•  صفحه اصلي  •  دانشنامه  •  گالري  •  كتابخانه  •  وبلاگ  •
منو اصلی
home1.gif صفحه اصلی

contents.gif معرفي
· معرفي موسسه
· آشنايي با مدير موسسه
· وبلاگ مدير
user.gif کاربران
· لیست اعضا
· صفحه شخصی
· ارسال پيغام
· ارسال وبلاگ
docs.gif اخبار
· آرشیو اخبار
· موضوعات خبري
Untitled-2.gif كتابخانه
· معرفي كتاب
· دريافت فايل
encyclopedia.gif دانشنامه فارس
· ديباچه
· عناوين
gallery.gif گالري فارس
· عكس
· خوشنويسي
· نقاشي
favoritos.gif سعدي شناسي
· دفتر اول
· دفتر دوم
· دفتر سوم
· دفتر چهارم
· دفتر پنجم
· دفتر ششم
· دفتر هفتم
· دفتر هشتم
· دفتر نهم
· دفتر دهم
· دفتر يازدهم
· دفتر دوازدهم
· دفتر سيزدهم
· دفتر چهاردهم
· دفتر پانزدهم
· دفتر شانزدهم
· دفتر هفدهم
· دفتر هجدهم
· دفتر نوزدهم
· دفتر بیستم
· دفتر بیست و یکم
· دفتر بیست و دوم
info.gif اطلاعات
· جستجو در سایت
· آمار سایت
· نظرسنجی ها
· بهترینهای سایت
· پرسش و پاسخ
· معرفی به دوستان
· تماس با ما
web_links.gif سايت‌هاي مرتبط
· دانشگاه حافظ
· سعدي‌شناسي
· كوروش كمالي
وضعیت کاربران
در حال حاضر 0 مهمان و 0 کاربر در سایت حضور دارند .

خوش آمدید ، لطفا جهت عضویت در سایت فرم مخصوص عضویت را تکمیل نمائید .

ورود مدير
مديريت سايت
خروج مدير

تنزيه‌ قدرت‌ از ديدگاه‌ سعدي‌

رضا شعباني‌


قدرت‌ در مهفوم‌ روشن‌ كلمه‌ به‌ معني‌ سازمان‌ منسجم‌ و به‌ هم‌ پيوسته‌ كارآمدي‌ است‌ كه‌ ما از آن‌ به‌ عنوان‌ نهاد حكومت‌ ياد مي‌كنيم‌. حكومت‌ و حاكميت‌ و مجموعه‌ عناصري‌ كه‌ آن‌ را به‌ وجود مي‌آورند،سابقه‌اي‌ بس‌ قديم‌ در ايران‌ دارد كه‌ تا زمان‌ سعدي‌ حالت‌ جاافتادگي‌ و استواري‌ و استحكام‌ را عرضه‌ مي‌كند ودر حقيقت‌ سعدي‌ با پديده‌اي‌ مواجه‌ است‌ كه‌ اين‌ پديده‌ جاده‌هاي‌ صاف‌ نشده‌ و همواري‌ تا زمان‌ او دارد و به‌خصوص‌ از اين‌ گرفتاري‌ برخوردار است‌ كه‌ مجموعة‌ انتظارات‌ آرماني‌ يك‌ جامعه‌ را در خود جمع‌ نكرده‌ وانعكاس‌ درست‌ و دقيقي‌ از آن‌ چيزي‌ كه‌ از قدرت‌ مي‌طلبيم‌ در مفهوم‌ حاكميت‌ مطلقي‌ كه‌ آن‌ روزگار بوده‌،عرضه‌ نمي‌كند و به‌ همين‌ دليل‌ دشواري‌ كار سعدي‌ در اين‌ است‌ كه‌ بتواند با اين‌ سازمان‌ به‌ ظاهر صريح‌ وبي‌تكلّف‌ با چهره‌اي‌ خشن‌ و زبر و محكم‌ و بدون‌ هيچ‌ تكلفي‌ برخورد كند.
سعدي‌ در مقام‌ مردي‌ نيست‌ كه‌ انتظار معاش‌ داشته‌ باشد و يا سودي‌ را از اين‌ دستگاه‌ قدرت‌ بخواهد بطلبدو اصلاً نه‌ سعدي‌ و نه‌ حافظ‌ و نه‌ هيچ‌كدام‌ از بزرگان‌ ديگر ما در صدد نبودند كه‌ از قِبَل‌ ارباب‌ قدرت‌ ناني‌بخورند و به‌ همين‌ دليل‌ هم‌ هست‌ كه‌ مي‌بينيم‌ سعدي‌ در مقام‌ يك‌ آزاده‌، يك‌ انسان‌ برجسته‌ و يك‌ ايراني‌ دانا وخردمند مشكلات‌ خويش‌ را درك‌ مي‌كند. بايد فراموش‌ نكنيم‌ كه‌ سعدي‌ در چنان‌ روزگار سخت‌ و پيچيده‌ ودشواري‌ به‌ سر مي‌برد كه‌ نه‌ تنها تاريخ‌ ايران‌ كه‌ تاريخ‌ هيچ‌ ملتي‌ در جهان‌ تا آن‌ روزگار چنان‌ مصيبت‌هاي‌دردناكي‌ را تجربه‌ نكرده‌ بود. سعدي‌ با پديده‌ موحشي‌ مانند واقعة‌ كشته‌ شدن‌ شش‌ ميليون‌ نفوس‌ بي‌گناه‌ سرو كار دارد كه‌ تا قرن‌ بيستم‌، جهان‌ بشري‌ به‌ خود نديده‌ است‌ و به‌ همين‌ دليل‌ اين‌ جادة‌ وحشتناك‌ قدرت‌ وچهره‌ رعب‌انگيز عناصري‌ كه‌ حاكميت‌ را جلوه‌ مي‌دادند، در خشن‌ترين‌ و زشت‌ترين‌ و تباه‌ترين‌ ودردناك‌ترين‌ حالت‌ خود عرضه‌ مي‌شود، پس‌ اين‌ مرد، مسئوليت‌ بسيار مهمي‌ بر عهده‌ دارد.
سعدي‌ بايد به‌ سه‌ شيوه‌اي‌ كه‌ جامعة‌ آن‌ روز ايران‌ اداره‌ مي‌شد، توجه‌ مي‌كرد و اين‌ سه‌ شيوه‌ همان‌چيزهاي‌ متداول‌ در جهان‌ امروز نيز مي‌باشد:
يكي‌ حكومت‌هاي‌ منطبق‌ بر منطق‌ كه‌ با مجموعة‌ نيازهاي‌ رو به‌ ترقي‌ و سعادت‌آفريني‌ و رفاه‌بخش‌جوامع‌ قرين‌ باشد.
دوم‌، چنان‌ چه‌ اينان‌ منطق‌ عقلي‌ و علمي‌ را نپذيرند بايد حكومت‌ سازمان‌ و نهاد پيچيدة‌ سياسي‌، مبتني‌ بردين‌ و تعاليم‌ الهي‌ كار كند.
سوم‌ اين‌ كه‌ جامعه‌ را بر مدارا خلاق بگردانند كه‌ اين‌ نيز به‌ دو صورت‌ است‌ يا شما عضوي‌ از اين‌ حاكميت‌هستيد و مي‌توانيد در درون‌ نهاد، وظايف‌ خودتان‌ را انجام‌ دهيد؛ وزير اعظم‌ بشويد و مقام‌ ديگري‌ را كسب‌كنيد و يا در مقام‌ سعدي‌ به‌ عنوان‌ شخصي‌ انديشمند حضور يابيد. سعدي‌ خواسته‌ است‌ جامعة‌ مبتني‌ بر دين‌را و جامعة‌ مبتني‌ بر اخلاق را به‌ صورتي‌ تلفيق‌ كند و در كلام‌ زيباي‌ خودش‌ به‌ صورتي‌ تمثيلي‌، الگويي‌،استعاري‌، پندها و اندرزها تصوري‌ از پادشاه‌ و حاكم‌ آرماني‌ ارايه‌ بدهد تا او كه‌ در مقام‌ قدرتي‌ قرار دارد نيزتكليف‌ خودش‌ را بداند.
در سه‌ بخش‌ از نوشته‌هاي‌ سعدي‌ ما به‌ اين‌ تصوير تنزيه‌ قدرت‌ بر مي‌خوريم‌ و منظور از تنزيه‌ قدرت‌،توجيه‌ قدرت‌ نيست‌، سعدي‌ نگفته‌ است‌ كه‌ قدرتمدار خشن‌، درشخوي‌ و پرهيبتي‌ كه‌ بر اريكه‌ بوده‌ است‌، بيايدبا اين‌ انباز بشود. او مي‌دانست‌ كه‌ حاكم‌ كار خودش‌ را مي‌كند و تكليف‌ خودش‌ را هم‌ دارد و عناصر پيراموني‌خودش‌ را هم‌ دارد. سعدي‌ در كنار پادشاهان‌ و حكامي‌ قرار گرفته‌ كه‌ بايد حتي‌ دستورهاي‌ زندگي‌ خودشان‌ رادستورهاي‌ هم‌ از پادشاهان‌ بگيرند و آن‌ چه‌ را آنها مي‌پسندند انجام‌ بدهند و به‌ قول‌ سعدي‌ هر عيب‌ كه‌ سلطان‌بپسندد، كه‌ از نظر سعدي‌ تصور حال‌ است‌ و نه‌ اين‌ كه‌ اعتقاد سعدي‌ اين‌ باشد كه‌ تا پادشاه‌ گفت‌ بايد كار راانجام‌ داد، او آدم‌ عاقلي‌ است‌. او دارد توضيح‌ مي‌دهد كه‌ اين‌ گونه‌ آدم‌ها سرِ كار هستند و من‌ دارم‌ به‌ اين‌ آدم‌هاتوضيح‌ مي‌دهم‌.
مثلاً در سخنان‌ او به‌ آباقاخان‌:
شريك‌ پاس‌ رعيت‌ نگاه‌ مي‌دارد
حلال‌ باد خراجش‌ كه‌ مزد چوپاني‌ است‌
و گرنه‌ راهي‌ خلق‌ است‌ و زهر مارش‌ بادكه‌ هر چه‌ مي‌خورد او جزميت‌ مسلماني‌است‌سعدي‌ در بخش‌ سيرت‌ پادشاهان‌ در بوستان‌ و باب‌ اول‌ از ده‌ باب‌ گلستان‌ در دادگري‌ و در نصيحة‌ الملوك‌خودش‌ به‌ آنها پرداخته‌ است‌ و به‌ خشن‌ترين‌ وجهي‌ هم‌ صحبت‌ كرده‌ است‌.
در بحثي‌ راجع‌ به‌ حجاج‌ بن‌ يوسف‌ مي‌گويد:
اي‌ زبر دست‌ِ زير دست‌ آزار
گرم‌ تا كي‌ بماند اين‌ بازار؟
به‌ چه‌ كار آيدت‌ جهان‌ داري‌
مردنت‌ به‌ كه‌ مردم‌ آزاري‌
يا از زبان‌ پارسايي‌ به‌ يكي‌ از ملوك‌ بي‌ انصاف‌ مي‌گويد:
ظالمي‌ را خفته‌ ديدم‌ نيمروز
گفتم‌ اين‌ فتنه‌ است‌ خوابش‌ برده‌ به‌
و آن‌ كه‌ خوابش‌ بهتر از بيداري‌ است
‌آن‌ چنان‌ بد زندگاني‌ مرده‌ به‌
و در عبارت‌ ديگري‌:
نماند ستمكار بد روزگار
بماند بر او لعنت‌ پايدار
و باز با حاكم‌ ظالم‌ ديگري‌:
ماري‌ تو كه‌ هر كه‌ را ببيني‌ بزني
‌يا مور كه‌ هر كجا نشيني‌ بكني‌
در آن‌ بخش‌ كه‌ به‌ انكيا صحبت‌ دارد و او را نصيحت‌ مي‌كند به‌ او مي‌گويد:
بس‌ بگرديد و بگردد روزگار
دل‌ به‌ دنيا درنبندد هوشيار
اي‌ كه‌ دستت‌ مي‌رسد كاري‌ بكن
‌پيش‌ از آن‌ كه‌ كز تو نيايد هيچ‌ كار
اين‌ كه‌ در شهنامه‌ها آورده‌اند
رستم‌ و رويين‌ تن‌ اسفنديار
تا بدانند اين‌ خداوندان‌ ملك
‌كز بسي‌ خلق‌ است‌ دنيا يادگار
سعديا چندان‌ كه‌ مي‌داني‌ بگوي‌
حق‌ نشايد گفتن‌ الّا آشكار
من‌ آثار سعدي‌ را هر سه‌ ماه‌ يك‌ بار مي‌خوانم‌ هم‌ براي‌ اين‌ كه‌ زباني‌ كه‌ با آن‌ حرف‌ مي‌زنم‌ آراستگي‌ پيداكند و هم‌ به‌ براي‌ اين‌ كه‌ خودم‌ را مهذب‌ بكنم‌ با چنين‌ نفس‌ عزيزي‌ كه‌ مفخر عالم‌ بشريت‌ است‌ و هم‌ براي‌ اين‌كه‌ تازگي‌ و طراوتي‌ بدهم‌ به‌ انديشه‌هاي‌ خودم‌. هر كلامي‌ كه‌ سعدي‌ بيان‌ نمود ـ حتي‌ در عبارت‌هاي‌ عاشقانه‌ ـتكيه‌ بر تهذيب‌ نفس‌ است‌ و اين‌ كه‌ نفس‌ تمايلات‌ سركش‌ خودش‌ را چطور مهار بكند و به‌ خصوص‌ آن‌ كساني‌كه‌ ارباب‌ قدرت‌ هستند و در مقام‌ سلطه‌ قرار دارند اين‌ را متوجه‌ باشند كه‌:
چو استاده‌اي‌ بر مقامي‌ بلند
بر افتاده‌ هوشمندي‌ مخند
بسا ايستاده‌ در آمد ز پاي
‌كه‌ افتادگانش‌ گرفتند جاي‌
اين‌ عظمت‌ والا كلام‌ و بي‌ قياسي‌ كه‌ سعدي‌ دارد و بنده‌ خودم‌ هم‌ به‌ عنوان‌ كسي‌ كه‌ هر وقت‌ كتاب‌هاي‌ او رامي‌خواند در زير بار عظمت‌ سنگين‌ كلام‌ اين‌ مرد احساس‌ له‌ شدن‌ مي‌كند كه‌ اين‌ مرد چگونه‌ به‌ چنين‌ عظمتي‌در كلام‌ و انديشه‌ رسيده‌ است‌؟!
اين‌ مصداق يافتن‌ مطالب‌ و عيني‌ بودن‌ مسايل‌ و منطبق‌ بر زندگي‌ بودن‌ سخن‌ سعدي‌ است‌ كه‌ به‌ اين‌ مردچنان‌ مرتبتي‌ جاودانه‌ بخشيده‌ است‌ كه‌ نه‌ تنها در زمان‌ خودش‌ بلكه‌ اكنون‌ نيز بر روان‌ها، قلب‌ها و فرهنگ‌هاحاكميت‌ دارد. بنده‌ احساسم‌ اين‌ است‌ كه‌ همين‌ امروز هم‌ ما به‌ زبان‌ سعدي‌ نه‌ تنها حرف‌ مي‌زنيم‌ بلكه‌ به‌ زبان‌سعدي‌ هم‌ فكر مي‌كنيم‌. سعدي‌ درست‌ است‌ كه‌ اهل‌ سنت‌ است‌ ولي‌ بنده‌ منشاء و سرمايه‌ تشيع‌ خودم‌ را ازكلام‌ سعدي‌ مي‌گيرم‌ و اين‌ بن‌ مايه‌هاي‌ اساسي‌ و واقعي‌ انديشه‌هاي‌ سعدي‌ است‌ كه‌ به‌ جامعة‌ ما مكانت‌ داده‌يعني‌ جامعه‌اي‌ كه‌ سعدي‌ را دارد، به‌ چنان‌ جايگاه‌ بلندي‌ رسيده‌ كه‌ اگر صدها نفر هم‌ بخواهند با تيشه‌، ريشة‌او را بزنند به‌ جايي‌ نمي‌رسند، چون‌ سعدي‌ به‌ چنان‌ مرتبه‌اي‌ دست‌ يافته‌ است‌ كه‌ مفخر عالم‌ است‌ و فقط‌ مفخرشيراز و استان‌ فارس‌ و ايران‌ نيست‌.
در مجموع‌ احساسم‌ اين‌ است‌ كه‌ هم‌ سعدي‌ و هم‌ حافظ‌ ارباب‌ قدرت‌ را هيچ‌ وقت‌ مدح‌ نگفتند، بر خلاف‌ نظريكي‌ از دوستان‌ كه‌ مرد دانشمندي‌ است‌ ولي‌ بي‌ذوق. او كتابي‌ هم‌ دارد و مي‌گويد كه‌ 33 يا 34 فقره‌ مدح‌ در كلام‌حافظ‌ است‌ اما من‌ به‌ او گفتم‌ اين‌ مدح‌، ريشخند مي‌كند. سعدي‌ و حافظ‌ ارباب‌ قدرت‌ را ريشخند مي‌كنند اصلاًكسي‌ را قابل‌ نمي‌دانند كه‌ مدح‌ بگويند. آن‌ چه‌ كه‌ در كلام‌ اين‌ دو بزرگ‌ است‌ به‌ طور واضح‌ پندي‌ است‌ به‌ حكام‌.
نه‌ هر كس‌ حق‌ تواند گفت‌ گستاخ‌
سخن‌ ملكي‌ است‌ سعدي‌ را مسلم‌




© کپی رایت توسط دانشنامه فارس کلیه حقوق مادی و معنوی مربوط و متعلق به این سایت است.)
برداشت مقالات فقط با اجازه کتبی و ذکر منبع امکان پذیر است.

نوشته شده در تاریخ: 1389/1/15 (1639 مشاهده)

[ بازگشت ]

وب سایت دانشنامه فارس
راه اندازی شده در سال ٬۱۳۸۵ کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به موسسه دانشنامه فارس می باشد.
طراحی و راه اندازی سایت توسط محمد حسن اشک زری