روزنامه نگار در زوم عنوان سلسله نشست های است که توسط مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس برگزار میشود و پنج شنبه اول هر ماه آثار یکی از روزنامه نگاران شیرازی را نقد و بررسی می کند.
این سلسله نشستها تاکنون آثار خبرنگاران، عکاسان، کاریکاتوریستها و برخی از پیشکسوتان مطبوعات فارس را مورد تحلیل و بررسی قرار داده و در چند جلسه اخیر خود بهترین های ماه رسانههای فارس را در حوزه های تیتر، مصاحبه، گزارش و عکس معرفی کرده است.
روزنامهنگار در زوم در بیستمین نشست خود میزبان “امید صدیق” روزنامهنگار با سابقه شیرازی و مدرس ارتباطات بود.
مدیری خلاق؛ مخالف کلیشه
کوروش کمالی سروستانی، مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس در این رویداد با اشاره به تشکیل حلقه ایسنا در ابتدای دهه ۸۰ در فارس گفت:خیلی از اتفاقات روزنامه نگاری فارس پس از انقلاب در دفتر ایسنا منطقه فارس افتاد؛ دورانی که سعید پورعلی این مجموعه را مدیریت می کرد و خروجی آن روزنامه نگاران جوان و خوش فکری بودند که بعدها هرکدام در حوزه رسانه های فارس جریان ساز شدند که امید صدیق یک نمونه از آنهاست.
وی در بررسی کارنامه کاری امید صدیق گفت: او را بیشتر در قامت یک مدیر خلاق که با کلیشه مخالف است میشناسیم. صدیق با ایدههایی که تولید کرده، توانسته برای مراکز مختلف کار رسانهای کند و در واقع نوعی هدایت محتوایی و تحلیلی را برای آنها ایجاد کند.
کمالی سروستانی ادامه داد: وی سال ها در شیراز کار کرد و کارش هم تنوع داشت؛ از دفتر امام جمعه شیراز از تحلیلهای محتوایی ایشان استفاده شده و او به موازات این دفتر در قامت نوعی روزنامهنگاری اصلاح طلبانه مجموعه گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی استان را نیز یاری میداد.
نشان دادن شان شهر شیراز
کمالی سروستانی شناخت ساختار رسانه را ویژگی امید صدیق برشمرد و گفت: این شناخت به او کمک کرد تا وقتی محتوای کار او هم عوض میشد بازهم موفق باشد. به همین خاطر وقتی در حوزه های مختلف وارد میشود، بازهم میتواند آثاری را تولید کند که بازار و مخاطب را جلب کند.
مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس در ادامه گفت: به نظرم امید صدیق در کنار همه تخصص و ویژگی و دانش ارتباطیاش، انسان صادقی است که خبر را در کنار تیتر و لید خوب می شناسد و خوب گزارش می کند و آن را خواندنی و در ذهن ماندگار می کند.همه این ها امید صدیق را به یک چهره دوست داشتنی و موثر تبدیل کرده است.امیدواریم دیگر عزیزان ما در بخش های مختلف روزنامه نگاری بتوانند به گونهای بایسته شان شهر شیراز را در روزنامه نگاری نشان دهند و شیراز در روزنامه نگاری ما نمود شایسته داشته باشد.
رسالت روزنامهنگار
صدیق هم در این نشست گفت: این نشست بهانه ای شد که من خودم هم نگاهی بکنم به سالها کار، از کار جدی در حوزه نشریات دانشجویی، تا خبرگزاری و روزنامه و کار در حوزه روابط عمومی، تدریس و پرورش خبرنگار. به قول حضرت سعدی که این ایام هم به نام اوست، «تأمل ایام گذشته می کردم و سنگ سراچه دل به الماس آب دیده میسفتم » که از ماحصل این سال ها آیا کارنامه کاری ما در خور و شایسته هست یا نه؟
وی افزود: یک بخش از پاسخ این سئوال شخصی و برنامه کاری هر فردی در زندگی است ولی بخشی از داستان به نظرم عمومی است؛ ما روزنامهنگارها قطعا مسئولیتی هم در قبال شهر و جامعه خودمان داریم و سئوال من این است که آیا من، ما، توانستهایم دین خودمان را به شهرمان ادا کنیم؟
صدیق ادامه داد: ما حداقل اهالی فرهنگ، به شیراز، این شهر سرآمد فرهنگی ایران، مدیونیم. ما به مردمان این شهر، به تاریخ این شهر، به اتمسفر این شهر، به بزرگان این شهر، به حافظ و سعدی این شهر مدیونیم. «شیراز نام دیگر» همه اهالی فرهنگ در فارس است.
وی با طرح این پرسش که «آیا روزنامهنگاری شیراز توانسته به توسعه این شهر کمک کند و چرخی باشد در گردش ماشین توسعه این شهر؟» گفت: جواب من خیر است. من موکدا معتقدم روزنامهنگاری شیراز نه تنها کاری برای توسعه این شهر نکرده که ناخواسته چوبی در چرخ توسعه بوده است.
اقتصاد رسانه در شیراز باید بازتعریف شود
این مدرس ارتباطات ادامه داد: گفتمان مسلط روزنامهنگاری فارس، ماحصل بیش از دو دهه رفتن به کژراههای است که مقصدش ناکجا آباد است. روزنامهنگاری فارس، در تلاش برای یافتن راههای درآمد و تامین اقتصاد رسانه به کارگزاران شهری و سیستمهای متولی شهر وابسته شد؛ به چاه نفتی رسید که با آن باغچهای را آبیاری کرد و باغچه را مدام سوزاند.
این مدرس روزنامهنگاری ادامه داد: ارتباط نزدیک مالی میان کارگزاران شهری و روزنامهها راه نقد را ناهموار کرد؛ “شخص محوری” جای “فرایند محوری” را گرفت؛ تیترهای شهرت، تیتر اول روزنامهها شد و مدیران شهری بازیگران صفحه اول روزنامهها شدند و این خط بطلانی بود بر روایت بیطرفانه مسائل شهری.
وی گفت: روزنامهنگاری توسعه میتواند به توسعه شهر کمک کند؛ روزنامهنگاری فرایند محور کمکی به شهر است؛ جایی که خروجی کار روایت و نقد میشود نه شخص. روزنامهنگاری شهر هم باید به توسعه شهر کمک کند.
صدیق تاکید کرد: اقتصاد رسانه در شیراز باید بازتعریف شود و حسابش از حساب مدیریت شهری جدا؛ دست روزنامهنگار باید در تحلیل و نقد شهری که به توسعه شهر کمک میکند، باز باشد.
وی ادامه داد: امیدوارم که نسل جدید روزنامه نگاری شیراز، آهسته آهسته این قطار از ریل خارج شده را به راه برگرداند. امیدوارم نسل جدید، دانش روزنامهنگاری را سرلوحه کار خودش قرار بدهد، بیاموزد و در آموختن حریص باشد. امیدوارم نسل جدید روزنامه نگاری ما، دینش را به شهرش، به شیرازش ادا کند.
نمونه بارز شعار خبرگزاری ایسنا
فرزاد صدری، دبیر سلسله نشست های روزنامه نگار در زوم انتخاب امید صدیق را به عنوان بیستمین میهمان برنامه،انتخابی شایسته دانست و گفت: نشستهای زوم در این مدت روزنامه نگاران با سابقه و پیشکسوت و جوان را زیر ذره بین نقد برده و بسیار خوشحالیم که امروز آثار یک کارشناس ارشد ارتباطات را که در عین جوانی سابقه زیادی در رسانه های فارس دارد تحلیل و بررسی می کنیم.
سردبیر سابق ایسنا در فارس افزود:امید صدیق نمونه بارز شعار خبرگزاری ایسنا بود؛ شعاری که می گفت:”رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود” به گمانم استمرار فعالیت رسانه ای امید صدیق پس از ۱۵ یا ۱۶ سال نشان می دهد که او این شعار را به خوبی آویزه گوش خود کرده و به دور از هیجانات کاذب رسانهای با آرامش رویدادهای روز استان فارس و گاهی کشور را تحلیل و بررسی می کند و در حوزه دروازه بانی خبر به ورطه افراط و تفریط نمیافتد.
روزنامه نگار ایدهآل گرا
بنا بر این گزارش،علی محمد پشوتن، سردبیر فعلی ایسنا در فارس نیز نشستهای روزنامه نگار را یک فرصت برای تمرین نقد کردن اهالی رسانه در استان دانست و گفت: این فضا تا پیش از نشست های تخصصی زوم فقط در حوزه عملکرد مدیران استان نمود داشت و جایی برای نقد عملکرد رسانه ها وجود نداشت لذا از این بابت کار مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس و شخص آقای کمالی سروستانی و یادآوری ایشان بر لزوم نظارت بر کار اهالی رسانه شایسته تقدیر است و معتقدم که این گام های مستمر امید و آینده خوبی را به رسانه های ما میدهد.
پشوتن در بررسی آثار امید صدیق گفت:این روزنامه نگار جوان اما با سابقه به لحاظ تئوری از آگاهان رسانههای فارس است و تجربه کاری او از اولین سالهای دهه هشتاد در حوزه رسانه نیز از او روزنامهنگاری با تجربه ساخته اما متاسفانه او نیز مثل خیلی از روزنامه نگاران دیگر یک ایده آل گراست در حالی که در دنیای واقعی نمیشود به آرمان های ذهنی یک روزنامه نگار مثبت اندیش رسید.در عین حال شخصیت محافظه کار صدیق با جرات و جسارت روزنامه نگاری خیلی همخوان نیست.
سردبیر ایسنا منطقه فارس،جرات امید صدیق در نوشتن در حوزه های مختلف را ستایش کرد و گفت:امید صدیق سالها کار سردبیری کرده و از خصوصیات یک سردبیر خوب دانش و اطلاعات عمومی وی در حوزههای مختلف است،از این زاویه صدیق یک روزنامه نگار بهروز در حوزه های مختلف است و همین موضوع به او کمک می کند که بتواند در همه حوزه ها ورود کند و بنویسد اگرچه حوزه واژگانی او باید وسیعتر باشد.
پشوتن پایان نوشته های امید صدیق را شبیه پایان های باز سینمایی دانست و گفت: روزنامه نگار باید تکلیفش را با خود و مخاطبش روشن کند.او باید در یادداشت های خود نتیجه گیری کند و فقط مشکلات را نبیند بلکه اگر ایرادی می گیرد راهکار نیز ارائه دهد.
وی در تحلیل روزنامههایی که امید صدیق چه در مقام مدیر تحریریه و چه در مقام سردبیر مدیریت کرده،گفت: صدیق هم در روزنامه “تحلیل روز” و هم در روزنامه “افسانه” خلاقیت های خوبی در انتخاب تیترهای چند کلمهای و صفحات آخر روزنامه و نیز پیوند دادن رویدادهای جهان با رویدادهای استان به خرج داد که باعث شد این روزنامه ها بیشتر به چشم بیاید و ثمره کار او نیز امروز وجود روزنامهنگارانی خلاق در روزنامه افسانه است.
این گزارش می افزاید: سیروس رومی پژوهشگر و پیشکسوت مطبوعات فارس نیز در سخنان کوتاهی با احترام به شخصیت علمی و مدت کارکرد امید صدیق گفت: رزومه کاری و تحصیلات آکادمیک این روزنامه نگار به گونه ای است که هرکسی نمیتواند منتقد او باشد.
رومی با اشاره به برخی از آثار امید صدیق گفت: این روزنامه نگار جوان گاهی نثر روان و خوبی دارد اما وقتی می خواهد به ادبیات کلاسیک بپردازد و یا با نثر سعدی سخن بگوید به مشکل برمی خورد که توصیه میکنم از نثر ساده و روان خود بیشتر استفاده کند.
این روزنامه نگار پیشکسوت همچنین به یکی از مصاحبههای امید صدیق گفت: توقع من از کسی که تحصیلات آکادمیک رسانهای دارد این بود که او در طول مصاحبه مفتون سوژه خود نشود اما به نظر می رسد نگاه او به مصاحبه شونده نگاه شیدایی است و آنگونه که باید مصاحبه او خلاقانه نبود.
رومی در پایان هوشمندی صدیق را در پرداخت یادداشت ستود و گفت: خوبی کار این روزنامه نگار این است که مثل انشاء نمی نویسد که مثلا ابتدا مقدمه بعد متن و سپس نتیجهگیری داشته باشد، بلکه سطر سطر نوشته های او به مرور خواننده را به نتیجهگیری رهنمون میکند
|