•  صفحه اصلي  •  دانشنامه  •  گالري  •  كتابخانه  •  وبلاگ  •
منو اصلی
home1.gif صفحه اصلی

contents.gif معرفي
· معرفي موسسه
· آشنايي با مدير موسسه
· وبلاگ مدير
user.gif کاربران
· لیست اعضا
· صفحه شخصی
· ارسال پيغام
· ارسال وبلاگ
docs.gif اخبار
· آرشیو اخبار
· موضوعات خبري
Untitled-2.gif كتابخانه
· معرفي كتاب
· دريافت فايل
encyclopedia.gif دانشنامه فارس
· ديباچه
· عناوين
gallery.gif گالري فارس
· عكس
· خوشنويسي
· نقاشي
favoritos.gif سعدي شناسي
· دفتر اول
· دفتر دوم
· دفتر سوم
· دفتر چهارم
· دفتر پنجم
· دفتر ششم
· دفتر هفتم
· دفتر هشتم
· دفتر نهم
· دفتر دهم
· دفتر يازدهم
· دفتر دوازدهم
· دفتر سيزدهم
· دفتر چهاردهم
· دفتر پانزدهم
· دفتر شانزدهم
· دفتر هفدهم
· دفتر هجدهم
· دفتر نوزدهم
· دفتر بیستم
· دفتر بیست و یکم
· دفتر بیست و دوم
info.gif اطلاعات
· جستجو در سایت
· آمار سایت
· نظرسنجی ها
· بهترینهای سایت
· پرسش و پاسخ
· معرفی به دوستان
· تماس با ما
web_links.gif سايت‌هاي مرتبط
· دانشگاه حافظ
· سعدي‌شناسي
· كوروش كمالي
وضعیت کاربران
در حال حاضر 0 مهمان و 0 کاربر در سایت حضور دارند .

خوش آمدید ، لطفا جهت عضویت در سایت فرم مخصوص عضویت را تکمیل نمائید .

ورود مدير
مديريت سايت
خروج مدير

مقایسه آثار یونس امره و سعدی از نظر صورت و محتوا

دکتر حجابي كرلانگج


چکیده:

سعدی و یونس امره شاعران نامی و بلندآوازه ای هستند که با فاصله اندک زمانی، در دورانی مشابه زیسته اند و آثاری از خود برجای نهاده اند که مورد اقبال همگان واقع شده است. سعدی خداوندگار زبان و ادب فارسی است و یونس امره را احیاگر زبان ترک می دانند. در آثار این دو شاعر شباهت-هایی در فرم و محتوی و تفاوت هایی از جهت ساختار پرداخت به حکایت ها وجود دارد که در این مقاله کوشیده شده بدانها اشاره شود.

کلید واژه: سعدی، یونس امره، ادب تعلیمی.

 

مقدمه

سعدی شیرازی (1292-1213 م.) و یونس امره (1320-1240 م.) که تقریباً در یک برهه زمانی زندگی کرده‌اند، دو شخصیت بزرگی هستند که در دو منطقه جغرافیایی گوناگون، از طریق ادبیات و شعر، سعی در شناساندن راه درست به انسان ها دارند. داستان زندگی این دو بسیار متفاوت از یکدیگر است. در حالی که از زندگی سعدی اطلاعات به نسبت مفصلی در دست است، شرح داستان زندگی یونس امره از خلال داستان‌ها و حکایات به دست آمده است. با تلاش‌های علمي یي که در سال‌های اخیر در خصوص زندگی یونس امره انجام شده، برخی اطلاعات تاریخی از زندگی وی به دست آمده، اما این اطلاعات در مقایسه با میزان اطلاعاتی که از زندگی سعدی شیرازی در دست است، قابل مقایسه نيست. از طرف دیگر، هر چند سعدی بر موضوعات عرفانی و اخلاقی تسلط دارد، اما به عنوان یک صوفی یا عارف شناخته نمی‌شود، در حالی که یونس امره مطمئناً در محیطی صوفیانه پرورش یافته و تمامی آثار وی دال بر این تجربه است.

در این پژوهش، پس از ارزیابی کلی آثار این دو شاعر که داستان زندگی‌شان بسیار متفاوت از یکدیگر است، به طور خلاصه به بررسی نکات اشتراک و افتراق آثارشان خواهیم پرداخت.

 

آثار سعدی شیرازی

هرچند سعدی به عنوان یک شاعر غزل‌سرا شناخته می‌شود، شهرت خود را مدیون دو کتاب بوستان و گلستان است. به راحتی می‌توان گفت که او فردی است که هم در نظم و هم در نثر، قلم بسیار توانایی دارد. در دوران سعدی، فارسی، زبانی ادبی است که جایگاه بالایی دارد و آثار بزرگی از این زبان به دنياي ادبیات راه یافته و با قدم‌هایی آرام و مطمئن در حال پیشروی است. زبان ترکی آناتولی در آن زمان، به عنوان یک زبان ادبی آغاز پويش خود را طي مي كرد و به منظور پیشرفت بیشتر، راه خود را ادامه می‌داد. از این منظر، هیچ گونه شک و شبهه‌ای در خصوص ارزش آثار سعدی وجود ندارد، آثار یونس امره نيز به لحاظ تأثیر آن در تثبیت هویت زبان ترکی، از اهمیت و ارزش بسزایی برخوردار است. بر این اساس، به تعبیری هرچند مبالغه‌آمیز می‌توان چنین گفت که یونس امره برای زبان ترکی همان نقشی را ایفا می‌کند که فردوسی در زبان فارسی، البته باید این نکته را نیز در نظر بگیریم که این دو شاعر به دو دنیای متفاوت تعلق دارند.  سعدی دیوان حجیمی دارد آکنده از قصیده، غزل، رباعی ، ملمع و غزل‌هایي كه توجه دیگران را به خود جلب می‌کند. در زبان فارسی، غزل‌های وی منبع الهام شاعران بزرگی بوده است. سعدی که در دوران حیاتش زیاد به سفر رفته، آن قدر با شعر عرب همگونی پیدا کرده  که گاه در اشعارش می‌توان حال و هوای اشعار عربی را حس کرد. غزل‌های وی یکی از بهترین نمونه‌های غزل‌های عاشقانه است، اما به علت شهرت دیگر آثارش، غزل‌های سعدی چندان به چشم نمي آيد.

 

علاوه بر دیوان سعدی، اثر منظوم وی یعنی بوستان در قالب مثنوی سروده شده و از ده باب تشکیل شده است. بوستان، کتابی آموزنده و اخلاقی است و در تمام دنیا اثری شناخته شده است. سعدی، یک سال بعد از بوستان، اثر دیگر خود یعنی گلستان را نوشته است. گلستان، کتابی تعلیمی است که بخش نثر آن بیشتر به چشم می‌آید و بخش زیادی از این کتاب، منظوم بوده و در هشت باب نوشته شده است گلستان و بوستان سعدی به لحاظ موضوعی به یکدیگر بسیار نزدیک و مکمل هم هستند، به علت همین شباهت، در اکثر موارد با هم و در یک جلد، صحافی و چاپ می‌شوند. خصوصاً در ترکیه، بوستان و گلستان سعدی همیشه با هم مطالعه و بررسی می‌شوند.  سعدی به غیر از این دو کتاب، اثر منثور دیگری دارد به نام مجالس پنجگانه که به سبک مجالس صوفیانه نوشته شده است.

 

آثار یونس امره

یونس امره یکی از نخستین و بزرگ‌ترین شاعران آناتولی است که به زبان ترکی شعر سروده است. دو اثر از یونس امره برجای مانده است. اولی دیوانی است شامل غزلیات و یا به عبارت دیگر سروده‌های دینی روحانی وی و دیگری کتاب «رساله النصحیه» است که به سبک مثنوی نوشته شده و شامل 600 بیت است. این آثار تا سال 1990 به صورت علمی و درست چاپ نشده بودند. در اواخر سال 1990 دکتر مصطفی تاتچی پس از مدت ها تلاش بی وقفه بر روی این آثار، کار بسیار ارزشمندی را ارائه کرد. بدین ترتیب ما به کلیاتی از یونس امره که به مراتب قابل اطمینان‌تر از نسخه‌های قبلی است، دست یافتیم. این دو اثر یونس امره، از لحاظ شناساندن ویژگی‌های زبان ترکی آن دوره و غنای زبان شعر از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این آثار، یونس امره به عنوان یک عارف که با زبان دل سخن می‌گوید، ظاهر می‌شود. صمیمیتی که در گفتار وی وجود دارد، باعث شده که شهرت شعرهایش بدون هیچ کم و کاستی تا امروز ادامه پیدا کند.

 

مقایسه سعدی و یونس امره

در این بخش نمی‌خواهیم مقایسه‌ای بسیار دقیق و فراگیر ارائه بدهیم، بلکه قصد داریم با تکیه بر عناصر بنيادي، ویژگی‌های اصلی آثار این دو شاعر را نشان بدهیم.

همان طور که می‌دانید، رابطه تاریخی زبان فارسی و ترکی بسیار ریشه‌دار بوده و داد و ستد اطلاعات به دوران پیش از اسلام نیز برمی‌گردد. با گسترش اسلام در خراسان بزرگ که ترکستان نیز نامیده می‌شد و با جایگزینی فارسی نو یا دری به جای فارسی میانه، این زبان در مدتی کوتاه به یک زبان ادبی قوی تبدیل شد و در تمام جغرافیای اسلام گسترش یافته و زندگی فرهنگی بسیاری از مسلمانان غیرعرب زبان را تحت تأثیر خود قرار داد. ترک‌ها که پس از فارس‌ها با زبان اسلام انس پیدا کردند، زبان فارسی را به عنوان یک زبان ادبی پذيرفته و در مناطق جغرافیایی خاص خودشان، آن را در کنار زبان مادری‌شان نگه داشته و در میان دیگر جوامع نیز منتشر کردند. زبان فارسی در آن دورانی که سلجوقیان صحنه تاریخ را ترک کردند و جایشان را به دولت‌های منطقه‌ای واگذار کردند و پس از حمله مغول‌ها، در مناطق دیگری همچون آناتولی، کریمه و هندوستان، همچنان به عنوان یک زبان ادبی قوی به کار می‌رفت، اما دوران عقب‌نشینیِ آرام زبان فارسی نیز کم¬کم شروع شد و خصوصاً در آناتولی، زبان ترکی نیز تحت حمایت خاندان‌های بزرگ ترک به عنوان یک زبان ادبی رو به پیشرفت نهاد. نکته قابل توجه این است که شاعرانی همچون سلطان ولد كه قسمت عمده آثار خود را به زبان فارسی نوشته بودند، از اولین پشتیبانان زبان ترکی بودند.

 

همان طور که می‌دانیم، سعدی بسیار سفر کرده، شهرها و کشورهای زیادی را از نزدیک دیده و امکان شناخت دانش و فرهنگ آنها را از نزدیک داشته است. بر اساس گفته‌های وی، بوستان پس از بازگشت از سفر نوشته شده است (سعدي، 1389: 37). کتاب گلستان که به فاصله کمی از بوستان نوشته شده نیز به همین ترتیب است. غزل‌های سعدی، محصول و نشانه اندوخته شعر فارسی سعدی، به اضافه تغذیه از شعرهای عربی و فرهنگ عرب است. به این ترتیب آثار سعدی محصول میراث ادبی فارسی و عربی دنیای اسلام است.

 

با نگاهی به آثار یونس امره پی می‌بریم که یونس امره هم مانند سعدی، به لحاظ طرز و محتوا نماینده جدید اندوخته اسلامی مشترک است. از آن جا که در مورد جزيیات زندگی یونس امره به اندازه سعدی اطلاعات در دسترس ما نیست، نمی‌توانیم به راحتی در مورد سفرهای وی، تحصیلاتش (آموخته‌های وی)، این که در چه جاهایی و با چه کسانی در یک جا گرد آمده و منابع خاصی که وی به عنوان دنباله‌روی فرهنگ اسلام از آنها بهره گرفته، صحبت کنیم. هرچند در دیوان یونس امره، سرنخ‌هایی در خصوص سفرهای وي وجود دارد، ولی این اطلاعات هم جزيیات را به ما نشان نمی‌دهد.1 در خصوص اینکه او در شاعری چه کسی یا کسانی را الگوی خود قرار داده، اطلاعات مشخصی وجود ندارد. در اشعار یونس امره در یکی دو مورد اسمی از مولانا برده شده است، ولی با این وجود نمی‌دانیم که مولانا چه تأثیری بر شاعری یونس امره داشته است. یونس امره در اشعار خود با احترام از مولانا یاد می‌کند و معتقد است که مولانا با دیده عنايت به وی می‌نگرد و به طریقی دیگر راجع به قونیه صحبت می‌کند (يونس امر، 2005: ج2، 111)  همه اینها باعث می‌شود ما فکر کنیم که بین یونس امره و مولانا از راه دور یا نزدیک رابطه عاطفی وجود داشته است.2ما می‌توانیم با کمی احتیاط این نکته را بیان کنیم که وجود این رابطه عاطفی در اشعار یونس منعکس شده است. بعضی از غزل‌های یونس هم به لحاظ روح و طرز بیان و هم به لحاظ مضمون، یادآور برخی از غزل‌های مولاناست. به عنوان مثال شعر هفتم دیوان یونس، ما را به یاد بخشی از دیباچه غزلیات مولانا می‌اندازد و به لحاظ مضمون نیز بعضی از اشعار دیوان کبیر را به ذهن متبادر می‌کند. به عنوان نمونه: «ای عاشقان، ای عاشقان مذهب من عشق است این دین من است/ دیده به دیدار دوست باز کردم دیگر تمام غم‌های دنیا برای من شادی است»

 

مقایسه کنید با مطلع یک غزل در دیوان کبیر مولانا:

ای عاشقان ای عاشقان من خاک را گوهر کنم

   وی مطربان ای مطربان دف شما پر زر کنم

(مولوي، 1387:ج1، 532)

 

و يا: «تو برای من جان و جهان هستی تو برای من گنج پنهان هستی / تمامی خوبی‌ها و بدی‌ها از توست».

مولانا چنین می‌گوید:

شاه همه جهان تویی اصل همه کسان تویی

  چونک تو هستی آنِ ما نیست غم از کسان ما

)همان: ج2،807 )

 

دیدگاه‌هایی که در مورد شعر یونس بیان شده، بدون در نظر گرفتن تمامی شعرهای وی بوده است. به همین دلیل در این باره به انجام پژوهش‌های جدید و مفصل نیاز است. همان طور که بعضی از پژوهشگران نیز عنوان کرده‌اند، این احتمال وجود دارد که یونس با ادبا و شاعران ایرانی و عرب و از آن جمله با سعدی آشنایی داشته و از گنجینه اشعار عربی و فارسی بهره‌ برده است. بدیهی است یونس وزن عروضی را نسبتاً با موفقیت به کار برده و با مهارت فراوان، عبارت‌ها و ترکیب‌های زبان عربی و فارسی را که در زبان روزمره چندان جای نمی‌گیرد، به کار گرفته است. اين امر نشان‌دهنده این است که وی بهره خود را از گنجینه ادبیات اسلامی گذشته به خوبی دریافت کرده است، ولی وقتی که نوبت به ارائه نمونه‌های مشخص می‌رسد، نمی‌توانیم در نتیجه تحقیقات اندکی که تاکنون انجام شده، به اطلاعات زیادی دست پیدا کنیم. این نکته را باید اعتراف کنیم که در پژوهش‌هایی که تاکنون صورت گرفته، اشعار یونس امره پایه و اساس گرفته شده و با اشعار شاعران دیگر مورد مقایسه قرار نگرفته است و از این رو هنوز چندان کامل نیست. همان طور که قبلاً نیز اشاره شد، حتی اگر با دیدی کلی به برخی از اشعار یونس امره نگاهی بیندازیم، می‌بینیم که تعدادی از اشعار یونس امره به لحاظ طرز بیان و حال و هوای کلی آن یادآور بعضی از اشعار مولاناست. آیا این مورد تصادفی صورت گرفته و یا این که یونس واقعاً از مولانا تأثیر پذیرفته، موضوعی است که به پژوهش بیشتر نیاز دارد.

 

در مورد این که بین یونس امره و سعدی ارتباطی وجود داشته یا نه، هیچ مأخذ معینی وجود ندارد. بر اساس مقایسه‌ای که انجام گرفته، نمی‌توان بین یونس امره و سعدی به غیر از مواردی همچون دعوت به اخلاق‌مداری، نیکی و دینداری نقاط مشترک دیگری پیدا کرد. شاعری این دو خیلی با هم متفاوت است. چنان چه مثنوی یونس امره «رساله النصحیه» را با «بوستان» سعدی مقایسه کنیم، می‌توانیم به وجود برخی شباهت‌ها پی ببریم. این شباهت‌ها عبارتند از:

الف. هر دو اثری آموزنده، تعلیمی هستند.

ب. هر دو اثر به صورت منظوم و مثنوی نوشته شده‌اند.

پ. هر دو اثر در وزن عروضی ولی در وزن‌هایی متفاوت از یکدیگر نوشته شده‌اند. بوستان: فعولن، فعولن، فعولن، فعول. رساله النصحیه: مفاعیلن مفاعیلن فعولن.

ت. هر دو اثر به بخش‌های متفاوت تقسیم شده‌اند. بدین ترتیب بوستان از ده زیربخش و رساله النصحیه از شش زیربخش تشکیل شده است. عناوین بخش‌ها به یکدیگر شباهت دارد.

 بخش‌های کتاب رساله النصحیه عبارتند از: 1. روح و عقل، 2. کبر و قناعت، 3. خشوع و غضب، 4. صبر، 5. بخل و حسد، 6. غیبت و بهتان.

 بخش‌های کتاب بوستان عبارتند از: 1. عدالت و تدبیر، 2. احسان، 3. عشق، مستی و شور، 4. تواضع، 5. رضایت، 6. قناعت، 7. تربیت، 8. شکر بر عافیت، 9. توبه، 10. مناجات.

شباهت میان عناوین بخش‌ها به این دلیل نیست که میان این دو اثر داد و ستد وجود داشته، بلکه از این روست که این موضوعات توجه هر انسان اخلاقی را به خود جلب می‌کنند.

اگر بخواهیم به نکات افتراق این دو اثر اشاره بکنیم، حجیم‌تر بودن اثر سعدی و مملو بودن از تعداد زیادی داستان و حکایت، مهم ترین نکته افتراق است. در حالی که در کتاب یونس امره هیچ اثری از حکایت نیست.

در مورد کتاب گلستان باید بگوییم که میان این کتاب و آثار یونس امره شباهتی وجود ندارد.

میان غزلیات سعدی و دیگر اشعار وی و نیز سبک شعر یونس امره هیچ شباهتی وجود ندارد.

 

می‌توان گفت که رساله النصحیه یونس امره، اثری است مخصوص به خود که از هیچ کتاب دیگری الگوبرداری نشده است. از همه مهم‌تر این  که این اثر یکی از نخستین محصولات ادبی منسجم و مستقل ترکی آناتولی است. دیوان یونس امره نیز به لحاظ گنجینه شعری موجود آن، از اشعار دست اول تشکیل شده است.

تأثیر شاعرانی همچون مولانا، احمد یسوی و ... بر روی این اشعار، اثری مستقیم نخواهد بود. از این رو، یونس امره شاعری مقلد و دنباله‌رو نیست. اگر وی را با سعدی مقایسه بکنیم، درمی‌یابیم که در برخی از اشعار سعدی، ردپای اشعار عرب همچون متنبی دیده می‌شود. در حالی که در اشعار یونس امره هیچ ردپای بارزی از شاعر دیگری دیده نمی‌شود. همان طور که قبلاً نیز بدان اشاره کردیم، تنها در اشعار یونس امره نمونه‌هایی که یادآور برخی از اشعار مولاناست، دیده می‌شود.

 

..........................................................

پی نوشت:

1- Bkz. Mustafa Tatçı, Yunus Emre Külliyatı, I, MEB Yay., İstanbul 2005, s. 35-36.

2-Mevlâna hudâvendigâr bize nazar kılalı/Anun görklü nazarı gönlümüz aynasıdur Mustafa Tatçı, Yunus Emre Külliyatı, II, s. 77.

منابع:

1. سعدي، مصلح بن عبدالله ‌(1389). بوستان سعدي، تصحيح غلامحسين يوسفي، تهران: خوارزمي.

2. مولوي، جلال الدين محمد بن محمد (1387). كليات ديوان شمس، به تصحيح بديع الزمان فروزانفر، تهران: نگاه، 2 ج.

3.yunus Emre (2005. Yunus Emre Külliyatı, Bkz. Mustafa Tatci, Istanbul: MEBYay, IIv.




© کپی رایت توسط دانشنامه فارس کلیه حقوق مادی و معنوی مربوط و متعلق به این سایت است.)
برداشت مقالات فقط با اجازه کتبی و ذکر منبع امکان پذیر است.

نوشته شده در تاریخ: 1393/3/16 (1212 مشاهده)

[ بازگشت ]

وب سایت دانشنامه فارس
راه اندازی شده در سال ٬۱۳۸۵ کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به موسسه دانشنامه فارس می باشد.
طراحی و راه اندازی سایت توسط محمد حسن اشک زری