نسخه اول: سعدي / 1381
كليات سعدي. مجموعه آثار منظوم و منثور مشرفالدين مصلح سعدي شيرازي (م. 1291ـ1189 = ﮪ 690ـ585).
اين مجموعه نه تنها از تحرير نخست3 علي بن بيستون در 725 كه وي در مقدمه تحرير اصلاح شده بعدي خود از آن سخن گفته، قديميتر است، بلكه شواهدي چون تنظيم مطالب، همساني نام شاعر4 با نام كتيبه قبر وي، نشان ميدهد كه اين نسخه بسيار قديمي است. اين نسخه شامل آثار سعدي با ترتيبي اساساً متفاوت با آنچه در نسخههايي چون شماره 1382 آمده كه نسخهاي از تحرير اصلاح شده 726 (1326) است، يا همه نسخ ديگر، مثل كليات چاپي كه شامل تحرير 734 (1334) ميباشد.
اين نسخه اقدم از نسخهاي است كه طبق گفته علي بن احمد بيستون در مقدمه 734، گردآورندهاي در حدود سال 690 (1291) در آن كتابها و رسايل سعدي را مرتب نموده و در ابتداي آن رسايل را همچون مقدمهاي آورده بوده است. برعكس، در نسخه حاضر رسايل و جزوات سعدي به همان ترتيب كه شاعر آنها را نشر داده، آمده است و رسايل كه در آنها شاعر به قدرتمندان عصر خويش اندرز داده، در اواخر آن آمده و مناسب همين است. زيرا مسلماً اين نوشتهها متعلق به جواني شاعر نيستند، بلكه متعلق به زماني هستند كه سن وي اين جازه را بدو داده است. پس اين رسايل كه همچون مقدمهاي در آغاز در تحرير 690 (1291) آمدهاند، برحسب ترتيبي ساختگي مرتب شدهاند. به دليل شباهت، مجلس هزل را هم به آنها اضافه كرده بودهاند، اما اين مجلس در نسخه حاضر در همان جايي آمده كه مناسب تاريخ تصنيف آن بوده و علي بن احمد بيستون با دقت آن را تشخيص داده و جاي مناسب هزليات و خبيثات دانسته است.
برحسب آنچه در يادداشت روي ورق 226 آمده، يكي از مالكان قديم، اين نسخه را زماني با 414 برگ ديده بوده، اما اكنون اين رقم به دليل افتادگي بعد از بوستان كه به حذف گلستان و قصايد منجر شده، به طرز غريبي كاهش يافته است اما ترجيحبندها باقي ماندهاند.
در واقع گلستان يك سال بعد از بوستان و قصايد عربي بعد از گلستان پديدار شده يا لااقل توسط سعدي و پس از تصنيف آن مجموعه حكايات دوباره گردآوري شدهاند. چند برگ اين نسخه در آغاز و حدود بيست برگ در پايان آن افتاده است. يكي ديگر از مالكان آن در روي ورق 273 نوشته كه اين نسخه در 664 (1265) در شيراز استنساخ شده بوده است. اين ادعاي او را چگونگي تذهيب نسخه و گل و بوته و سرلوحههاي آن، كاملاً تأييد ميكند، اما او در اينكه «دارالفيض» را شيراز ميداند، محق نيست، زيرا اين اصطلاح متعلق به عصر صفوي يا حتي بعد از آن ميباشد.
اين نسخه با گل و بوتهها و سرلوحههايي به شيوه ماورالنهري قرن سيزدهم تزيين شده و با اولين مجلس از دومين رساله شروع شده است.
اولين رساله و آغاز دومين رساله با افتادگي اولين صفحات نسخه ناپديد شده است. آخرين صفحه چهارمين رساله و آغاز پنجمين رساله در برگ 278 ديده ميشود.
عنوان سعدي نامه كه در نسخ كتابت شده در زمانهاي بعدي بوستان ناميده ميشود، در ظهر ورق 13 آمده است.
ترجيحبندها كه از آغاز ناقص است در روي ورق 99.
طيبات بدون ترتيب الفبايي قوافي ظهر ورق 103.
بدايع بدون ترتيب ظهر ورق 175.
خواتيم بدون ترتيب ظهر ورق 198.
نام خطاب به انكياتو، امير فارس از 667 تا 670 هجري (1272ـ1268م.)، ظهر ورق 213.
رساله سوم شامل سوالهاي وزير و صاحبديوان شمسالدين محمد جويني از سعدي و جوابهاي وي به آنها، ظهر ورق 215.
رساله چهارم شامل نوشتهاي در باب عقل و عشق. در جواب سؤالي منظوم كه سعدالدين نطنزي از سعدي پرسيده است، ظهر ورق 217. آخرين صفحه اين رساله در روي ورق 278 قرار دارد.
پنجمين رساله شامل نصايحي به پادشاهان در باب اصول مملكتداري است. اولين ﺻﻔﺤﮥ اين رساله در روي ورق 218 قرار دارد و متن تا اوراق 225ـ219 ادامه مييابد.
كتاب صاحبيه كه مجموعه مقطعات تقديم شده به صاحب ديوان است، ظهر ورق 226.
المجالس الهزل (كذا) نوشتههايي طنزآميز ظهر ورق 245.
خبيثات اشعاري خلاف ادب ظهر ورق 248.
رباعيات ظهر ورق 257.
مقطعات آميخته با بخشي مثنوي ظهر ورق 263.
مفردات يا ابيات جداگانه ظهر ورق 273 ناتمام.
نسخه فارسي كتابت شده در شيراز توسط يك كاتب اهل شرق ايران حدود 1266. 278 برگ. 05/23 در 5/16 سانتيمتر. صحافي ايراني، از چرم سياه جديد. (Supplément 1796).
نسخه دوم: سعدي / 1382
همان اثر.
نسخه نفيس، صفحات عنوان مزيّن به سرلوحهها و نقوش، تذهيب شده با رنگهاي طلايي، لاجوردي، مشكي و الوان مختلف، به شيوﮤ مكاتب ايران شرقي در نيمه دوم قرن چهاردهم [ميلادي]؛ شامل اولين تحرير علي بن احمد بن بيستون در 726 (1326) از مجموعه آثار نظم و نثر سعدي به قرار زير:
مقدمه از تحرير 1334، افزوده شده به آغاز تحرير 1326، (ظهر ورق 1)
پنج رساله (به شماره 1383 رجوع شود) [روي ورق 3]
گلستان (ظهر ورق 38)
بوستان (روي ورق 123)
قصايد عربي (ظهر ورق 226)
قصايد فارسي (ظهر ورق 235)
مراثي (روي ورق 265)
ملمعات، قصايدي كه ابيات آن به تناوب به زبان فارسي و عربي است (روي ورق 270) مثلثات، اشعار سروده شده به سه زبان، (روي ورق 274).
ترجيعبند، (ظهر ورق 275)
طيبات، (روي ورق 281)، مجموعه طيبات كه بعد از دو قصيده فارسي در حمد خداوند آمده، عملاً از ظهر ورق 286 شروع ميشود، قبل از آن در اوراق 281 تا 286 فهرستي از اولين مصراعهاي همه اشعاري كه به ترتيب الفبايي آغازشان در آن آمده وجود دارد، اين مصرعها دو به دو به صورت ستوني نوشته شدهاند، به طوري كه مثل اشعاري به نظر ميرسند كه همه مصاريع آنها با يك حرف شروع شده باشد.
بدايع، (روي ورق 393)
خواتيم، (ظهر ورق 440)، اشعار خواتيم عملاً از روي ورق 442 شروع ميشوند، قبل از آنها فهرستي به شيوه فهرست طيبات آمده است.
غزليات قديم، غزلياتي به شيوه آغازين، (ظهر ورق 460) داراي فهرست اشعار در آغاز.
صاحبيه، مجموعهاي از مقطعات (ظهر ورق 469)
خبيثات، يا قطعاتي خلاف ادب، (ظهر ورق 491)
هزليات، (ظهر ورق 500)
رباعيات، (روي روق 508)
مفردات، (روي ورق 512)
ويژگي چشمگير اين نسخه از آثار سعدي آن است كه غزليات و قصايد مندرج در آن بر حسب ترتيب الفبايي واژههاي آغازين مطلع آنها مرتب شدهاند و نه برحسب قوافي كه معمول ﻫﻤﮥ كلياتها بوده است. اين ترتيب ناقص نشان از كمسوادي اين گردآورنده آثار سعدي دارد. زيرا اگر او با ديوان شعراي عرب كه همگي بر حسب قافيه تنظيم شدهاند آشنايي داشت، اين ترتيب بر حسب واژههاي آغازين مطلع را برنميگزيد.
خود وي نيز بعداً در مقدمه 1334 (روي ورق 3) به ناكار آمدي اين روش اذعان كرده است. او نقل ميكند كه در سال 726 هجري (1326م.) اصرار دوستانش او را بر آن داشت كه قصايد، طيبات، بدايع، خواتيم و غزليات قديم را گرد آورد و بر حسب حرف اول اشعار تنظيم نمايد. هشت سال بعد يعني در سال 734 (1334) هنگامي كه ميخواست بيتي را كه برايش خوانده بودند و تنها قافيهاش را به ياد داشت پيدا كند، موفق نشد. همين مشكل، ناكارآمدي تنظيم اوليه را بدو نشان داد و او را بر آن داشت كه گردآوري خود را اصلاح كند و آن را طبق روش مرسوم ساير دواوين يعني برحسب قوافي مرتب كند.
اين حقيقت كه مجلس هزل در اين نسخه يك اثر مستقل به شمار آمده، مبين آن است كه تدوين آن مقدم بر 734 (1334) ميباشد. زيرا در مقدمه اين نسخه علي بن احمد بيستون اظهار ميكند (روي ورق 3) كه مجلس هزل را داخل هزليات برده است: «... جمع آورندﮤ [قبلي] ديوان شيخ در اصل وضع بنياد بر بيست و دو كتاب كرده بود: شانزده كتاب و شش رساله و بعضي به هفت رساله بنوشتند چنان كه بيست و سه ميشد. سبب آن كه مجلس هزل هم در اول داخل رسايل ششگانه نوشته بودند. بنده اين رساله را از اول به آخر كتاب نقل كرده و داخل خبيثات و مطايبات كردم».
در حاشيه اين كليات سعدي پنج مثنوي نظامي كتابت شده است: مخزنالاسرار (ظهر ورق 1)؛ خسرو و شيرين، بدون مقدمه (روي ورق 37)؛ ليلي و مجنون (روي ورق 130)؛ هفت پيكر (روي ورق 203)؛ اسكندرنامه در دو كتاب: شرفنامه اسكندري (روي ورق 282) و خردنامه اسكندري (ظهر ورق 394).
به دنبال همين متن خمسه نظامي و همچنان در حاشيه، تا روي ورق 452 مجموعهاي از اشعار شيخالاسلام امينالدين محمد آمده كه نامش در ترقيمه ظهر ورق 504 ذكر شده است. كاتب او را از اكابر اوليا برشمرده است. در واقع اين شخصيت چنان كه از اشعاري ـ و مخصوصاً قصايد و عارفانه و صوفيانهاش ـ برميآيد، در سلك يكي از سلسلههاي متصوفه بوده است. شعر وي خاصه قصايد او متوسط است.
از آنجا كه اين نسخه در آخر قرن چهاردهم ميلادي كتابت شده، صوفي مذكور نميتواند همان شاه محمدامين باشد كه حوالي سال 1127 (1715) اشعارش را تصنيف كرده و اكنون ديوانش در اوده5 موجود است.
ديوان امينالدين محمد متشكل است از: قصيدهاي در فضيلت ذكر ورد «لا اله الا الله»؛ مثنويهايي راجع به همين مبحث (ظهر ورق 455)؛ قصايدي در نعت [حضرت] محمد(ص)، در مدح شيخي صوفي موسوم به مرشد و شيخ ديگري موسوم به شيخ ابواسحاق ـ كه با شاهزادهاي به همين نام ربطي نداردـ ؛ غزليات با تخلص امين و رباعيات.
در پي اين مجموعه اشعار در ظهر ورق 504، رسالهاي عرفاني و تمثيلي به نظم و نثر آمده كه حواشي برگهاي 504 تا 514 و متن صفحات از برگ 515 تا 522 را اشغال كرده است. انشاء اين رساله همانند نوشتههاي صوفيانه قرن چهاردهم ميلادي و به شيوه بسيار مزيني است كه سبك و سياق مجمعالبحرين6 كه تقريباً بايد معاصر آن بوده باشد، (حدود 1315م.) را در خاطر متبادر ميكند.
نويسنده آن درباره جدال ابدي عشق و عقل كه پادشاهان ملك نفس و قلمرو عقلند، بحث كرده است. اين رساله به چندين نام معروف است: حاج خليفه آن را «مناظرات الانسان» و «مناظرات خمسه» ناميده، نسخهاي در موزه روميانتسوف7 نام آن را «مناظره الانسان» آورده است. در حالي كه كاتب نسخه حاضر در ترقيمه خود در ظهر ورق 522 آن را «عاشق و معشوق؛ عقل و عشق؛ وهم و خيال؛ مناظرات شمع و بصر؛ وهم و عقل؛» ميداند (كه در واقع عناوين پنج قسمت اين رسالهاند.
ضمناً اين رساله با رساله «عقل و عشق» كه در آغاز ﻫﻤﮥ كلياتهاي سعدي وجود دارد، اساساً متفاوت است و مسلماً به حدود چهل سالي بعد از آن تعلق دارد). يك نسخه كشفالظنون در پيترزبورگ هم نويسنده آن را الحسن[؟]8 ميخواند. اين نسخه براي كتابخانه شخصي به نام مطهر بن محمد الشبلي؟، كتابت شده در سال [86 0] كه همان سال 786هجري (1384م.) در نسخه [رونوشت] ديگري است كه متن آن دقيقاً خصوصيات خط عصر سعدي را دارد.
نسخ، كتابت شده در ولايات غربي ايران،شبيه به شيراز يا اصفهان، كادرهاي طلا، در سال 786 هجري (1384م.)، متن مناظرات خمسه به خط نستعليق در حواشي و به خط نسخ در متن صفحات توسط كاتبي به نام ابواسحاق بن يحيي بن ابراهيم الزنجاني بدان اضافه شده كه كارش را در چهارشنبه روز اول ذيالحجه سال 811 هجري (17 آوريل 1409م.) به اتمام رسانده است. 523 برگ. 17 در 26 سانتيمتر، جلد ايراني،9 چرم مشكي زركوب. (Ducaurroy I – Supplèment – 816).
© کپی رایت توسط دانشنامه فارس کلیه حقوق مادی و معنوی مربوط و متعلق به این سایت است.)
برداشت مقالات فقط با اجازه کتبی و ذکر منبع امکان پذیر است.