نمایشگاه آثار قرآننگاران فارس در دانشگاه حافظ شیراز
كوروش كمالیسروستانی :ابنمقله دوران تازهای را در قرآننگاری جهان اسلام پی ریخت
هفته «قرآن و دانشگاه» در تقويم وزارت علوم، تحقيقات و فنآوري از 18 تا 24 آبانماه هر ساله برگزار ميشود. به همين مناسبت در دانشگاه حافظ شيراز نمايشگاه آثار قرآننگاران فارس از 19 تا 25 آبانماه با ارايه آثار برجسته مكتب قرآننگاري فارس و شيراز برگزار شده است و در پايان اين نمايشگاه از حافظان و قاريان و حافظپژوهان جوان اين دانشگاه تقدير خواهد شد.
برگزاري اين نمايشگاه فرصت مغتنمي بود كه با كوروش كماليسروستاني عضو هيأت مؤسس اين دانشگاه و مؤلف كتاب «الف.لام.ميم» كه در آن به بررسي و ارايه گزيدهاي از آثار نسخ خطي قرآننگاران فارس پرداخته است و نيز مقالاتي در «دانشنامه قرآن» و «دايرهالمعارف تشيع» تأليف كرده است بپردازيم.
كوروش كمالي پس از توضيح در مورد اهداف و چگونگي برگزاري اين نمايشگاه و نيز ضرورت توجه به نقش قرآن كريم در تعالي فرهنگ ديني و ملي ايرانيان به پرسشهاي ما به شرح زير پاسخ گفت:
· تاریخچه قرآن نگاری در فارس به چه دورانی باز میگردد؟
از آن زمان كه ابن مُقله بيضاوي (272ـ328ﻫ. ق) هنرمند خطاط فارسي رسمالخط بديع و شيوه جديد خط عربي را در قالبهاي ماندگار «محقق، ريحان، ثلث ريحان، ترقيع، رقاع و نسخ» كه مدار آنان بر دايره و سطح بود، سامان داد و تا امروز كه آثار مكتب قرآننويسي فارس و شيراز زينتبخش گنجينهها، مساجد و خانههاست، در هيچ زماني تلاش عاشقانه و عابداﻧﮥ هنرمندان، نگارگران و خطاطان قرآنآرا، آرام نگشته است.
اگرچه آرايهها همقدر و قدرت كلمات خدا نيستند، اما نشاندهندﮤ كوششي زميني از سرِ عشق براي ارجگذاري به سخنان آسمانياند، در اين بخش از هنر اسلامي نيز چون ديگر نهادهاي تمدن اسلامي نقش فارسيان، تأثيرگذار و ماندگار است. بيشك نقش سيبويه فارسي در ساماندهي نحو عربي، مجدالدين فيروزآبادي در تدوين قاموس عربي و ابنمقله بيضاوي در تعالي خط عربي بر هيچ پژوهندﮤ تمدن اسلامي پوشيده نيست.
مطاﻟﻌﮥ تاريخ جمع و نگارش قرآن كريم نشان دهندﮤ آن است كه قرآننگاري را ميتوان با كمي تسامح به دوران پيش و پس از ابنمقله تقسيم كرد؛ چرا كه در قرن چهارم هجري در دوران خلافت المقتدر عباسي و وزارت ابنفرات «ابن مقله» اين فرصت را مييابد كه از تلفيق زيباشناسانه خطوط بومي سرزمينهاي عربستان و عراق كه در تحقيقات بعدي به نامهاي كوفي، مكي، مدني، حجازي و عباسي خوانده شدهاند، خطي بيافريند كه به مناسبت سهولت در تحرير و قرائت و زيبايي بصري، ناسخ خطوط ديگر شود و از همين رو «نسخ» نام گيرد و از آن زمان در امپراطوري اسلامي شايع و رايج گردد.
بررسي ويژگيهاي قرآنهاي به دست آمده تا پيش از ابنمقله كه تا اوايل قرن چهارم را در برميگيرد، براي اثبات مدعاي فوق كارساز خواهد بود.
· آیا آثاری از قرآن نگاری پیش از این قرن هم برای ما باقی مانده است؟
«براساس پژوهشهاي انجام شده بيشتر قرآنهاي پيش از قرن چهارم، كه در دسترس ما قرار دارد، به شكل رقعاتي است كه اغلب شامل يك تك برگ و يا حتي قسمتي از آن است». به عبارت ديگر تا قرن چهارم هيچ قرآن كاملي را سراغ نداريم كه در گنجينههاي جهان نگهداري شود.
· ویژگی این دستنگاشته ها در چیست؟
يكي از ويژگيهاي دستنگاشتههاي نخستين قرآني، تنوع بيش از حد آنهاست. تنوع اين دستنگاشتهها به گونهاي است كه آنماري شيمل اسلامشناس آلماني «گونههاي سبك نگارش را در اين دوران برابر با تعداد دستنوشتههاي نگاشته شده ميداند».
· ضرورت پیدایش قرآن نویسی را در جهان اسلام چه میدانید؟
گسترش جغرافيايي كشورهاي اسلامي، ضرورت حل و فصل نهايي قرآن نويسي در جهان اسلامي را در دستور كار عالمان و حاكمان كشورهاي اسلامي قرار داد و سرانجام در اوايل قرن چهارم پس از پراكندهنويسيهاي بيسامان، جهان اسلامِ وسعت يافته براي يكدستي و هماهنگي، نيازمند تدوين متن واحدي از قرآن شد و ابنمقله بيضاوي اين افتخار را نصيب خود كرد.
· روش کار ابنمقله بيضاوي در قرآن نگاری چه بود؟
در سدﮤ چهارم هجري، شكل ظاهري قرآنهاي دستنويس به نحو شگرفي دچار تغيير و تحول شد. در اكثر مناطق كاغذ جاي پوست را گرفت و صفحهآرايي افقي به صورت عمودي درآمد.
با پيشنهاد «رسمالخط نوين» ابنمقله دوران تازهاي را در قرآننگاري جهان اسلام پي ريخت؛ دوراني كه با خلق آثار ارزشمند ابن بواب، ياقوت مستعصمي و ابراهيم سلطان بن شاهرخ تداوم يافت.
· نقش دیگر هنرمندان فارسی در خلق این اثر هنری چه بود؟
در سراسر قرن نهم و دهم هجري قمري شهر شيراز يكي از مراكز اصلي تدوين كتب دستنويس به شمار ميآمد. برخي از آثاري كه در شيراز كتابت شده، از نظر كيفيت و سبك و سياق با نمونههاي متعلق به تبريز يا قزوين برابري ميكند. اگرچه بهترين كاتبان و مذّهبان شيراز در اواخر قرن نهم به استخدام دربار آققويونلو در تبريز و ديگر نقاط جهان درآمده بودند و آثار ارزشمندي آفريدند ـ چنانكه در همين دوران عبدالحق امانت خان شيرازي خوشنويس و قرآننگار برجسته به هند مهاجرت ميكند كه هم به عنوان كاتب رسمي دربار امپراتوران مغول و هم به عنوان هنرمندي كه كتيبههاي متعددي را براي ساختمانهاي با ارزش نوشته، شهرت دارد و مهمترين كتيبه او بر مشهورترين عمارت اسلامي هند، يعني تاجمحل در آگرا نقش بسته است. اما در همين ايام خوشنويسان برجستهاي چون شهر امير، حسين فخارشيرازي، عبدالله شيرازي، محمد شيرازي، محمدرضا شيرازي و... در قرن نهم تا يازدهم (ﻫ..ق) شيراز را با آثار خود در تاريخ قرآننگاري ماندگار كردند.
مكتب قرآننگاري و قرآنآرايي فارس در قرن دوازدهم با ظهور استاد احمد نيريزي، بزرگترين استاد خط نسخ، جلوهاي ديگر يافت. شهرت احمد نيريزي در خوشنويسي نسخ به پايه ميرعماد در قلم نستعليق و درويش عبدالمجيد طالقاني در شكستهنويسي است، با اين تفاوت كه برخي او را بيهمتا دانستهاند و كسي را همپاﻳﮥ او در كتابت نسخ نميشناسند».
· چه ویژگی خاصی در امر نگارش او وجود داشت که او را بیهمتا ساخته بود؟
قلم نسخ احمد نيريزي اوج تكامل شيوهاي است كه آن را نسخ ايراني ميخوانيم. اين شيوه نه تنها از نسخ ديگر سرزمينهاي اسلامي متمايز است، بلكه با شيوﮤ نسخنويسي پيش از پيدايش اين مكتب در ايران نيز تفاوت دارد. ظرافت و روشني حروف و كلمات از ويژگيهاي كتابت اين شيوه است و در پديد آمدن آن خط نستعليق ـ يعني خط ابتكاري ايرانيان كه در قرن نهم هجري به ابتكار هنرمند بزرگ ميرعلي تبريزي از پيوند بين نسخ و تعليق پديد آمد و آن را عروس خطهاي اسلامي، ايراني ميدانند ـ تأثيري كارساز داشته است.
· آیا در این دوران قرآن نگاران هنرمند دیگری نیز در فارس وجود داشتند؟
حاج اسماعيل كاتب شيرازي، محمدحسين كازروني، نصير شيرازي، قاسم شيرازي، محمدمهدي شيرازي از ديگر استادان قرآننويس قرن دوازدهم در فارس و شيراز بودند.
شيراز قرن سيزدهم به واسطه وجود خانوادههاي فرهنگور و خوشنويسي كه اين هنر را در چندين نسل خود حفظ كردهاند، شهرت داشت.
· این هنرمندان چه کسانی بودند؟
حاج ملا محمد شفيع ارسنجاني ملقب به «اشرف الكّتاب»، ملا علي عسگر ارسنجاني مشهور به ميرزا آقا و حسين بن علي عسگر ارسنجاني از خاندان ارسنجاني و ميرزامحمد شفيع وصال شيرازي معروف به ميرزا كوچك، ميرزا احمد وقار شيرازي و محمد بن وصال از خاندان وصال از خوشنويسان و قرآننگاران برجسته ايران اسلامياند. برخي از ديگر قرآننگاران فارسي در اين دوران عبارتنداز: اسدالله شيرازي، محمود حكيم، محمدكريم شيرازي، محمدباقر شيرازي، اسماعيل شيرازي، عبدالوهاب، سيدعليرضا شيرازي، ميرعلي شيرازي، عليمحمد شيرازي، محمداسماعيل شيرازي و... كه آثار ارزشمندي از آنان بر جاي مانده است.
|