كاخ دولت كوروش كماليسروستاني
به نام خداوند جان آفرين
|
حكيم سخن در زبان آفرين
|
خداوند بخشندة دستگير
|
كريم خطابخش پوزشپذير
|
شكوفه سار رحمت بيبديل و لالهزار نعمت بيدريغ خداوندي در نوبهار دلانگيز شيراز ما را بر آن داشت تا ديگر بار در اول ارديبهشت ماه جلالي گرد آييم و خوشهچين پرندِ رنگ رنگ بوستان سعدي شيراز شويم و تا حضور سبز معنا، به قدر همّت خويش، توشه برچينيم و با همرهان طريق، در سلوك شعرش، غريق بحر معني گرديم.
در راستاي دهة سعديشناسي، امسال به زيور «بوستان» آراسته شده است. طرفه كتابي كه با همة خوبيها و زيباييها، در انديشة آفرييندهاش بدين نام شناخته شده نيست. اين «شاهكار شاهوار» در نسخ قديم بينام بوده و يا «سعدينامه» خوانده شده و در نسخههاي متأخر و جديد شايد به قرينة گلستان، «بوستان» ناميده شده است.
در ديباچه اين مثنوي شريف، سعدي در سبب نظم كتاب با تعبير «نامبُردار گنج» از آن ياد ميكند: «كه پر دُر شد اين نامبردار گنج» و نيز در بيتي سعدي آن را «كاخ دولت» ميخواند:
چو اين «كاخ دولت» بپرداختم
|
بر او ده دَر از تربيت ساختم
|
(سعدي، 1376: 205)
تركيب اضافي «كاخ دولت» دربرگيرندة ايهام به: «حكومت» و «بخت و اقبال» است كه شاعر در اثر خود بر آن ده دروازه گشوده كه از هر يك كه بدان كاخ رفيع وارد شويم، به دولت خواهيم رسيد و همانگونه كه فردوسي از نظم حماسي كاخي بلند پي افكنده بود، سعدي از انديشههاي اخلاقي و حِكمي «كاخ دولت» ساخته است.
ده گانة «عدل و تدبير و راي»، «احسان»، «عشق و مستي و شور»، «تواضع»، «رضا»، «قناعت»، «تربيت»، «شكر بر عافيت»، «توبه»، «مناجات و ختم كتاب» شاخصهاي آرمان شهرِ سعدياند. آرمان شهري كه ريشه در انديشه سياسي ايرانشهري در دوران ساساني و اسلامي دارد.
سياستنامههاي دوره اسلامي ايران ادامة اندرزنامهنويسي دوران ساساني است و شيوة بررسي نقادانه تاريخ انديشه سياسي ايراني، اسلوب تحليل گفتار خواهد بود در جهت توصيف ساختار و بيترديد «بوستان» جايگاه ويژهاي در اين بررسي تاريخي دارد.
بوستان به باوري، نخستين اثر مدوّن سعدي است كه در سال 655 هجري قمري در 4011 بيت سامان يافته است. شيخ بزرگوار در ديباچه همين كتاب در مورد زمان تدوين اين اثر فرموده است:
به روز همايون و سال سعيد
|
به تاريخ فرّخ ميان دو عيد
|
ز ششصد فزون بود پنجاه و پنج
|
كه پُر دُر شد اين نامبردار گنج
|
(همان: 205)
برخي از مهمترين انديشههاي متعالي سعدي در زمينة زندگي فردي و اجتماعي و جامعة معتدل و آرامشبخش در بوستان آمده است و شايد به همين دليل هم در نسخههاي كهن، نام «سعدينامه» بر خود دارد. سعدي در بوستان به ترسيم دنيايي ميپردازد كه در آن زشتي، ريا، ظلم، بدي، عدم تحمل يكديگر و... بيرونق است و عدل و تدبير و عشق و شور و قناعت و تواضع در آن موج ميزند. دنياي آرماني كه انسانهاي برجسته، انديشمند و هنرمند در همة روزگاران در ترسيم آن كوشيدهاند. «سعدي در بوستان آرمانشهر خود را به تصوير ميكشد و جهان را چنان كه بايد و باشد و نه چنان كه هست، توصيف ميكند».
البته نبايد اين نكته را فروگذارد كه سعدي هنرمندانه و واقعبينانه آرمان را به زندگي پيوند زده است و شخصيتهايي آفريده است كه هنوز پس از هفتصد سال آنان را با خوبيها و زشتيهايشان در كنار خود ميبينيم. شخصيتهايي كه از كان غني جامعه بركشيده شدهاند و بر خيال شاعر به پرواز درآمدهاند.
سعدي سخنگوي زندگي است، سخنش از دل زندگي برميخيزد و بر دل زندگي مينشيند و اين خود ويژگي مهم شعر سعدي است.
داستان بوستان سعدي؛ داستان بازگشت به خود است، بازگشت به خانه! بازگشت به خود و چنين است اصل بزرگ فلسفه زندگي و اگر اين بازگشت نبود، شايد«كليات سعدي» هم نبود. اين امر اشارتي به اصل بزرگ فلسفه هنر، اصالت هنري و همين «خود بودن» و «ديگران نبودن» هنرمند دارد.
پس از سالها، اينك شيراز و سعدي و هزار راز، و ساختن «كاخ دولت» براساس چهار مأخذ ماندگار:
1. فرهنگ تاريخي و اساطيري ايران باستان: با حضور شخصيتهاي اساطيري چون كيخسرو، انوشيروان، اسكندر، فريدون، دارا، جمشيد، سام، افراسياب، كسري، بهرام گور، بهمن، ضحاك، هرمز، رستم، اسفنديار، شيرين و فرهاد و ليلي و مجنون.
2. داستانهاي عارفان و علما و فيلسوفان جهان اسلام: همچون جُنيد، شِبْلي، بايزيد بسطامي، ذوالنون مصري، داود طايي، سَرّي سقطي، معروف كرخي، شهابالدين سهروردي و حاتم اصم.
3. فرهنگ مردم ايران در قرن هفتم.
4. دانش جهاني (يونان، عرب، ...)؛ چنانكه خود نيز از آن ياد ميكند:
در اقصاي عالم بگشتم بسي
|
به سر بردم ايّام با هر كسي
|
تمتع به هر گوشهاي يافتم
|
ز هر خرمني خوشهاي يافتم
|
(سعدي، 1376: 205)
و بر آن باور است كه در تلفيق داشتهها:
نگفتند حرفي زبان آوران
|
كه سعدي نگويد مثالي بر آن
|
(همان: 291)
و چنان هنرمندانه و فاخرانه از عهدة اين امر بر آمده است كه تحسين همگان را برانگيخته است و هر كس به زبان حال خويش و براساس دريافتهاي ذهني خود از اين اثر سترگ، به توصيف آن پرداخته است:
امرسون نويسنده معروف آمريكايي در قرن 19 ميگويد: «سعدي به زبان همه ملل و اقوام سخن ميگويد و گفتههاي او مانند هومر و شكسپير، سروانتس و مونتني هميشه تازگي دارد». (ستاري، 1343: 413).
بنجامين فرانكلين «بوستان را بهترين اثر سعدي و برخي از حكايات سعدي را از جملههاي مفقود شده اسفار تورات ميداند». (همان: 413).
محمدعلي فروغي نيز درباره اين كتاب ميگويد: «در تاريخ ادبيات ايران به عظمت بوستان تنها دو اثر را ميتوان يافت: شاهنامه فردوسي و مثنوي معنوي». (سعدي، 1376: 197).
غلامحسين يوسفي بر آن باور است كه «بوستان، عالم انسانيت و تسامح است به معني كامل كلمه، بيآنكه اين مفهوم عالي و شريف در مرز نژاد، كيش و آيين محصور بماند». (سعدي، 1368: 25).
دكتر زرينكوب در مقاله «سعدي در اروپا» ترجمه آثار سعدي را در قرنهاي هفدهم تا بيستم در اروپا معرفي ميكند و بر اين باور است كه در اين سيصد سال، بيش از شصت تن از خاورشناسان درباره سعدي و آثار او سخن گفته و از منظري به سعدي پرداختهاند. او معتقد است كه: «مهمترين وظيفه شاعر بازشناسي نياز جامعه است و سعدي اين نياز را باز شناخته بوده و ميدانسته است كه اگر روزگار فردوسي به اثر حماسي چون شاهنامه نياز داشته، روزگار او اثري چون بوستان ميطلبيده است». (زرينكوب، 1371: 177ـ182).
اين اثر سترگ و ماندگار پيوسته از زمان سُرايش مورد اقبال بسياري واقع گرديده و با پيدايش صنعت چاپ و رونق فني ترجمه، گسترة جهاني يافت.
چينيان او را با كنفوسيوس، پاكستانيان با اقبال، ايتالياييان با پترارك و... هم انديشه يافتند.
در سال 1711 ترجمه آزاد بوستان توسط «شاردن» به فرانسوي منتشر شد و برگزيدهاي از بوستان نيز در سال 1774 توسط التن بورگ به انگليسي ترجمه شد.
اولين چاپ بوستان در كلكته هند در سال 1824 انجام شده است و اولين چاپ سنگي بوستان در ايران در سال 1247هـ.ق. در تبريز صورت گرفت. مهمترين ترجمه بوستان در زبانهاي اروپايي در قرن نوزدهم، توسط «گراف» در سال 1858 صورت گرفته است.
اگرچه اولين نسخه چاپي بوستان در سال 1312هجري شمسي در تبريز و توسط «اسماعيل اميرخيزي» منتشر شد، ولي اولين تصحيح علمي بوستان در سال 1316 توسط استاد «محمدعلي فروغي» صورت گرفت و پس از آن چاپهاي بسياري از جمله: «رستم علياف»، «محمدعلي ناصح»، «نورالله ايرانپرست»، «محمد خزائلي»، «عبدالعظم قريب»، «خطيب رهبر»، «انزابينژاد» و در سال 1359 تصحيح علمي و دقيقي از بوستان توسط استاد «غلامحسين يوسفي» منتشر گرديد و اگرچه برخي انتقاداتي بر آن روا ميدارند، ولي اجماع سعديپژوهان بهترين نسخههاي بوستان تا امروز، نسخههاي «فروغي» و «يوسفي» هستند.
بيترديد كارنامه سعديپژوهي جهت رشد و تعالي، نيازمند درك اين ضرورت از سوي دانشكده و بخش ادبيات دانشگاههاي كشور، فرهنگستان زبان و ادب فارسي، آموزش و پرورش، صدا و سيما و پژوهشگران و انديشمندان و دانشجويان است و بيترديد مركز سعديشناسي به تنهايي قادر به تغيير اين روند نيست، اگرچه برگزاري يادروزهاي سعدي، اعلام دهه سعديشناسي، طرح تدوين دانشنامه سعدي و طرح تصحيح كليات سعدي با مشاركت سعديپژوهان برجسته و انتشار سالانه سعديپژوهي، گامهايي كوچك در اين روند بزرگ است.
سعديا بسيار گفتن، عمر ضايع كردن است
|
وقت عذر آوردن است، استغفرالله العظيم
|
(سعدي، 1376: 799)
منابع:
1. زرينكوب، عبدالحسين (1371). «سعدي در اروپا»، يادداشتها و انديشهها: از مقالات و اشارات، گردآورنده عنايتالله مجيدي، تهران، اساطير، ص 177ـ182.
2. ستاري، جلال (1343). «مقام سعدي در ادبيات فرانسه (1)»، مجله مهر، سال 10، شماره 4، ص 409ـ413.
3. سعدي، مصلحبن عبدالله (1368). بوستان سعدي (سعدينامه)، تصحيح و توضيح غلامحسين يوسفي، تهران، خوارزمي.
4. سعدي، مصلحبن عبدالله (1376). كليات سعدي: گلستان، بوستان... از روي قديميترين نسخههاي موجود، به اهتمام محمدعلي فروغي، تهران، اميركبير.
© کپی رایت توسط دانشنامه فارس کلیه حقوق مادی و معنوی مربوط و متعلق به این سایت است.) برداشت مقالات فقط با اجازه کتبی و ذکر منبع امکان پذیر است. نوشته شده در تاریخ: 1389/1/31 (1762 مشاهده) [ بازگشت ] |