سعدی شناسی: استكهلم، میزبان نشست «سعدی و سعدیشناسی در جهان» بود تا سعدی دوستان، از شاعر عشق، دوستی و صلح بگویند. نشست «سعدی و سعدیشناسی در جهان» در سوئد، با حضور كوروش كمالي سروستاني، مدير مركز سعدي شناسي، علي اصغر محمدخاني، معاون فرهنگي شهر كتاب تهران، یوهان هرملین، فرزند خوانده و برادرزاده اریک هرملین نخستین مترجم بوستان سعدی به زبان سوئدی و دكتر حاجي يوسفي، رايزن فرهنگي ايران در سوئد و در جمع استادان، سعديپژوهان و سعديدوستان برگزار شد.
در این برنامه حاجییوسفی، به توضیح برنامه همکاری رایزنی فرهنگی كشورمان و موسسه شهر کتاب برای گسترش مناسبات فرهنگی ایران و سوئد پرداخت و گفت: به زودی با همکاری رایزنی فرهنگی ایران در سوئد و موسسه شهر کتاب، نشستی برای بزرگداشت «اریک هرملین»، مترجم و پژوهشگر سوئدی که بیش از 10 هزار بیت شعر فارسی و از جمله بوستان سعدی را به سوئدی برگردانده، در تهران برگزار خواهد شد.
سعدی شاعر دوستی است
در ادامه محمدخاني به تبيين مفاهیم عشق، دوستی و صلح در اشعار سعدی پرداخت و گفت: سعدی بیش از هر شاعر دیگری به دوستی پرداخته است و بسامد واژه دوستی و ترکیبات آن بیش از 600 بار در کلیات سعدی تکرار شده است.
وی سپس به رویکرد شهر کتاب به بزرگان ادب کلاسیک فارسی در سالهای اخیر پرداخت و گزارشی از درس گفتارهایی پیرامون مولانا، سعدی، حافظ، نظامی و فردوسی و ... پرداخت و افزود: برنامه های بین المللی سعدی و دیگر شاعران بزرگ جهان از جمله پوشکین، سروانتس، یونس امره، ویکتورهوگو، متنبی، کنفوسیوس و ... با همکاری مرکز سعدی شناسی و نهادهای فرهنگی ایران و جهان از سال 1391 تا 1400 برگزار خواهد شد.
معاون فرهنگي شهر كتاب در پایان سخنان خود بر توجه به کرسی های زبان فارسی در دانشگاههای جهان و تجلیل از مترجمان آثار زبان فارسی اعم از کلاسیک و معاصر تاکید کرد.
گلستان؛ آميزش حيرتانگيز دو سبك نثر ماندگار فارسي
در ادامه كوروش كمالي ضمن پرداختن به ويژگيهاي گلستان سعدي ، راز جاودانگی او را در توجه به نیازهای روزمره انسانی دانست و افزود : گلستان، آميزش حيرتانگيز دو سبك نثر ماندگار ادب فارسي است. در قرن هفتم دو شيوة ممتاز و مشخص، يعني نثر مرسل و نثر فني رواج داشت. سعدي در اين سده براي نخستين بار توانست اين دو قطب مخالف را به يكديگر نزديك و از حسنها و مزاياي هر يك از اين دو سبك استفاده كند و از عيبهاي هر دو شيوه بپرهيزد و سبك خود را پي ريزد؛ سبكي كه براساس «سنتشناسي و سنت آفريني» سعدي پيريزي شد. سبكي كه شيوه «سهل و ممتنع و ايجاز» را در برابر «اسلوب اطناب و دشوار نويسي مقامات» قرار داد.
گلستان؛ كتاب آموزش زبان فارسي
وي همچنين اشاره كرد: زبان فارسي وامدار فردوسي است و كاخ بلند او، بي گزند، از وراي هزار سال همچنان ميدرخشد. اما از قرن چهارم تا هفتم، تحولات زبان فارسي، بار ديگر اين زبان نيازمند بازآفريني كرد. با ظهور سعدي، زبان فارسي حيات تازهاي يافت. سعدي به راستي سنتشناس و سنتآفرين بود و گلستان، بي شك تاثيرگذارترين اثر سعدي. سعدي با نبوغ خود اصل «سادهنويسي و ايجاز» را كه از اركان نثر و انديشه ادب معاصر است در گلستان خود به كار بست و در درونمايه نيز به خلق شخصيتهاي واقعي با همة فضيلتها و رذيلتها پرداخت.
مدیر مرکز سعدی شناسی در توصيف اهميت گلستان در زبان و ادب فارسي گفت: اهميت گلستان به گونهاي است كه سالها در كنار قرآن كريم در مكتبخانهها خوانده ميشد. گلستان كتاب آموزش زبان فارسي شد و در شبه قاره و آسياي ميانه و هر جا كه سخني از زبان فارسي بود، گلستان خوش ميدرخشيد. گلستان سفير زبان فارسي شد و سالهاي سال، آموزگاران با گلستان زبان فارسي را به نوآموزان ياد ميدادند.
بازتاب ترجمه آثار سعدی در جهان
كمالي در خصوص چاپ اولين نسخههاي كتاب گلستان افزود: براي شما جالب است كه بدانيد گلستان نخستين كتاب فارسي است كه در سال 1634 ميلادي بار نخستين بار توسط آندره ريير فرانسوي ترجمه شد. این ترجمه سبب شد تا فرانسویان پیش از هر شاعر ايراني دیگری با سعدی آشنا شوند و در سال 1238 ه.ق كه اولين چاپخانه در شهر تبريز تاسيس شد، نخستين كتابي بود كه در ايران به چاپ رسيد.
مدیر مرکز سعدی شناسی در ادامه خاطر نشان کرد: آوازه گلستان به ايران و سرزمين فارسي زبانان محدود نشد. در آلمان «فردریش اکسن باخ» و«ادام اولئاریوس» در سال ۱۶۵۴ به ترجمه آثار سعدی همت گماشتند. «استفن سولیوان» گزیدهای از «گلستان» را ترجمه کرد و در اختیار انگلیسی زبان ها قرار داد و در آمستردام، «ژانتیوس» متن فارسی را با ترجمه لاتین منتشر کرد. ترجمه آثار سعدي به هر زباني، بزرگي از آن ديار را به احترام و تكريم او واميداشت. در فرانسه ،كارنو، خاندان انقلابي فرانسه ، نام سعدي را بر خود مينهند و بعدها سعدي كارنو براي مدتي رييس جمهور فرانسه شد.
وی پیرامون بازتاب ترجمه آثار سعدی در جهان گفت: نويسندگان شهير جهان به ستايشش پرداختند. هنری دیود ثورو ـ شاعر و نویسنده بزرگ آمریکایی در قرن نوزدهم، نویسنده کتاب معروف والدن ـ كه از عاشقان سعدی بوده و گفته است که: «من همان سعدی هستم که پس از شش قرن باز آمدهام و یا سعدی همان ثورو است که شش قرن پیش به نام سعدی در جهان زیسته است!». امرسون ـ شاعر و نویسنده آمریکایی ـ نیز از ستایشگران سعدی بوده و او را در کنار شکسپیر و دانته و هومر و در شمار شاعرانی قرار داده است که سخنانشان پیوسته تازه و باطراوت است. نیکلسون انگلیسی نيز شعري با عنوان « هوراس پارس» در مدح سعدي سروده است.
کمالی در ادامه افزود: ويكتور هوگو در ابتداي «شرقيات» خود پيرامون گذران بودن همه چيز ميآورد: «شرقْ عظمت خود را از دست داده است. غرب نيز به زودي از دست خواهد داد». پس چه بايد كرد؟ همان كاري كه سعدي شيراز كرده است: بايد «گلستاني» ساخت كه «باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد و گردشِ زمانْ عيشِ ربيعش را به طيش خريف مبدل نكند». ديدرو از پيشگامان انديشه نوزايي در فرانسه، سعدي را از همانديشان خود ميدانست. در آلمان گوته، شيللر و نيچه به احترامش برخاستند. در روسيه پوشكين كه زبان روسي به او مديون است ، در برابر سعدي كلاهش را به احترام برميدارد. مدير مركز سعدي شناسي در ادامه به خوانش و تحلیل برخي حكايات گلستان و تبيين روزآمد آنان پرداخت.
در پایان اين نشست نيز یوهان هرملین مطالبی را درباره علل پرداختن اریک هرملین به ترجمه اشعار فارسی ارایه کرد و گفت: هر چند پدر اریک، ملاکی بزرگ بود و می خواست فرزندش نیز ملاک شود، اما مادر اریک فردی علاقه مند به شعر و ادب بود و اریک راه مادر را طی کرد و به ترجمه آثار زبان فارسي از جمله بوستان سعدی پرداخت.
نوپردازی در همه آثار سعدي قابل دریافت است
دومین جلسه سعدی خوانی در سوئد در جمع دانشجویان ایرانی دانشگاه لوند در مرکز مطالعات خاورمیانه این دانشگاه برگزار شد. در این نشست پس از توضیحات محمدخانی پیرامون فعالیت های شهر کتاب با رویکرد به نقد و بررسی کتاب و نیز ایجاد رابطه با نهادهای فرهنگی و ادبی جهان،كوروش كمالي، مدير مركز سعدي شناسي درباره اهمیت سعدی و معاصر بودن او در جهان امروز گفت: شاعران بزرگ و نامی این سرزمین همچون سعدی، هم بر سنت دیرپا و غنی گذشتگان استوارند و هم خود سنت آفرین می شوند. گاه نیز در این میان برخی از این شاعران به جهت غنای فرهنگی و اندیشگانی خود نیز فراتر از دوران خود، به خلق آثاری دست ميزنند که امروزه از آن با عنوان نوآوری اندیشگانی شاعر یاد می کنیم. این نوپردازی در درونمايه، زبان و بيان در همه آثار سعدي به ویژه در گلستان به وضوح قابل دریافت است.
ویژگی های سبک سعدی
وی در ادامه افزود : سعدي به سنتهای ادبی پای بند است و تاثیر آثار گذشتگان را در آثار وی به روشنی می توان یافت. سنتهایی که هویت فکری و فرهنگی ایرانی ـ اسلامی داشته در آثار سعدی متجلی است.
وي اشاره كرد كه سعدي اصل ساده نویسی را که یکی از ارکان رمان عصر تجدد بود، در نثر خویش به کار گرفت و ایجاز را که یکی دیگر از این ارکان بود، به یکی از بارزترین ویژگی های سبک روایی خويش بدل کرد. این سبک روایی به ویژه در گلستان سعدی چنان مورد توجه قرار گرفت که آن را به نوعی همان قصارگویی در غرب میدانند؛ چنانکه بعدها آثار پاسکال و نیچه در این امر سرآمد شدند.
وی «آشنایی زدایی» را از دیگر ویژگی های نو آوری در آثار سعدي خواند واضافه کرد: شگرد هنري سعدی در ساختار آثارش، موجب پديداري اشعاري ناب در تلفيق با انديشههاي ظريف و حكيمانه شده است؛ از همين روست كه حتي اگر عبارتي، واژهاي و كلامي را پيش از اين بارها شنيده باشيم، اما در سخن ناب او، اين عبارت و كلام، تازه و نو مينمايد . همچنین زبان سهل و ممتنع، روانی و سادگی کلام، بهرهمندی از ایجاز به ویژه در پرداخت حکایتها که امروزه در داستانهای کوتاه و مینی مال اساس کار است، نزدیکی زبان شعر و نثر او به زبان قابل درک عموم مردمان،نزدیک ساختن شعر به نثر و نمایش نیز از مقوله های نوآوری در آثار سعدی است. شايد به همين خاطر است كه منتقد نكته داني بر اين باور پاي ميفشرد كه « گلستان سعدي پر از داستانهايي است كه نمونه زيباترين داستانهاي كوتاه دنياست».
مگر ميتوان ايراني بود و گلستان نخواند؟
كپنهاك آخرین میزبان سعدی خوانی در کشورهای اسکاندیناوی بود که در آن نشستی با حضور سعدی دوستان و دانشجویان برگزار شد.
در این نشست کمالی در اهمیت خوانش متون کلاسیک از جمله آثار سعدی گفت: ايتالو كالوينو نويسنده نامدار ايتاليايي در مقاله «چرا بايد كلاسيكها را خواند»، مينويسد: «آثار كلاسيك را نه به عنوان وظيفه يا از روي احترام، بلكه بايد از سر عشق خواند» و ميافزايد: «اثر كلاسيك كتابي است كه جايگاه خود را در استمرار فرهنگي يافته است و هر بار بازخوانياش كشفي است همانند نخستين بار»... «كتابها تغيير نميكنند، اما خوانندگان هر روز در حال تغييرند. تغيير در باورها، داشتهها، انديشهها و آرمانها... و به همين دليل است كه هر بازخواني از آثار كلاسيك تجربه و كشف تازهاي براي خواننده به ارمغان ميآورد».
وی در ادامه افزود: خواندن كلاسيكها در جهان امروز سنتي پسنديده است. مگر ميتوان اسپانيولي بود و سروانتس را نخواند، روسي بود و پوشكين را نخواند؟ مگر ميتوان در يونان زيست و هومر را نخواند؟ مگر ميتوان به زبان انگليسي سخن گفت و شكسپير را نخواند؟ مگر ميتوان آلماني بود و گوته را نشناخت؟ مگر ميتوان ايراني بود و شاهنامه و گلستان را نخواند؟
مدیر مرکز سعدی شناسی با بیان این که تمدن جديد، ماهواره، اينترنت، فيس بوك... مانع از آن نشد كه جوانان و انديشمندان و هنرمندان جهان از كلاسيك هاي خود روي برگردانند، گفت: اما نميدانم ما چرا كمتر به كلاسيكهاي خود توجه ميكنيم! در آرامگاه فردوسي بزرگ، خيام خوش انديش، عطارعارف، سعدي عاشق و حافظ لسان الغيب حاضر ميشويم، به يادگار عكس ميگيريم و مباهات ميكنيم، اما آثارشان را نميخوانيم؛ نه تنها نميخوانيم بلكه گاهي نيز سبكسرانه به آنان ميتازيم.
وی در پایان سخنان خود یادآور شد: به باوري خواندن اثرهاي كلاسيك بهتر از خواندن اثرهايي است كه در مورد آنان نوشته شده است. بايد در دانشگاهها و مدارس پذيرفته شود كه هر كتابي كه از كتاب ديگر سخن ميگويد، بيش از خود آن كتاب حرفي براي گفتن ندارد و براي درك كلاسيكها بايد آثار اصلي را خواند.آثاري چون گلستان.
|