چكيده
در اين مقاله كوشيده شده است تا مقالات سالهاي 1376 تا 1385 پيرامون گلستان، مورد بررسي قرار گيرد و آن دسته از مقالاتي كه داراي رويكردي تازه به گلستان است مورد بررسي و معرفي قرار گيرد. اين مقالات شامل 65 مقاله درباره موضوعات گوناگون اجتماعي، سياسي، تربيتي، روانشناختي، جامعهشناختي و... پيرامون گلستان سعدي است.
كليد واژه: گلستان، ساختار، حكايات.
شيخ اجل سعدي شيرازي، با آفرينش سه اثر بيمانند خويش يعني گلستان، بوستان و غزليات، درخششي بيمانند در آسمان ادب فارسي يافته است. در اين ميان، گلستان که آميختهاي از نثر هنرمندانه و اشعار نيکو است، قدر و مرتبه بلند شيخ را در دو ميدان شعر و نثر فارسي به خوبي مينماياند. سعدي با شيوه ممتاز و ويژهاي که در نگارش گلستان به کار گرفته، توانسته است معاني بلند و مفاهيم عميق و آموزنده را در قالب زيباترين، کوتاهترين و گوياترين جملات و عبارات بريزد. از اين رو نه تنها زيباييهاي کلامي و ارزشهاي ادبي اين اثر همواره مورد توجه بوده است، آموزههاي حکيمانه و اندرزهاي خردمندانهي سعدي نيز در آن، خواندني و آموختني است. به همين دليل تاکنون نوشتههاي فراواني در بررسي و واکاوي گلستان پديد آمده است و نويسندگان و پژوهشگران کوشيدهاند تا اين اثر پرمايه و ماندگار را از زاويههاي گوناگون به تماشا و وارسي بنشينند. بررسي نظرات اجتماعي و سياسي سعدي يا ديدگاههاي تربيتي و روانشناختي او که در گلستان بازتابيده، موضوع نوشتههاي بسياري بوده است. بعضي از سعديپژوهان، او را با شاعران و انديشمندان ديگر مقايسه کرده و تاثيرپذيري پيروان سعدي را از نثر گلستان بازنمودهاند. بعضي ديگر،آموزههاي معنوي و اخلاقي اين کتاب را بازگفته و تحليل کردهاند. نوشتههايي نيز با انگيزه شرح ابيات و عبارات بحث برانگيز يا رفع تناقضات تاريخي گلستان منتشر شدهاست. در کارنامه ده ساله مقالههايي که در سالهاي1376تا1385 در پيوند با سعدي و آثارش پديد آمده و 400 مقاله را دربرگرفته است، 65 مقاله با محوريت گلستان و با تکيه بر اين کتاب نوشته شده است.1
متاسفانه، بيتوجهي به پيشينه پژوهش و حتي ناديده گرفتن آن موجب شده است که برخي از سعديپژوهان و دوستداران سعدي به موضوعاتي بپردازند که يا تکراري است يا آنچنان شايسته توجه و بررسي نبوده است و حرف تازه و نکته مهمي درباره سعدي در برندارد. مقالههايي نيز که با محوريت «گلستان» پديد آمدهاند، از اين آسيب در امان نبودهاند. البته، خوشبختانه در اين ميان، هنوز هم نويسندگاني هستند که به سعدي و آثارش از زاويه موضوعات جديد نگريستهاند و نوشتههايي تازه و متفاوت پديد آوردهاند، اما تعداد آنها به اندازهاي نيست که سهم مقالههاي کم ارزش و نوشتههاي تکراري را کمرنگ سازد. در اين نوشته، به گونهاي گذرا به معرفي و بررسي انتقادي مقالههاي نو و متفاوت اين کارنامه درباره «گلستان» ميپردازيم که متاسفانه اندک و انگشتشمارند.2
بررسي ساختار حکايتهاي گلستان از ديدگاه فن حکايتپردازي و داستاننويسي، يکي از موضوعاتي است که پرداختن به آن ميتواند رويکردي نو و بايسته به اين شاهکار ادب فارسي به شمار آيد.
حكايت «جدال سعدي با مدعي» حكايت بلندي است كه در پايان باب هفتم گلستان آمده و ساختار آن با حكايات ديگر اين كتاب متفاوت است . در مقاله «تحليل ساختاري حكايت جدال سعدي با مدعي در بيان توانگري و درويشي»، خانم مريم حسيني، عناصر ساختاري اين حكايت را از نظر شخصيتپردازي، نحوه روايت، ساختار متن در سطوح آوايي، توازن واژگاني و نحوي، انسجام دستوري، واژگاني و پيوندي بررسي نموده است. نويسنده اين حكايت را از نشانههاي توجه سعدي به فن مقامهنويسي دانسته و معتقد است كه سعدي در آفرينش اين حكايت به كتاب «احياى علومالدين» غزالي نظر داشته است و هر چند ساختمان حكايت قوي است، ولي در آن اصول اساسي گفتوگو، يعني رعايت ادب و احترام و دادن فرصت كافي به طرف مقابل رعايت نشده است.
***
مقاله «تحليلي بر مقدمه گلستان سعدي» نوشته دكتر سيدمهدي زرقاني در پاسخ به اين پرسش كه آيا سعدي در نوشتن گلستان طرحي از پيش تعيينشده داشته است يا نه، پديد آمده، اما از رهگذر پاسخ به آن توضيحاتي نيز درباره ويژگيهاي ديگر اين يادگار ارزشمند شيخ آمده است. ويژگيهايي چون: ساختار تصويري و كيفيت مضمونپردازي، ساختار زباني، راهيابي گلستان به مكتبخانهها و تبديل شدن آن به يك متن تربيتي و ... . همچنين در بخشي ديگر از اين نوشته به بيان شباهت «ساختار مقدمه گلستان» با «ساختار جامعه عصر سعدي» پرداخته شده است.
در اين كه سعدي گلستان را كشكولوار و بر اساس حالات زودگذر ننوشته، ترديدي نيست، چرا كه آفرينش اثري اين چنين پرمايه و غني بدون انديشه قبلي و درنگ و تأمل ذهني تقريباً امكانناپذير است. دور از ذهن نيست كه سعدي در آن ارديبهشت ماه جلالي تنها به سامان دادن و مكتوب كردن داشتهها و اندوختههاي از پيش انديشيده شدهاش پرداخت كه «هنوز از گل بستان بقيتي مانده بود كه كتاب گلستان تمام شد»، اما جستوجوي تناسباتي در مقدمه گلستان با مضمون و محتواي هر يك از بابها به منظور يافتن «براعت استهلال» در مقدمه گلستان، نگاهي تازه به اين اثر گرانقدر شيخ و از جنبههاي سودمند اين نوشته است.
***
بازنگري آثار گرانقدر ادب فارسي و بازيابي مطالب مناسب براي كودكان و نوجوان در آنها، اقدام سودمندي است كه ميتواند علاوه بر زنده نگه داشتن اين ميراث ارزشمند، كودكان و نوجوانان امروز را با پيشينيان و تجربه بزرگان فرهنگ و ادب پيوند دهد . گلستان سعدي براي اين بازنگري بسيار شايسته است و آموزههاي گرانبهايي در خويش جاي داده است .
مقاله «جستوجوي ادبيات كودك و نوجوان در گلستان سعدي»، با هدف روشن نمودن جايگاه كودك و نوجوان در گلستان سعدي پديد آمده است و آقاي روحالله مهدي پورعمراني پس از بررسي گذرا و كوتاه جايگاه كودك و نوجوان در انديشه و آثار سعدي، در سه جدول جداگانه، حكايتهاي مناسب براي كودكان و نوجوانان، حكايتهاي نامناسب و حكايتهايي را كه در صورت بازنويسي، مناسب خواهند بود، بازنموده است . اگرچه موضوع مقاله، در خور توجه و دسته بندي حكايات گلستان در جدولهاي ياد شده، از جنبههاي سودمند آن است، بخشهايي از اين نوشته نيازمند بازبيني است؛ از جمله:
ـ در مقدمه مقاله آمده است: «متنها، تاريخ مصرف دارند و همه زماني و همه مكاني نيستند». (ص 74) اگر اين جمله را در پيوند با بسياري از متون بپذيريم، درباره كتابهايي مانند آثار سعدي، پذيرفتني نيست . راز ماندگاري بوستان و گلستان و كتابهايي مانند آنها در اين است كه از مفاهيمي سخن ميگويند كه در همه زمانها و مكانها جاري است . همينكه اين مقاله در پي يافتن حكايتهاي مناسب براي كودكان و نوجوانان امروز از لابه لاي حكايتهاي گلستان است، خود، گواهي بر اين ادعاست. مناسب نبودن بعضي از حكايتها براي كودكان و نوجوانان به معني «تمام شدن تاريخ مصرف» ! آن حكايتها نيست. بازنويسي حكايتهاي گلستان به زبان امروزي نيز تنها در پيوند با ادبيات كودك و نوجوان، ضروري است. چرا كه زبان شيوا، ساده و زيباي حكايتهاي گلستان را مردم امروز نيز درمييابند و از آن لذت ميبرند.
ـ در بخش معرفي گلستان، حكايت «جدال سعدي با مدعي» را در فهرست بابهاي گلستان آمده است. در حالي كه اين حكايت، جزيي از باب «در تأثير تربيت» و يكي از حكايتهاي آن است. «باب»هاي گلستان نيز با عنوان « فصل » معرفي شدهاند.
ـ در بخشي از مقاله، حكايت هفتم از باب « در سيرت پادشاهان » كه نويسنده، آن را قابل بازنويسي به لحن و زبان داستانهاي امروزي دانسته، بازنويسي شده است، اما جملات و تعبيرات به كار رفته در اين بازنويسي، بيش از آنكه امروزي باشد، محاورهاي و عاميانه است . براي نمونه در برابر اين عبارت كه «... گريه و زاري درنهاد و لرزه بر اندامش افتاد، چندان كه ملاطفت كردند، آرام نميگرفت و عيش ملك از او منغص بود ...» آمده است :« دلش آشوب شد، حالت سرگيجه و استفراغ به او دست داد، به گريه افتاد ... هر چه دلدارياش دادند، ساكت نميشد . پادشاه حالش گرفته شد ! ... »
***
باب اول گلستان (در سيرت پادشاهان) تاكنون بيشتر براي بررسي انديشهها و نظرات سعدي در پيوند با قدرت، حكومت و سياست مطالعه شده است. اما در مقاله «سعدي و سيرت پادشاهان (مدخلي بر بحث سعدي و تجدد)»، نوشته عباس ميلاني، علاوه بر جستو جوي نظريه سياسي و فلسفي واحد در پس ظاهر از هم گسيخته حكايتهاي باب اول، شگردهاي روايتي و سبك كلامي سعدي نيز مورد توجه قرار گرفته است.
پرداختن به باب اول گلستان به سان داستاني به هم پيوسته كه قهرمان آن شخصيتي به نام پادشاه است، از جنبههاي تازه و سودمند اين مقاله است. نويسنده ضمن بررسي شكل و محتواي باب «در سيرت پادشاهان» برخي از اصول راهگشاي تجدد را كه سعدي همگام يا حتي زودتر از اهل فكر و قلم اروپا به آنها دست يافته و در آثار خويش به كار برده، بازنموده است. اين نوشته از منابع فراوان و معتبري برخوردار است كه نشاني كامل و دقيق آنها در پينوشت آمده است.
***
خانم دكتر منيژه عبداللهي در نوشتهاي ارزشمند با نام« شيوههاي روايتپردازي در گلستان » با نگاهي نو كوشيده است تا وجوه تعليمي و اخلاقي و ساير جلوههاي حكايت پردازيهاي گلستان را، به ويژه از منظر چگونگي حضور راويان مختلف و رابطه ميان راوي «روايت پرداز» و «كنشگر» بررسي نمايد. از اين رهگذر، به گونهاي ويژه و نسبتاً گسترده به ساختار حكايتها از جنبه «زاويه ديد» توجه شده است و نتيجه به دست آمده نشان داده است كه ميزان به كارگيري زاويه ديدهاي گوناگون، متناسب با مضمون و محتواي هر باب است و از اين جهت رابطه معناداري ميان مضمون هر باب با شيوه روايتپردازي آن وجود دارد.
تازگي موضوع، توضيحات كافي و ارايه جدولهاي و نمودارهاي آماري از جنبههاي سودمند و ارزشمند تحقيقي در اين نوشته است.
***
بررسي و جستوجوي تأثيرات نويسندگاني چون سعدي بر داستانها و رمانهاي معاصر ايران از موضوعاتي است كه توجه چنداني به آن نشده و شايسته بررسي است. آقاي دكتر محمدعلي آتشسودا در نوشتهاي با عنوان «گلستان سعدي و ابراهيم گلستان» تأثيرپذيري ابراهيم گلستان ـ نويسنده نوگراي معاصر ـ را از نثر گلستان سعدي، به شايستگي بررسي كرده و توضيح داده است. اين نوشته، حرف تازهاي درباره سعدي ندارد، اما از آن جا كه تأثير سعدي و گلستان او را بر نثر داستانهاي نويسندهاي معاصر نشان ميدهد، بسيار ارزشمند است.
***
در مقاله «نكاتي پيرامون ساختار ادبي ـ انديشهاي حكايتهاي گلستان»، نوشته دکتر محمود عباديان، نكات و توضيحات كوتاهي درباره ساختار ادبي ـ انديشهاي حكايات گلستان، به گونهاي گذرا بيان و بر ايجاز سخن سعدي تأكيد شده است.
اين نوشته با همه كوتاهياش، موضوعي تازه دارد كه اگر كاملتر و دقيقتر به آن پرداخته شود ميتواند براي دست يافتن به شناختي تازه از سعدي سودمند باشد.
***
«هنر شروع داستان در حكايات سعدي و داستانهاي كوتاه غرب» نيز نام مقالهاي است که مسعود نوروزيان، شادمان شكروي، افسانه صحتي در آن با نگرشي كالبدشكافانه، نوع آغاز حكايتهاي سعدي با آغاز داستانهاي كوتاه نويسندگان برجسته جهان مقايسه کردهاند. در اين مقايسه، چند عامل اساسي، ملاك قرار گرفته است، از جمله: استفاده از هنر حذف و گزينش در آغازها، حذف زماني، القاي باورپذيري از طريق مستند سازي، هنر چينش واژهها و نوع به كارگيري ريتم براي تعميق باورپذيري حكايت. نتيجه بررسي نشان داده است كه دامنه نبوغ سعدي، به طور غريزي، اين عناصر را پيش از آن كه ادبيات غرب از طريق اكتسابي در نگارش داستانهاي كوتاه و به ويژه داستانهاي كوتاه موسوم به ميني مال، به كار گيرد، در حكايات خود، پوشش داده است.
تازگي موضوع، امتياز مهم اين نوشته است كه يكي از ويژگيهاي كم نظير گلستان را باز مينمايد.
***
آنچه ويژگي مشترک اين پژوهشها و نوشتهها به شمار ميآيد، تمرکز بر سخن سعدي و آثار اوست. يعني ميراث گرانبها و بيهمتاي سعدي که ماندگاري و محبوبيت نام شيخ، بيش از هر چيز از آن مايه گرفته است. بررسي تاريخ زندگي و روزگار سعدي نيز در مطالعات ميدان سعديپژوهي سهمي مهم و ارزشمند دارد، اما پيشتر، کساني به اين موضوعات مهم پرداختهاند و به قدر کافي به اين نياز پاسخ گفتهاند.
نويسندگان اين مقالهها کوشيدهاند با واکاوي سخنان سعدي و ويژگيهاي آن از چشماندازهايي نو، پژوهشهايي تازه و سودمند انجام دهند و راز جاودانگي آثار و نامآوري او را بگشايند و به نيازهاي امروز حوزه سعديشناسي و سعديپژوهي پاسخي شايسته دهند.
پينوشت:
1. اين آمار از نتايج پژوهشي است که در قالب پاياننامه کارشناسيارشد نگارنده با عنوان «بررسي انتقادي کارنامه ده ساله سعديپژوهي (1376تا1385)» ـ مقالهها ـ انجام گرفتهاست. از اين پاياننامه در شهريور1387 (به راهنمايي دکتر کاووس حسنلي) در دانشگاه شيراز دفاع شده است. کارنامه سعديپژوهيِ سالهاي پيش از اين را دکتر حسنلي بررسي کرده است که در کتابي با عنوان «فرهنگ سعديپژوهي (1300تا1375)» منتشر شده است.
2. مقالهها به ترتيب الفبايي عنوانشان معرفي شدهاند.
منابع:
1. آتش سودا، محمدعلي (شهريور 1382) «گلستان سعدي و ابراهيم گلستان»، كتاب ماه ادبيات و فلسفه، شماره 71، صص 61-54.
2. حسيني، مريم (پاييز و زمستان 1383) «تحليل ساختاري حكايت جدال سعدي با مدعي در بيان توانگري و درويشي»، دوفصلنامه پژوهش زبان و ادبيات فارسي، دوره جديد، شماره سوم، صص 79-69.
3. زرقاني، سيد مهدي (پاييز 1384) «تحليلي بر مقدمه گلستان سعدي»، نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني تبريز، سال 48، شماره مسلسل 196، صص 136-103.
4. عباديان، محمود (1381) «نكاتي پيرامون ساختار ادبي ـ انديشهاي حكايتهاي گلستان»، سعديشناسي، دفتر پنجم، به كوشش كوروش كمالي سروستاني، مركز سعديشناسي، صص 125-123.
5. عبداللهي، منيژه (پاييز 1385) «شيوههاي روايتپردازي در گلستان»، مجله علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز، دوره 25 ، شماره سوم، (پياپي 48)، صص 146-133.
6. مهديپور عمراني، روحالله (مرداد 1382) «جستوجوي ادبيات كودك و نوجوان در گلستان سعدي»، كتاب ماه كودك و نوجوان ، شماره 7 ، صص 78-74.
7. ميلاني، عباس (1379) «سعدي و سيرت پادشاهان (مدخلي بر بحث سعدي و تجدد)»، سعديشناسي، دفتر سوم، به كوشش كوروش كمالي سروستاني، مركز سعديشناسي، صص 119-100.
8. نوروزيان، مسعود و شادمان شکروی و افسانه صحتي (پاييز و زمستان 1385) «هنر شروع داستان در حكايات سعدي و داستانهاي كوتاه غرب»، پژوهش زبان و ادبيات فارسي، شماره هفتم ، صص 58-37.
© کپی رایت توسط دانشنامه فارس کلیه حقوق مادی و معنوی مربوط و متعلق به این سایت است.)
برداشت مقالات فقط با اجازه کتبی و ذکر منبع امکان پذیر است.