«گلستان سعدي» از مهمّترين كتابهاي ادبي زبان فارسي است و در شمار نفيسترين آثار منثور قرن هفتم قرار دارد. اين اثر، آموزنده زبان و معارف اخلاقي است و با نثري آميخته به شعر، آهنگين و مسجّع نگارش يافته است. پيش از سعدي نيز نويسندگاني نظير: خواجه عبدالله انصاري (396-481 ه .ق)، ابوالفضل رشيدالدّين ميبدي (قرن ششم)، احمد غزالي (454-520 ه .ق) و قاضي حميدالدّين بلخي (م: 559 ه .ق) كلام خود را با سجع ميآراستند و همچنين مانند سعدي نظم و نثر را با يكديگر ميآميختند؛ امّا هيچ كدام در اين شيوه نگارش به توفيقي كه سعدي بدان دست يافته، نرسيدهاند.
در واقع سعدي با نگارش «گلستان» سبك جديدي را در زبان فارسي پديد آورد. از اين رو بعد از او كتابش سرمشق عدّه بسياري از شاعران، نويسندگان و منشيان درباري قرار گرفت و به اين ترتيب نظيرههايي مانند: «نزهةالارواح» اثر امير حسيني هرويغوري، «روضة خلد» تأليف مجد خوافي، «نگارستان» نوشته معينيجويني و... «التّفاصيل» نگاشته فريدون تولّلي براي «گلستان» پديد آمد كه حتّي آثار آن تا روزگار ما نيز باقي است.
موضوع تحقيق اين کتاب «تأثير سعدي بر نظيرهپردازان گلستان» است. در اين پژوهش كوشش شده همه آثاري كه بعد از تأليف «گلستان» تا دوران معاصر به تقليد از سبك «سعدي» نگاشته شدهاند، معرّفي شوند تا سير نظيرهپردازي از گلستان براي پژوهندگان آشكار شود.
با بررسي نهايي نظيرههاي گلستان مشخّص گرديد كه در مجموع تعداد 62 نويسنده، سبك «گلستان» را سرمشق نويسندگي خود قرار دادهاند و تعداد 65 اثر به تقليد از اين اثر، پديد آمده است؛ بدين معني كه برخي از نويسندگان بيش از يك اثر خود را به تقليد از «گلستان» نوشتهاند.
پژوهش عمده در اين کتاب مقايسه چهار اثر ممتاز و برجسته از ميان 65 گلستانواره كه عبارتند از: بهارستانِ جامي، پريشانِ قاآني، منشآتِ قائممقام و التّفاصيلِ تولّلي، بوده كه در قياس با «گلستانِ سعدي» از جنبههاي گوناگون هنر نثرنويسي مورد بررسي قرار گرفتهاند.
در مقام مقايسه بين اين چهار گلستانواره با گلستان نتيجه حاصل اين است كه به طور كلّي اين نظيرهپردازان رمز لطف كلام و سبك سعدي در گلستان را چنانكه شايسته است، درك نكردهاند و هر يك فقط در برخي از ويژگيها از اين اثر تأثير پذيرفتهاند. به عنوان نمونه بعضي از آنها در انتخاب عنوان كتاب خود - كه نامي فارسي و شاعرانه بوده - به «گلستان» توجّه كردهاند. برخي ديگر نيز درآميختگي نظم و نثر، پيرو سبك سعدي بودهاند. امّا به جنبههاي مختلف هنر نويسندگي سعدي از جمله: استعمال لغات و تركيبات فارسي و عربي به شيوه معتدل، رعايت طول حكايات، موزوني و موسيقايي جملات، به كارگيري صنايع ادبي و لفظي و معنوي به صورت غيرتكلّفانه، بيان سخنان پرمغز كه اغلب جنبه مثل ساير دارند و... پي نبردهاند.
به طور خلاصه ميتوان گفت كه تعادل موجود بين لفظ و معني كه در گلستان به كار رفته در اين چهار گلستانواره ديده نميشود.
|