خیام آمیزه ای ماندگار از فرهنگ ایرانی و اسلامی است
● ويژگيهاي انديشه و شخصيت خيام را چگونه ميبينيد؟
خيام دانشمند و فيلسوف و شاعر است. انديشمندي بيهمتا كه احساسات و باريك بيني و لطافت شاعرانه را با افكار بلند فلسفي و نظرهاي عميق در آميخته است. شاعري كه به دليل ويژگيهاي شعر و انديشهاش سالها است كه مورد علاقه و گفتوگو است. گروهي او را پيرو تصوف عقلي شمردهاند. برخي لاادرياش ميدانند. عدهاي زنديق و اهل تناسخ و باطني و اسماعيليهاش ميشمرند و گروهي نيز اپيكوريش ميخوانند و صاحب فلسفه لذتش ميدانند و دلبسته حكمت زرواني.
اما خود در پاسخ اين همه برداشتهاي شايست و ناشايست سروده است كه:
گـــر مـــن ز مـــي مغانه مستم، مستم گــــر كافـــر و گــبر و بــتپرستم، هستم هـــر طايـــفهاي بـــه مـــن گمــاني دارد من زان خودم، چنانكه هستم، هستم
خيام آميزهاي ميمون از فرهنگ ايراني، اسلامي متكي بر دانش روزگار خود است. از فردوسي، ابوالعلا معري، ابنسينا و بسياري ديگر تأثير پذيرفته و بر بسياري از شاعران بزرگ از سعدي تا امروز تأثير گذاشته است. سرودههاي خيام حكايت از ترديدي مقدس دارد كه نام آن جويندگي و حيرت است و پر از عشق و زندگي. فلسفه براي خيام يك باور است. دروني است. ريشهاي است. او نميسرايد تا از فلسفه سخن بگويد، بلكه فلسفه را به ياري ميگيرد تا بسرايد. و بدينسان عميق و ماندگار با مردمان پيوند ميگيرد.
● روزگار خيام چه ويژگيهاي داشته است؟
روزگار خيام روزگار تلخي است. روزگار سختگيري حاكمان سلجوقي در مقوله مذهب. روزگاري كه آن را برخي «فتنه سلاجقه» خواندهاند. در آن دوران خيام بيشتر به عالم و دانشمند و حكيم اشتهار داشته است تا شاعر. و شايد به همين دليل است كه جورج سارتن در كتاب ارزشمند تاريخ علم نيمه دوم قرن يازدهم ميلادي (قرن پنجم هجري) را «عصر خيام» نام مينهد و به دليل كتابهاي تأثيرگذار «رساله في الحير و مقابله» و نيز «شرح ما اشكل من مصادرات اقليدس» از او به عنوان اصيلترين رياضيدان قرون وسطي ياد ميكند. عصر خيام در تاريخ علم همزمان با قرون وسطي است. سالهايي كه اروپاي تاريك، روشنگري و علم را در شرق ميجويد. اگرچه بعد از رنسانس به دلايلي كه جاي بحثش اينجا نيست، شرق به دنبال غرب ميگردد. شايد به دليل سختگيريهاي سلاجقه است كه نظامي عروضي صاحب چهار مقاله و محمد عوفي صاحب تذكره لباب الباب و حتي دولتشاه سمرقندي مؤلف تذكرة الشعرا نامي از خيام به عنوان شاعر نميبرند. شايد علت اصلي اين ماجرا اين بوده است كه خيام به دليل شرايط خاص روزگار خود كه فيلسوفان را بيدين ميخوانند و حكم كفر ابنسينا و فارابي را صادر ميكردند و حلاج بر دار ميشد و عينالقضات در خاك از ترس «اهل ظاهر» رباعيات حيرتافزاي خود را جز در حلقه ياران اهل فهم نميخوانده است.
چرا كه در هيمن دوران است كه مُستَنجد خليفه عباسي فرمان داد همه كتابهاي ابنسينا و رسائل اخوان صفا را در بغداد بسوزانند. به قول ناصرخسرو در روزگار سلاجقه: «غالب خلق روي از دين حق گردانيدهاند و بازار حكمت كاسد است و مزاج اهل شريعت فاسد».
● جايگاه خيام در ادبيات فارسي و روزگار ما چگونه است؟
خيام زندگي پرفراز و نشيبي داشته است. بسياري از وقايع زندگي او بر ما پنهان است و يا در هالهاي از داستان و حقيقت محو است. تولدش را از 430 تا 440 هجري قمري و مرگش را از 508 تا 530 نوشتهاند اگرچه اجماع مورخان ادبيات بر سال 439 براي تولد و سال 517 براي مرگ او است. دانشمند و عالم و شاعري كه با هفتاد و هشت سال زندگي در تاريخ علم صاحب عصر شد و در ذهن و زبان ايرانيان و جهانيان صاحب نام. شخصيت جامع او چنان بزرگ بوده است كه «زمخشري» از اينكه با او بحث ادبي كرده است به خود ميبالد و بيهقي بر اينكه خيام در قرائت قرآن بر استادان فن برتري داشته گواه است. و به باوري محمد غزالي و عين القضات همداني از او پرسشها كردهاند. شاعران زبان فارسي نيز از قرن ششم تاكنون تحت تأثير انديشه و زبان خيام قرار گرفتهاند و رباعي با نام او عجين شده است.
رباعي قالب مورد علاقه خيام است. رباعي را يكي از نابترين، اصيلترين و كهنترين قالب شعري ناميدهاند. رباعي از آنجا كه بيان كننده حالات روحي و ذهني شاعر در كوتاهترين قالب است كوتاه و گويا است. موجز و ساده و به همين دليل در ذهن خواننده و شنونده تأثير ميگذارد و ماندگار ميشود. و شايد يكي از ويژگيهاي اصلي شعر خيام اين است كه غير از خيال و عاطفه، عقل انسان نيز مخاطب آن است. رباعيهاي خيام ساده و بيآرايش و دور از تكلف اما فصيح و بليغاند و موجز و استوار و به دليل همين ويژگيهاست كه مورد اقبال ايرانيان و جهانيان قرار گرفته است. بيترديد رباعيات خيام پرخوانندهترين بخش ادبيات فارسي در جهان امروز است. هماينك رباعيات خيام به 50 زبان دنيا ترجمه شده است و هنوز به ويژه در زبان انگليسي جزو پرفروشترين كتابها است.
نخستين بار جهان در سال 1700 ميلادي با ترجمه رباعيات خيام به زبان لاتيني با او آشنا شد ولي اتفاق بزرگ زماني افتاد كه فيتز جرالد ترجمه خود را در سال 1858 به زبان انگليسي منتشر كرد. و همين اثر بود كه به دليل خلاقيتهاي فيتز جرالد نام خيام را جهانگير كرد. جالب است بدانيد كه كتابي كه كاول در سال 1856 به فيتز جرالد هديه كرد و اساس كار او قرار گرفت رونوشتي از نسخه خطي رباعيات عمر خيام بود كه در سال 1461 ميلادي (قرن نهم هجري) در شيراز و به وسيله هنرمندان خوشنويس اين ديار نوشته شده بود و اكنون نسخه اصلي آن در كتابخانه بودليان آكسفورد قرار دارد.
|