در آخرین روز از فستیوال مروری بر سینمای دفاع مقدس به میزبانی سینما فرهنگ شیراز از مهدی فقیه، بازیگر پیشکسوت و محبوب تئاتر، سینما و تلویزیون تجلیل شد.
در این رویداد که با استقبال اهالی فرهنگ، هنرمندان و علاقهمندان به این بازیگر محبوب شیرازی همراه بود، تمبر یادبود این هنرمند رونمایی شد.
برگزاری اين رویداد باهمكارى موسسه فرهنگى شهر آفتاب، اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس و مركز اسناد وكتابخانه ملى فارس بود.
از جمله میهمانان این مراسم می توان به زهرا سعیدی و ستاره اسکندری اشاره کرد.
متن کامل سخنرانی کوروش کمالی سروستانی، مدیر مركز اسناد وكتابخانه ملى فارس را در این رویداد در ادامه می خوانید:
اگر به راستی تلفیق دستاوردهای ذوقی و تراوشات ذهنی و حسی انسانی در پرند رنگ رنگ شعر، موسیقی، نقاشی و تئاتر و سینما را هنر بی بدیل انسانی تلقی کنیم، هنری که خود حاصل تفکر و اندیشه است و توامان با تلاشهای سترگ و نستوهپذیر، که نسلی پسین را میراثدار و وامدار نسلی پیشین در این وادی میسازد و بر این باور پای بفشریم که هنر خود در تطور تاریخ و در فراز و نشیب رخدادها، رسالتی سترگ را بر دوشِ هوش میکشد؛ آنگاه میتوان بر قامت برافراشته و نام بلند هنرمندان، تکریم و تعظیم در خور روا داشت. آنگاه میتوان دانست که پویایی و تحرک و بالندگی خود آبشخوری جز هنر نمیتواند داشت.
هنرمندان چیرهدست، با خلق آثاری بدیع، عواطف و تجربیات خود را به گونهای شگَرف، آشکاره میکنند تا در جهان معنایی مخاطب خویش رخنه کنند؛ در جان و ذهنشان خوش بنشینند و عواطفشان را برانگیزند و با زبانی مشترک و برخاسته از نیستان جان، پیوندی معنوی با آنان بیافرینند. میکوشند تا با خلق آثاری ماندنی، آنچه را که دریافت ناکردنی است؛ در کالبُدی آراسته و دلنشین، برای همگان، قابل فهم سازند. از این روست که عکاسی، نقّاشی، مجسّمهسازی، موسیقی ، تئاتر، معماری، طرّاحی، و سینما، امروزه دیگر از مبانی تفکیکناپذیر زندگانی جوامع انسانی شمرده میشوند که تجربه زیباشناختی بشر از جهان را به تفسیر مینشینند. و چنانکه تولستوی میگوید:«مقصد و مقصود هنر؛ انتقال والاترین احساساتی است که انسانها بدانها دست یافتهاند».
و ما امروز خوشبخت مردمانیم که در سایه سار هنرمندانی زیست میکنیم که داستان هر یک شریطهای است مبسوط؛ هنرمندانی که با ذهن پویای خویش و علیرغم تفاوتهای زبانی و فرهنگی ، آثاری بدیع میآفرینند تا دریچهای از دنیایی متفاوت را در مقابل دیدگانمان بگشایند و معنا و مفهومی عمیق را از هستی برایمان به تفسیر بنشینند؛ نشاط سرشار از این امر چنان است که در این پساهنگام خزانی ما را به میزبانی و تکریم رادمردی فراخوانده است که نام بلندش در تاریخ این سرزمین چون هنرمندی دوران ساز باقی خواهد ماند.
استاد مهدی فقیه که بیشک در بطن هنری خویش، خوش زیسته و خوش در خشیده است. کارگردان، نویسنده، بازیگر و فرهنگوری است صاحب علم و تجربه توام با استعدادی ذاتی و ذوقی وافر. دلباخته فردوسی و سعدی و حافظ است و بازیگری است منعطف و چند وجهی. گویی از گاه زاده شدنش در مبارک سال 1324 شمسی تا به امروز که به قرار انفسی هفتاد و دو سالگی را پسِ پشت مینهد؛ خمیر مایه او را به کیمیای هنر آغشتهاند؛ تا اندیشه هنر توامان ذهن و زبانش گردد.
تئاتر دهه چهل در شیراز و ساختار فرهنگی و هنری آن و نیز تجربه آموزش در دانشگاه ونسن فرانسه او را آماده نقشآفرینی ساخت؛ و بدین ترتیب از 1347 فعالیتهای حرفهایِ نمایشی خود را آغاز نمود و نخستین بار در فرایند آفرینشی نو از تئاتر، در سال 1349 نمایش رستم و سهراب را همراه با نقال و بازیگر، در شهرها و روستاهای فارس به اجرا درآورد تا نامی ماندگار با هنری مانا شود و بدین سان توان هنری او، از اقبالی عام برخوردار گردید.
افعی طلایی، نخستین پوستر هنری تئاتر شیراز را نیز او منتشر نمود. از آن پس دلباخته اجرای نمایشهای عروسکی شد و گرگین و خوب چهر، بستور، جیجی بیجی، پهلوان کچکلک و.... را به روی صحنه برد.
در نمایشهای چهار صندوق، افعی طلایی، مستاجر، عکس 4x 6 ، سایهها نقشهای به یاد ماندنی خود را اجرا نمود و در سال 1368 اولین نقشآفرینی در فیلم سینمایی را تجربه کرد. در سال 1370 با بازی در فیلم هور در آتش ، بیش از پیش بر شهرت و محبوبیت خود افزود و بابا عقیل سینمای ایران شد.
با مرور بر کارنامه سترگ مایه استاد مهدی فقیه، میتوان تعهد و دلباختگی او را به رسالت هنریاش و در پیوستن به سینمای معنا گرا باز یافت. این باور او را از زمره هنرمندانی ساخت که پس از انقلاب، کوشیدند تا با ایفای نقشهایی ماندگار؛ تعهد خویش را به دین و باورهای مذهبی و انقلابی پدیدار سازند. بر این اساس با ورود به این دنیای پیچیده و جادوئی و تاثیرات سحرآمیز آن در راستای پیشبرد اهداف و مقاصد خود بسیار کوشیده است و ذهن و اندیشه و خلاقیتش را در این راستا نیز به کار گماشته است. اگر چه در دیگر نقشهای اجتماعی و کمدی و عارفانه و عاشقانه خویش نیز خوش درخشیدهاست و با چهره، هنر، زبان و لهجه دلنشین خود، برندی برای شیراز در سینمای امروز ایران شده است.
با نگاهی به کارنامه آثار خلق شده او، میتوان بدین معنا راه یافت که استاد مهدی فقیه باورمندانه و آزادانه، اندیشههایش را در راستای تفکرات و ایدههای خاص خود به کار گرفته و در خلق آثار فاخر و به یادماندنی سربلند بوده است.
و امروز ما خوش وقت مردمانیم که به پاسداشت هنرمندی همت گماشتهایم که حضورش به تئاتر و سینمای این سرزمین روحی تازه دمیده است. بر این اساس، درود و تکریم خویش را به پیشگاه ارجمند او پیشکش مینماییم؛ او که به آزادی انسان ارج مینهد و هنری میافریند که در اوج مانایی، رشد و تعالی نوع بشری را به تصویر میکشد.
بی شک فرزندان برومند ایشان طاها، طیب، طاهر و تابان ، که هنرمند و خلف و عاشق و عاقلند، همگام با همسر گرانقدرشان بانو مریم حقیقی پور که پیوند او با استاد نیز به گونهای برامده از عشق به تئاتر است، چون ما مردمان این شهر و دیار، به حضور هنرمند ایشان میبالند.
مفتخرانه، هنرشان را قدر مینهیم و اندیشههایشان را پاس میداریم و ماناییشان را آرزومندیم و برآنیم که حدیث نفس استاد را حافظ شیرازی در ابیاتی خوش؛ چنین سروده است:
بارها گفتهام و بار دگر میگویم
که من دلشده این ره نه به خود میپویم
در پس آینه طوطی صفتم داشتهاند
آن چه استاد ازل گفت بگو میگویم
من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست
که از آن دست که او میکشدم میرویم
دوستان عیب من بیدل حیران مکنید
گوهری دارم و صاحب نظری میجویم
|