يكسال گذشت. به همين سادگي و امروز ناباورانه يكمين سالگرد درگذشت استادي را به سوگ نشستهايم كه در شمار خرد از هزاران بيش بود.
دكتر عليرضا شاپورشهبازي از دانشمندان فرزانه، نامور و يكي از شناختگان جهاني فرهنگ باستاني ايران بود. غمش بر نهانخاﻧﮥ دل هر بيداري نشسته است كه به زبان فارسي، فرهنگ ايراني و تمدن باستاني اين سرزمين دلبستگي دارد.
جامعه فرهنگي و علمي ايران دانشمندي توانا را از دست داد. آن كه دانش گستردهاش و نوشتههاي استوارش در شرق و غرب شناخته شده بود. عزيزي كه ميبايست و ميتوانست سالها دانشجويان و دانشوران فرهنگ باستاني ايران را از ﮔﻨﺠﻴﻨﮥ پهناور و دانش ژرف خود بهرهمند سازد. به هنگام مرگ 64 ساله بود. چندان جوان نبود، اما پرتوان بود. روحيهاي شاد و بانشاط داشت. انرژي وصفناشدني. پيگير مدام كارهاي ناتمام. خستگي نميشناخت. دقت نظر، حاﻓﻈﮥ قوي، نكته سنجي و ارج گذاشتن به آثار دانشمندان و پژوهشگران از ويژگيها توأمان او بود. او توانسته بود اندوختههاي علمياش را با مطالعات ميداني و كاوشهاي تاريخي پيوند زند و اين فرآيند خلّاق و علمي آثارش را برجسته كرده بود.
در نگاهي گذرا زندگي استاد شهبازي را ميتوان به سه دوره مهم تقسيم كرد:
دورﮤ اول: 1348ـ1321
اين دوره، دوران يادگيري، تحصيل، آموختن و آموزاندن است. دورﮤ ابتدايي در «مكتب قصردشت و دورﮤ دبستان را در زمان مديريت شادروان حميدي در دبيرستان حكمت ميگذراند». او در همين دوره در رﺷﺘﮥ تاريخ دانشگاه شيراز به تحصيل ميپردازد و با عنوان دانشآموز برگزيده به لندن ميرود و فوقليسانس خود را در رشته تاريخ اخذ ميكند و به ايران بازميگردد. دو سال در دانشگاه شيراز به تدريس ميپردازد و مجدداً با دريافت بورسيه به لندن اعزام ميشود و دكتراي باستانشناسي و تاريخ را در آنجا اخذ ميكند.
دورﮤ دوم 1358ـ1348
در اين دوره از زندگي، علاوه بر تدريس در دانشگاههاي شيراز، هاروارد، كلمبيا، گوتينگن آلمان و رياست كوتاه بخش تاريخ موزه ملي ايران، بنداد تحقيقات هخامنشي را پايهگذاري كرد. در اين دوره مقالات علمي فراوان به زبانهاي فارسي، انگليسي و آلماني تأليف ميكند و كتابهاي ارزشمند كوروش بزرگ، جهانداري داريوش بزرگ، يك شاهزاده هخامنشي، پژوهشهاي هخامنشي، شرح مصور تختجمشيد، شرح مصور نقش رستم، يادمانهاي ايراني ـ ليسهاي، زندگي تحليلي فردوسي و كتيبههاي فارسي باستان تختجمشيد را به چاپ ميرساند. آثار اين دوران از مهمترين منابع تحقيقات در تاريخ و تمدن هخامنشي است.
آثار و فعاليتهاي اين دﻫﮥ طلايي زندگي استاد نشان ميدهد كه او به خوبي آموخته و توانايي آن را دارد كه به شايستگي، اين آموختهها را با مطالعات ميداني پيوند دهد.
دوره سوم 1385ـ1358
اين دوران با مهاجرت دكتر به آمريكا آغاز ميشود و اگر چه در آنجا نيز به تحقيق و تدريس در رشته مورد علاقهاش ميپردازد، اما به هر حال ركودي در ارايه آثار به چشم ميخورد. از سال 1377 و ارتباط و حضور بيشتر در ايران و همكاري با نهادهاي علمي در ايران كتابهاي راهنماي تختجمشيد با بازنگري، راهنماي جامع پاسارگاد، و مقالات ارزشمندي در دايره المعارفهاي ايران و جهان منتشر ميشود. در اين دوران استاد همكاري خود را با دانشنامه ايرانيكا، دايره المعارف بزرگ اسلامي، نشر دانشگاهي، سازمان ميراث فرهنگي كشور، بنياد پژوهشي پارسه ـ پاسارگاد، بنياد فارسشناسي، دانشنامه فارس آغاز ميكند و در مطالعات پژوهشي، چاپ كتاب نفيس شكوه ايران در انگلستان، مستند زيباي شكوه تختجمشيد نقش تأثير گذاري به عهده ميگيرد.
تدوين تاريخ مفصل ساسانيان و نيز ترجمه و تصحيح و حاشيه نويسي و نقد بخش ساسانيان تاريخ طبري و نيز مقالات علمي گوناگون منتشر نشده، بخشي از فعاليتهاي استاد در اين دوران است.
بايد توجه داشت كه كارناﻣﮥ سه دوران زندگي استاد تنها به آنچه گفته شد خلاصه نميشود و استاد علاوه بر اين آثار ماندگار آفاقي، تأثير انفسي انكارناپذيري را با پرورش شاگردان دانشمند، مشاورههاي مؤثر، دفاع علمي و پرشور از تاريخ باستان ايران و روحيه كنجكاو، خلاق و پرشور باقي گذاشته است.
و امروز پس از يكسال كه به بررسي و تجليل از ميراث علمي و فرهنگي شهبازي ميپردازيم، پاسخ يك سؤال مبهم است و آن مسئوليت ما در مقابل اين ميراث ارزشمند است! خانوادﮤ گرامي استاد، شاگردان او، علاقهمندان به فرهنگ ملي، نهادهاي فرهنگي مسئوليت خود را چگونه ادا كردهاند؟!
متأسفانه پاسخ به اين پرسش مسرت بخش نيست، اما اجازه بدهيد چونان استاد، به جاي گلايه به برنامه بپردازيم و آنچه را ميتوانيم و بايسته است در اداي مسئوليت خود به ميراث معنوي و فرهنگي او ادا كنيم.
ما نيز ضمن پذيرش كاستيهاي خود و نشستن به انتظار ديگران و برغم تلاشهايي كه انجام دادهايم، اميدواريم كه با همكاري خانوادﮤ گرامي استاد، دوستداران او، علاقهمندان به فرهنگ باستاني ايران و نيز نهادهاي فرهنگي و پژوهش ايراني و خارجي در جهت:
1. راهاندازي سايت ويژه معرفي زندگي و آثار استاد و نيز مقالات تحقيقي پيرامون تمدن ايران باستان.
2. تجديد چاپ كليه آثار استاد در قالب يك مجموعه علمي و هماهنگ.
3. تدوين و انتشار يادنامه استاد.
4. برگزاري كنگره علمي تحقيقات هخامنشي با ياد و نام استاد شهبازي.
5. بنيانگذاري نهادي براي تحقيقات پيرامون ايران باستان و به ويژه تمدن هخامنشي و اهدا جايزه دو سالانه ويژهاي به نام شاپور شهبازي به بهترين مقاله يا كتاب در اين عرصه، تلاش كنيم.
اگر او در حسرت پايان يافتن مقالهاي و يا كتابي ارزشمند عمر گرانمايه را به سر رساند و اگر خاطرﮤ جمعي ما همه گواه بر عشق او به فرهنگ ايران زمين و انتشار آثار چاپ شده و چاپ نشدهاش است، پس چه چيزي بيشتر از انجام حداقل بخشي از پيشنهادات گفته شده ميتواند به روحش آرامش، به لبانش لبخند و به پاهاي كوچك و پرشتابش حركت و به نامش ماندگاري بخشد؟
كوروش كمالي
|