نشست رونمايي از كتاب «شرح غزليات سعدي» نوشتهي فرح نيازكار كه بر اساس تصحيح نسخه محمدعلي فروغي به تازگي از سوي نشر هرمس منتشر شده و دربرگيرنده شرح و تحليل غزليات سعدي است، روز گذشته (سهشنبه، نهم اسفندماه) در شهر كتاب مركزي برگزار شد.
اصغر دادبه در نشست نقد كتاب «شرح غزليات سعدي»، با اشاره به ضرورت نوشتن شرح بر ادبيات گذشته، عنوان كرد: ارتباط ما باادبيات گذشته قطع شده است و روز به روز بيگانگي ما با زبان و ادبيات گذشته بيشتر ميشود.
در ابتداي اين نشست، علياصغر محمدخاني - معاون فرهنگي شهر كتاب - با اشاره به ويژگيهاي اين شرح غزلياتسعدي به نسبت شرحهاي پيشن، گفت: در شرحهايي كه پيش از اين بر غزليات سعدي نگاشته شده، بسياري از دشواريها و نيز شاخص انديشههاي سعدي مورد بررسي قرار نگرفته است. بهرهمندي شاعران و نويسندگان از آثار يكديگر و ميزان تأثيرپذيري آنان نكته در خورتوجهي است كه در اين شرح به ضرورت، به بهرهمندي سعدي از آثار بزرگاني چون غزالي،روزبهان، نظامي و ديگران، بهرهمندي شاعران ديگر از آثار سعدي همچون حافظ، خواجوي كرماني، جامي و ديگران پرداخته شده است. همچنين در هيچ يك از اين شرحها، به مقالاتي كه تاكنون درباره غزليات سعدي نگاشته شده و در آنها به تصحيح ضبط نادرست كلمه و يا شرح معناي واژه، عبارت، بيت و يا غزلي از غزليات سعدي پرداخته شده است، هيچگونه اشاره و يا ارجاعي نشده، كه در اين شرح بدان پرداخته شده است.
در ادامه،كوروش كمالي سروستاني - مدير مركز سعديشناسي - به تبيين جايگاه غزل سعدي در ادب فارسي پرداخت و همراه باارائه آماري از آثار نگاشته شده درباره سعدي گفت: سعدي از شاعران بزرگ غزلسراي ايران است که نقش مهم و تأثيرگذاري در سير تکاملي غزل در ادبيات فارسي داشته است. قريحه توانمند شاعري او در قالب زبان فاخر غزل به جلوه درآمده و او را در جايگاه يكي از شاعران بنام و توانمند «غزل پارسي» قرار داده است. پرداختن به غزليات سعدي، شناخت زبان و انديشه توانمندي است كه در قرن هفتم در ايران رقم خورده است.
او در ادامه افزود: غزليات سعدي جايگاه ويژهاي در ميان سرودههاي او دارد. اين غزلها زاده روح بزرگ و شاعرانه متفكري هستند كه بوستان و گلستان را آفريده است و غزلهايش در قلمرو جمال و كمال حاصل تلفيق پرشگون حكمت نظري و عملي و ذوق شاعرانه است. غزل سعدي آميزه انگيزه و ساحت انديشه است. سبك او را سهل و ممتنع خواندهاند و معناي غزلش را برخي زودياب يافتهاند؛ اما برخلاف اين باور، هنوز در تقسيمبندي غزلهاي سعدي در ميان سعديپژوهان اجماعي وجود ندارد.
كمالي گفت: آمارهاي موجود درباره كتابها،مقالات، پاياننامهها و شروحي كه بر غزليات سعدي نگاشته شده، همچنان تنكمايه است و با توجه به جايگاه شيخ در ادب فارسي و نيز نقش تعيينكنندهاي كه غزليات وي در تحول غزل فارسي پس از خود داشته، رضايتبخش نيست. اين آمار بدون درنظر گرفتن بارارزشي آثار پديد آمده درباره غزليات شيخ است و تنها بر اساس آثار موجود به جدول آماري آنان پرداخته شده است.
اين پژوهشگر و مدرس دانشگاه در ادامه گفت: بر اساس فهرست، کتابهاي منتشر شده درباره غزليات سعدي، 87 عنوان است که 29 عنوان آن غزلهاي سعدي، 24 عنوان برگزيده غزلها، 6 عنوان ترجمه غزلها، 9 عنوان غزلهاي خوشنويسي شده، 6 عنوان شرح غزلها و 9 عنوان کتابهاي درباره غزلهاي سعدي است. تعداد مقالات و پاياننامهها نيز به ترتيب، 99 و 77 عنوان است.
كمالي با توضيحي درباره شرحهاي موجود درباره غزل سعدي، افزود: اگرچه هر يك در جايگاه خود اثر ارزشمندي محسوب ميشوند؛ اما از آنجاكه هيچ يافتهاي برگ پاياني بر يافتههاي يك اثر هنري نميتواند باشد و هيچ پژوهشي آخرين پژوهش نيست، اين آثار نيز از خطاها و اشتباهات فني به دور نيستند؛ لغزشهايي كه در آن شرح غزليات بدانها اشاره شده و براساس مقالات و كاوشهاي جديد، سعي در رفع آنها شده است.
با توجه به اختلاف نظرهاي موجود در تصحيح آثار سعدي، مدير مركز سعديشناسي در پايان سخنان خود به ضرورت تصحيح انتقادي از كليات سعدي اشاره كرد.
در ادامه،فرح نيازكار، نويسنده كتاب «شرح غزليات سعدي«،گفت: من بر اين باور هستم كه به تعداد خوانندگان يك اثر ميتوانيم بر آن اثر شرح و تفسير بنويسيم.
او دربارهي كتاب خود گفت: در اين كتاب کوشيده شده تا با تکيه بر تمامي تحقيقات استوار پيشين و ارجنهي به تلاشهاي پژوهشگران عرصه سعديپژوهي، به قدر همت و توان خود در راستاي شناخت و معرفي يکي از ستونهاي استوار و قلههاي رفيع زبان و ادب فارسي در عرصه غزليات سعدي گام برداريم. بر همين اساس با استفاده از همه منابع موجود و نيز بهرهمندي از ديدگاهها و راهگشاييهاي سعديشناسان و سعديپژوهان، به شرح غزليات سعدي پرداخته شده است.
نويسنده كتاب «شرح غزليات سعدي» در ادامه سخنان خود به تفاوت موجود ميان اثر خود و ديگر شرحها پرداخت و گفت: در هيچيك از اين شرحها، به مقالاتي كه تاكنون درباره غزليات سعدي نگاشته شده و در آنها به تصحيح ضبط نادرست كلمه و يا شرح معناي واژه، عبارت، بيت و يا غزلي از غزليات سعدي پرداخته شده، هيچگونه اشاره و يا ارجاعي نشده است؛ مقالاتي كه برخي از آنها در حل دشواريهاي بيت و يا درك بهتر آن، بسيار كارگشا هستند؛ همانند: «مکتب ادبي شيراز و نقش سعدي» و «سعدي و حب وطن» از دکتر اصغر دادبه.
نيازكار سپس به فصلهاي مختلف كتابش اشاره و دربارهي آنها اظهار كرد: در فصل اول کوشيده شده است تا پس از بررسي ضرورت آشنايي با زبان شاعر به منظور شناخت و درک دقيق آثار و افکار وي، ويژگيهاي زباني او مورد بررسي قرار گيرد. فصل دوم اين كتاب نيز دربرگيرنده عناصري است که بيانگر ساختار معنايي در غزل سعدي است. در فصل سوم، محوريتري مباني مشترک در غزلهاي سعدي دربرگيرنده مقولاتي همچون عشق؛ حالات و ويژگيهاي آن، عقل و عشق و رابطه آن دو و نیز ديدگاه سعدي نسبت به اين مقوله، نظربازي و جمالپرستي سعدي و سماع از ديدگاه سعدي مورد بررسي و تحليل قرار گرفته است که جايگاه همگي آنها دل است. شناخت اين مفاهيم با تكيه بر منظومه فكري سعدي ميتواند راه را براي درک بهتر از سخنان وي هموارتر كند. در پايان اين فصل نيز به نتيجهگيري از كليه مباحث پرداخته شده و شاخصهاي مهم انديشه و زبان سعدي در غزليات مورد بررسي قرار گرفته است.
او ادامه گفت: زماني كه ميخواستم كار را شروع كنم، به من گفته شد كه كارم را با شرح حبيب يغمايي آغاز كنم؛ اما من تصميم گرفتم كار را براساس نسخه فروغي پيش ببرم. بيشك ما به يك تصحيح منقحتر از سعدي نياز داريم كه سعدي را بهتر و دقيقتر بشناسيم. نكتههايي هست كه در نسخه فروغي به تنهايي قابل تشخيص نبوده و اين نكتهها در مقابله سه نسخه غلامحسين يوسفي، فروغي و حبيب يغمايي مشخص شده است. همچنين سعي كردم به زبانشناسي سعدي در غزل بپردازم و به اتفاقاتي در حوزه زبانشناسي سعدي پرداخته شده است. به اشارات، تمثيلها و تكرارهاي او در غزل هم نگاه شده است.
اين پژوهشگر و مدرس دانشگاه افزود: در اين كتاب تلاش شده به معناي غزل سعدي هم پرداخته شود. عمدهترين مفهوم غزل سعدي و موضوعي كه بسامد زيادي در شعر او دارد، عشق است با رويكرد جلوههاي عاشقانه و جلوههاي معشوقانه. به موضوعات مهم ديگري هم كه در شعر سعدي هست، موضوعاتي مانند جمالپرستي، مشاهده، لذت، نظرپردازي، اندوه، استغنا و صبر پرداخته شده است.
نيازكار گفت: در پايان هم 663 غزل سعدي براساس نسخه فروغي شرح داده شده و علاوه بر توضيح اصطلاحات و مفاهيم، 50 گونه توضيح داده شده است. سعدي از 1068 استعاره و 2000 تشبيه در غزلهايش استفاده كرده است. قصههاي قرآني، گياهان، بيماريها، جشنها و... در اين شرح آمده كه تعداد استفاده آنهانيز مشخص شده است.
او در ادامه با اشاره به برخي بيتهاي غزلهاي سعدي كه معناي آنها كاملا مشخص نيست، گفت: حدود 250 بيت در غزليات سعدي هست كه از نظر معنايي درباره آن دشواريهايي وجود دارد كه قرار شد با همفكري و ياري آقاي دادبه، اين غزلها در مجموعهاي گردآوري شود و در كتابي بيايد و اين ابيات راهگشايي شود.
در ادامه،نسرين فقيه ملكمرزبان يكي از غزلهاي سعدي را به اين شرح خواند: «گر دستم رسد روزي که انصاف از تو بستانم/ قضاي عهد ماضي را شبي دستي برافشانم/چنانت دوست ميدارم که گر روزي فراقافتد/تو صبر از من تواني کرد و من صبر از تو نتوانم/دلم صد بار ميگويد که چشم از فتنه بر هم نه/دگر ره ديده ميافتد بر آن بالاي فتانم»، و گفت: روزگاري در نمايشگاه خط اين غزل سعدي را خواندم و چنان تاثيري بر من گذاشت كه شايد شروعي براي مطالعات من در باب سعدي و زندگي او بود.
اين مدرس دانشگاه افزود: تأثير شعر سعدي بسيار زياد است و او بسيار ميتواند بر ما اثر بگذارد و ما درك حضور سعدي را بسيار بيشتر از خيلي از زندهها حس ميكنيم. ما درباره سعديها ناشناختههاي زيادي داريم و اين ناشناختگي بيش از 250 غزل ناشناخته است. ما سال تولد و مرگ اين شاعر بزرگ را نميدانيم. چيزي كه در دانشگاه از آن رنج ميبريم، اين است كه دانشجويان و برخي استادان چون غزل سعدي را ساده و عشق او را زميني ميخوانند، جايگاه چنداني براي او قائل نيستند.
او سپس با اشاره به ناشناس بودن سعدي عنوان كرد: ما هنوز سعدي را نميشناسيم و با افكار و روحيات او آشنا نيستيم. من دست كم 10 سالاست كه در كتابها و مقالهها به دنبال سخن قابل تدريس درباره سعدي و شرح غزليات او ميگردم كه چرا غزل سعدي را سهل و ممتنع مينامند؛ اما حقيقتا نكات انگشتشماري درباره اين موضوع نگاشته شده است كه بايد از تلاشهاي كساني چون غلامحسين يوسفي، ضياء موحد و كاووس حسنلي تشكر كرد؛ اما هنوز نكات ناشناس درباره سعدي بسيار است. در شهر كتاب در نشستي حتا بحثي درگرفت كه شخصي شأني براي سعدي در نظر نميگرفت و او را با شخصيت اجتماعي پايين ميدانست.
ملكمرزبان در ادامه خطاب به نيازكار، گفت: من محاسن زيادي در كار شما ديدم. نوشتهاي كه با عشق و لذت نوشته شود، من آن را احساس ميكنم و شما با عشق و علاقه نوشتهايد و اين با علاقه نوشتن قابل تحسين است. نوشتههاي ما درباره سعدي خيلي كم است و كتاب شما گنجينهاي است. نكتهاي ديگر كه به نظرم در كتاب شما خوب بود، اين است كه شما بحثها را جامع طرح كردهايد و به نكات مختلفي در باب سعدي پرداختهايد؛ البته هنوز جاي كار بسيار زيادي درباره سعدي هست. اينكه در كتاب شما فقط به ابيات لفظي يا ابيات مشكل پرداخته نشده، بسيار خوب است. حسن ديگر كتاب، نمودارها و نمايهها بود. بسامدها درباره سعدي بسيار مهم است واينكه او چقدر به معشوق و عشق پرداخته است.
او در ادامه عنوان كرد: همچنين شاهد مثالهاي خوبي در شرح برخي از ابيات آمده و از ديگر حسنهاي كتاب اين است كه با مباني نقد و نظريههاي نظريههاي ادبي برخوردي مناسب شده است. گاه برخي از شارحان از اصطلاحات فني استفاده درست نميكنند. همچنين من فكر ميكنم ما بايد منتظر يك نسخه تصحيح شده درست از سعدي باشيم.
در ادامه اين نشست، محمدخاني از برگزاري همايشي با عنوان «سعدي و پوشكين» خبر داد كه اوايل سال آينده در ايران و روسيه برگزار ميشود.
اصغر دادبه نيز در ابتداي سخنانش با اشاره به انتقاد برخي از نسخههاي تصحيحي غني، علامه قزويني و فروغي،گفت: 70-80 سال است كه درباره نسخه غني، علامه قزويني و فروغي حرفهاي بيربط زدهايم؛ اما همچنان اين منابع بيشترين ارجاع را داشتهاند. پهلوان آني است كه اول بار نسخه را ميخواند و وقتي اين نسخه باشد، قسمت عمدهي كار انجام شده است. بعد از فروغي، نسخههايي كه تصحيح شد، نسخه يوسفي و يغمايي بود. حدود 75 سال است ما هنوز نسخهي خوبي ارائه ندادهايم. اين همه نسخه كه اكنون در اختيار ماست، در اختيار فروغي نبوده است. درباره نسخه نظامي هم كه وحيد دستگردي آن را تصحيح كرده، به همين صورت است و او به راستي كار بزرگي انجام داده است. زماني كه آن بزرگان اين آثار را تصحيح ميكردند، هنوز فرهنگ ما آنقدر خدشهدار نشده بود و هنوز راديو و تلويزيون جايگزين نشستن در خانه و خواندن شاهنامه نشده بود؛ بنابراين فضاي ذهني مابه فضاي ذهني آن بزرگان نزديك بود. اگر فروغي تنها «سير حكمت در اروپا» را نوشته بود، كافي بود كه اسم او به بزرگي بماند. اين بيانصافي است كه ما بينام او از شرح حرف بزنيم و اين بيانصافي را خانم نيازكار انجام نداده است.
اين استاد دانشگاه ادامه داد: فرهنگ ايران را همين علايق جنبي نجات داده است و سعدي را من فردوسي ثاني ميدانم كه فرهنگ ما را بعد ازحمله مغول زنده كرد. او در «گلستان» وضع موجود را نقد كرد و در «بوستان» آرمانشهرش را توصيف كرد. كار سعدي، گفتن از فرهنگ ايران است كه خوب گفته شده و او غير از اين چه ميتوانست انجام دهد؟
دادبه با اشاره به چرايي ضرورت شرح عنوان كرد: ضرورت شرح از آنجايي شروع ميشود كه ما متن اصلي را متوجه نميشويم و نياز داريم حرف آنها را بفهميم. در هند چرا شرحهاي زيادي بر آثار نوشته شده؛ چون اگر ما از مادرانمان زبان فارسي را ياد گرفتهايم، آنها از فردوسي و خاقاني زبان فارسي را آموختهاند؛ بنابراين براي درك متون به شرح نياز دارند.
اين استاد دانشگاه سه عامل را موجب نفهميدن برخي شعرهاي سعدي عنوان كرد و گفت: به نظر من، سه عامل موجب اين موضوع ميشود؛ يكي پيشتر از زمان بودن سعدي است، اينكه سعدي از ما پيشتر افتاده است. چون ما فكرمان را در تصويرسازيهاي متدوال آن زمان ميگذاريم و اگر اتفاقي برخلاف آن بيفتد، آنرا نميفهميم. مانند اين شعر كه «بگذشت و بازم آتش در خرمن سکون زد/درياي آتشينم درديده موج خون زد/ ديدار دلفروزش در پايم ارغوان ريخت/گفتار جانفزايش در گوشم ارغنو نزد»؛ فهم اين ابيات مشكل نيست؛ فقط ما با توجه به آن زمان، معنا را درك نميكنيم.
اين سعديشناس ادامه داد: بخش ديگر از اين موضوع،به دليل تركيبها و كنايههايي است كه امروز به رمز تبديل شدهاند؛ يعني ربط بين لازم و ملزوم آن گم شده و ما اين ربط را فراموش كردهايم.
او ادامه داد: گاهي هم ساختار متفاوت است؛ ماننداين بيت كه ميگويد «ز دست رفتن ديوانه عاقلان دانند/ که احتمال نماندست ناشکيبارا» ساختي كه اينجا آمده است، با ساخت ما فرق دارد و تنها يك حرف اضافه از ابتداي مصرع افتاده است.
دادبه با اشاره به اين عوامل، گفت: حالا ما به شرح نياز پيدا كردهايم و به هر نسبتي كه با فرهنگ و زبانمان بيگانه شويم، نياز به شرح بيشتر ميشود.
او با انتقاد از بيتوجي دانشجويان امروز به ادبيات گذشته، گفت: الآن كار به جايي رسيده كه شما مؤثرترين شعر را در كلاسهاي فوق ليسانس و دكترا ميخوانيد و آن شعرها در ديوار اثر ميكند و در دانشجويان نه! آنها 10 بيت را هم حفظ نيستند و آن را هم درست نميخوانند. اگر ما بتوانيم فرزندانمان را جوري تربيت كنيم كه كمي به ادبيات گذشته نزديكتر شوند و مدرسههايي داشته باشيم كه افراد با فردوسي و نظامي آشنا شوند، ديگر به شرح نياز نداريم؛ اما حالا اين شرايط نيست و ما نياز به شرح داريم و هر روز اين نياز بيشتر ميشود.
دادبه در ادامه درباره شرح غزليات سعدي كه توسط فرح نيازكار نوشته شده است، گفت: در كار نيازكار همه منابع ديده شده و از همه ادبا سؤال پرسيده شده و اگر معنايي هنوز بيجواب و نامشخص است، او گناهي ندارد و اين كتاب در اين شرايط خودش گنجينهاي است. امروز اين اينترنت ـ كه مرگ بر هرچه مدرنيسم باد! ـ سبب شده كه همه به جاي خواندن آثار، از اينترنت استفاده كنند. اينكه شما حافظ را خوانده باشيد و بعد از اينترنت استفاده كنيد، مشكلي نيست و اينجا اينترنتخوب است و كمك ميكند؛ ولي اينكه براي اولينبار به اينترنت مراجعه كنيد، چيزي ازآن درنميآيد.
او همچنين گفت: توضيحات و تحليلهاي ارائه شده درشرح غزليات متناسب است و مؤلف در هر كجا كه ضرورت پرداختن به توضيح و شرحي در مورد بيت و يا غزلي وجود داشته، بدان پرداخته و از توضيحات غيرضروري پرهيز كرده و رعايت اين اعتدال يكي از ويژگيهاي اين اثر است.
اين پژوهشگر در ادامه در مقايسهي اين اثر با ديگرآثار موجود گفت: در اين كتاب توضيحات مناسبي دربارهي غزلهاي سعدي ارائه شده كه روشنگر مخاطبان اثر است و با مقايسه غزلها در نسخه تصحيح شده محمدعلي فروغي با دونسخه ديگر يغمايي و يوسفي، كار از ارزش علمي بيشتري برخوردار شده؛ به گونهاي كه لغزشهاي موجود در آثار پيشين در اين اثر ديده نميشود.
دادبه همچنين بهرهمندي مناسب مؤلف از منابع و آثار موجود براي نگارش كتاب را يكي از ويژگيهاي اين اثر برشمرد و گفت: خانم دكتر نيازكار كليه منابع لازم و ضروري براي يك شرح كامل را ديده است و به ضرورت هر بيت،توضيحات لازم بلاغي، واژگاني، زيباشناسانه و معنايي ارائه كرده است و اگر در برخي از ابيات به دليل اختلاف نسخ به نتيجه نهايي نرسيده، جسارت بيان اين را نيز داشته است. در يك نگاه كلي شرح غزليات سعدي از آثار ارزشمند سعديشناسان روزگار است.
در پايان نشست نيز فرح نيازكار كتاب خود را براي علاقهمندان امضا كرد.