدی محبوب سیم اندام سنگین دل/ گل از خارم برآوردی و خار از پا و پا از گل»؛ علیرغم سه بخشی شدن هر مصرع، موسیقی اصلی در بند سوم می نشیند. این استاد دانشگاه آخرین محور را بهره مندی از اوزان عروضی متناسب با شعر دانست و توانمندی سعدی را در این بخش برشمرد.
|