يادروز سعدي در سال قصيده


تاریخ : سه شنبه، 6 اردیبهشت، 1390


                                                         سعدي آموزگار اجتماع
نشست علمی یادروز سعدی به سنت سال های گذشته ، اول اردیبهشت ماه جلالی درسالی که به نام «قصیده سعدی» نامگذاری شده در شیراز برگزار شد. این نشست با حضور و سخنرانی جمعی ازاستادان برجسته ادبیات کشور، دانشجویان و علاقه مندان به شیخ اجل در کتابخانه ملی ومرکز اسناد فارس تشکیل شد. استقبال از این مراسم به حدی بود که جمعی از شرکت کنندگان مراسم را  بیرون از سالن  اصلی و از طریق نمایشگر سالن پیگیری می کردند.


***
نشست علمی یادروز سعدی در دو بخش برگزار شد. در بخش نخست، محمدعلی موحد، صادق همایونی، علی اصغر محمدخانی و زرین تاج واردی به عنوان هیات رئیسه اولین بخش نشست علمی در جایگاه قرار گرفتند. در ابتدای این مراسم محمدخانی، معاون فرهنگی شهر کتاب، گزارشی از برنامه های اجرا شده در  این مجموعه و در بزرگداشت سعدی ارائه کرد. وی  حضور دو تن از اعضای فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، دکتر محمد علی موحد و استاد اسماعیل سعادت در شیراز را ارزشمند دانست و افزود: امیدواریم از حضور این عزیزان حداکثر استفاده راببریم.
شیراز؛ کعبه العشاق ایران
در ادامه نشست اول، دکتر محمدعلی موحد، پژوهشگر و مترجم برجسته کشور در سخنانی گفت: شیراز برای ایرانی ها معنای خاصی دارد. مردم ترکیه، بقعه مولانا را کعبه العشاق نام نهاده اند و باید گفت شیراز کعبه العشاق ایران است.
وی در ادامه با اشاره به سفربزرگترین جهانگرد جهان اسلام ابن بطوطه به شیراز در زمان جمع آوری آثار و کلام سعدی افزود: ابن بطوطه در این مدت گزارشاتی راجع به مزارهای شیراز نگاشته است و از جمله مزار شیخ سعدی که می گوید سرآمد شاعران زمان خود بود . ابن بطوطه می گوید: "مزاروی در خانگاهی است که خود در زمان حیات ساخته بود.نزدیک سرچشمه های آب معروف رکن آباد و حوضچه هایی از مرمر  بنا نهاده که زائران از  سفره خانه شیخ غذا می خورند وجامه های خود را در آن حوضچه ها می شویند.من نیز چنین کردم که رحمت خدا بر اوباد".
وی افزود: ابن بطوطه یک بار دیگر در سفر به چین ما را به یاد شیخ می اندازد. او از شهرت سعدی در این سرزمین سخن می گوید و این اولین گزارشی است که ازآوازه سخن سعدی در آفاق عالم حکایت دارد.
نویسنده کتاب شمس تبریزی به توجه مولانا و سعدی بر آثار یکدیگر اشاره کرد و گفت: فردی به نام سپه سالار می گوید درسوگواری رحلت مولانا، شعری از سعدی خوانده می شود. بنابراین با توجه به اینکه سعدی بیست سال بعد از مولانا زنده بوده است، اما شعرش بر سر مزار مولانا حاضر بوده و این هم نشان از گستردگی آوازه اشعار سعدی است و اینکه این دو بزرگوار به یکدیگر نظرداشته اند.
مدیر مرکز سعدی شناسی: سعدی دغدغة اجتماعي را به دغدغة شخصي ترجيح داد
کمالی سروستانی با بیان اینکه سعدي شاعري استصاحب سبك و انديشه و اين ويژگي را مي‌توان در همة آثار او پيدا كرد،گفت: سعدي سه ويژگي ايجاز، ساده‌نويسي و خلق شخصيت‌هاي واقعي را با همة تناقض‌ها كه از بشر درامكان است  - و همة اين موارد در بررسي تاريخي از ويژگي‌هاي زبان، ادبيات و انديشه دوران تجدد در غرب و ايران هستند- را به بارزترين ويژگي‌هاي سبكي خود بدل كرده است.
وی افزود : در همة آثار او علاوه بر ويژگي‌هاي مشترك زباني، ويژگي‌هاي مشترك انديشگاني نيز وجود دارد. به بياني ديگر سعدي گلستان و بوستان و غزليات و قصايد و مجالس يك سعدي است. او هوشمندانه براي هر انديشه و هدفي قالبي در خور برمي‌گزيند و آثاري ماندگار مي‌آفريند.
 مدیر مرکز سعدی شناسی، ماهيت قدرت دنيوي و دگرگوني و ناپايداري آن ، چگونگي رابطة بين دولت و رعيت و مصلحت جويي در اركان حكومت و وزارت و نسبت بين اخلاق و سياست را عناصر تفكر سياسي سعدي خواند که در همه آثار او وجود دارد.
وی ادامه داد: در ادبيات كلاسيك فارسي مدح و قصيده به گونه‌اي در هم تنيده‌اند و شاعران اين قالب ادبي را به دليل ويژگي‌هاي آن براي مدح برگزيده‌اند. از اين منظر مي‌توان شاعران را به چهار گروه عمده تقسيم كرد:  شاعراني كه مدح نگفتند؛ مانند: مولوي و عطار. شاعراني كه مدح گفته‌اند اما در نيمه راه، باتغيير و تحول روحي از اين كار دسته كشيده‌اند: مانند: سنايي، خاقاني، انوري وشاعراني كه مدح گفته‌اند و بر آن پاي فشردند و هنر خويش را سودجويانه وسيله تأمين نيازهاي مادي و نزديكي به حاكمان قرار داده‌اند مانند: عنصري، فرخي، ظهير.
کمالی سروستانی دسته چهارم را شاعراني خواند كه مدح گفته‌اند اما نه به طمع ثروت و قدرت بلكه براي اصلاح حاكمان و ترغيب آنان به نيك رفتاري و خداي‌جويي و مردم‌داري وكم‌آزاري مانند: فردوسي، نظامي، سعدي، حافظ، جامي و...
 مدیر مرکز سعدی شناسی درادامه توضیح داد: اكثر شاعران گروه اول و سوم ـ پس از تحول روحي ـ اگرچه مدح نگفته‌اند اما علاقه چنداني به مشاركت در روابط و تأثير اجتماعي نيز نداشته‌اند و زندگي خويش را به گونه‌اي از روابط قدرت و سياست جدا كرده‌اند و پله پله تا خدا رفته‌اند. سعدي اگرچه مي‌توانست در زمرة اين بزرگان نيز قرار گيرد اما به عنوان مصلح اجتماعي «زبان از مكالمه دركشيدن قوت نداشت روي از محاوره گردانيدن مروت ندانست» و دغدغة اجتماعي را به دغدغة شخصي و نجات غريق را بر نجات گليم خويش ترجيح داد.
وی تاکید کرد: نگاه سعدي زميني و عيني است. آسمان را دوست دارد. خدا را به عقل و عشق مي‌ستايد و سرشار از شرع و حكمت است. اما راه نجات را عزلت نمي‌بيند. نزاع را نيز نمي‌پسندد. در نگاه سياستنامه‌اي روزگاران او، حاكمان صالح و پرهيزگار، خداي ترس،مردم‌دوست و كم‌آزار الگويي ايده‌آل‌اند. كوشش سعدي نيز در همة آثارش و از جمله قصيده‌هاي ماندگارش در همين پويه است.آن‌چه سعدي را به مديحه سرايي واداشته، انديشه كسب مال و قدرت نبوده است. اين عرصه براي او جولانگاهي است براي تبيين‌ انديشه‌هاي سياسي، اجتماعي و اخلاقي.
این سعدی شناس تاکید کرد: سعدی مديحه‌هايش را اغلب باتصويري از پايان كار جهان، زوال عمر و كوتاهي فرصت و نوبت هر يك از صاحبان قدرت آغاز مي‌كند و با توصيف ويژگي‌هاي آنان، قصيده را ادامه مي‌دهد، ويژگي‌هايي كه برخي حقيقي‌اند و برخي در آرزوهاي او مي‌گنجند. او اين خصايص را به منظور تشويق به ادامةآن خصلت و كار نيك و يا تحريك و برانگيختن براي كسب و انجام آن منش نيك به ممدوح يادآور مي‌شود.
به گفته کمالی سروستانی درونمايه قصيده با سعدي، صورت معهود خودرا ترك گفته، هويتي تازه مي‌يابد. به باوري رابطة مادح و ممدوح در قصايد سعدي تغييرمي‌كند. شاعر بر ممدوح برتري مي‌يابد و با سران قدرت به فرزانگي و هوشمندي سخن مي‌گويد. تشويق‌شان مي‌كند. تحسين‌شان مي‌كند. تحذيرشان مي‌كند. تهديدشان مي‌كند. پندشان مي‌دهد و به عاقبت خير فرا مي‌خواندشان تا هم خود سعادتمند شوند و هم مردمان روزگار به آسايش و بهره برسند.
مدیر مرکز سعدی شناسی در پایان گفت:  شايد پيام مشترك همة قصيده‌هاي خطابي سعدي به حاكمان در اين بيت نهفته باشد:
راهي به سوي عاقبت خير مي‌رود   
راهي به سوء عاقبت، اكنون مخيّري
دکترمنصور رستگار فسایی: سعدی ظهوری است نورانی در تاریکی هایی که می توانست ایران و مردم آن را در تنگنا قرار دهد
دکتر منصور رستگار فسایی،سخنران بعدی این مراسم بود. وی با موضوع «غزل قصیده های سعدی» به ایراد سخن پرداخت .  این استاد دانشگاه گفت: قصیده قالبی است بسیار کهن ، اما در دوره سبک خراسانی ، همزمان با دوران سامانی ، غزنوی، سلجوقی و دورانی که قصیده به شکوفایی و بزرگی می رسد و شاعران توانمند و قصیده سرا ظهور می کنند، محتوی و سبک ها با زبان سعدی بسیار متفاوت است.
وی توضیح داد: درسبک خراسانی ، قصیده قالب مدح و هدف آن هم خوشحال کردن ممدوحی بودکه به واسطه آن صله ای نصیب شاعر شده و نام این دو جاوید می ماند. بنابر این قصیده ها استوار وسنگین بودند. همچنین قصاید دارای اوزانی بودند که با مضامین سخن سازش داشتند.در این اشعار تسلط کافی به شعر وجود دارد اما از عرفان در آن خبری نیست. در نهایت شاعرانی مثل خاقانی قصیده را به جایی می رسانند که اوج جایگاه شعر فارسی است.
رستگارفسایی با اشاره به حمله مغول به ایران گفت: در این دوره با متلاشی شدن مراکز علمی و رخت بر بستن شور و امید از زندگی مردم ، اوضاع دگرگون می شود؛ در این زمان قطعا قالب ها، سبک ها و زبان شعرعوض می شود. در چنین دوره ای سعدی ظهوری است نورانی درتاریکی هایی که می توانست ایران و مردم آنرا در تنگنا قرار دهد. سعدی شاگرد بزرگ فردوسی ، به ایرانی می اندیشد پاک و زلال و به همین دلیل شعر سعدی رنگ روزگار به خود می گیرد تا رنج روزگار را بیان کند.
 وی افزود :سعدی شاعری است نویسنده ،نویسنده ای طنزگو، طنزگویی نصیحت گر است و در همه عرصه ها نوآور است.
رستگارفسایی معتقد است قصیده سعدی در واقع «غزل قصیده» است. وی توضیح می دهد: غزل قصيده ها بسيار كوتاه و  شبيه غزل حافظ اند . این اشعار روح لطيف سعدي را به خوبي نشان مي دهند.
 این استاد دانشگاه ضمن دسته بندی کردن قصاید سعدی گفت : سعدی 16 ممدوحدارد و 53 قصیده که من به همه آنها نام قصیده نمی دهم. دسته ای از قصیده ها به لحاظ اصول حاکم بر شعر قصیده کاملا مدحی اند. دسته دوم قصایدی است که مدح آمیز است اما نامی از ممدوح نیست. نوع سوم قصيده هاي تحميديه و توحيديه است كه قصايدي نيست که به  طمع اجر دنيوي یا مادي گفته شده باشد ؛ بنابراين شاعر مغلوب قدرت نيست و قصايدي بسيار استوار و مستحكم هستند .
وی در پایان افزود: سعدی بعد از سفر ها و گشتن جهانی که چون موی زنگی پریشان است به شیراز باز می گردد.سعدی به پا رفته اما با سرباز می گردد.به سرزمینی بازگشت که مرکز ادب و شعر و فیض است و می خواهد  خلاقیت خود را در این سرزمین بروز دارد.
دكتر مهدی محقق: توانایی سعدی در سرود نیک مضمون واحد در دو زبان عربی و فارسی ستودنی است
»چند نکته درباره قصاید سعدی» عنوان سخنرانی بعدی این مراسم بود که توسط دکتر مهدی محقق عنوان شد.
وی به دو قصيده سعدي كه يكي به زبان فارسي و ديگري به عربي است اشاره کرد وافزود: هر دو این قصیده ها يك موضوع را بيان مي كنند؛ قصیده عربي در مرثیه سقوط شهربغداد در زمان هلاكو خان مغول و خواجه نصير الدين طوسي است. در اين زمان سعدي قصيده غرایی به زبان عربي سروده كه وقتي آن را مطالعه مي كنيد باور كردني نيست كه فردي فارسي زبان و ايراني این كلام عربي را سروده باشد.همین مضمون را به زیبایی در قصیدهای به زبان فارسی نیز بیان می کند.
این استاد زبان و ادبیات فارسی در ادامه به بيان انواع مرثيه پرداخت و گفت: بسياري شاعران در مرثيه هاي مختلف اشعاري سروده انداز جمله در مرثيه پادشاهان ، مرثيه حيوانات ، مرثيه طفل خردسال خود و مرثيه شهرها،لیکن توانایی سعدی در سرودن یک مضمون واحد در دو زبان عربی و فارسی ستودنی است.
دکتر ضیا موحد : هزل وسوسه اي است كه سعدي نتوانستاز آن بگريزد
سخنران پایانی بخش اول نشست علمی یادروز سعدی دکترضیا موحد بود که درباره «مسئله مطایبات و هزلیات سعدی» سخن گفت. موحد، هزل را کنایه و اشاره ای خواند که قصد آن به هیچ وجه برانگیختن غرایز شهوانی نیست و با هجو هم متفاوت است. به اعتقاد وی هجو حتاکی و فحاشی است که بسیار ناپسند است اما هزل نوعی تفریح و سرگرمی در شعر است که در تمام ادبیات دنیا نیز موجود است.
موحد افزود : سعدی استاد عشق و عاشقي ، طنز و شيوه برخورد با سلاطين است. در زبان فارسي استادقطعه سرايي است.ب نابر اين با خود گفته بختی هم در هزل بيازماييم. در واقع هزل وسوسه اي است كه سعدي نتوانست از آن بگریزد.
***
شعرخوانی صدرا ذوالریاستین در وصف استاد سخن سعدی،آغازگر بخش دوم نشست علمی یادروز سعدی در سال قصیده بود.
اسماعیل سعادت ، موسی اسوار ، کاووس حسنلی و کوروش کمالی سروستانی اعضای هیات رئیسه در این بخش بودند. درابتدا كوروش كمالي، مدیر مرکز سعدی شناسی به معرفي كتاب «اشعار عربي سعدي » ،تالیف موسی اسوار پرداخت.  در ادامه مولف کتاب توضیحاتی پیرامون کتاب خود بیان کرد. وی درسخنان خود به دشواري ترجمه قصايد سعدي از عربي به فارسي اشاره کرد.
دكتر دادبه: سعدي به بنياد حكمت عملي ايراني اشاره می کند
دکتر اصغر دادبه سخنران بعدی این مراسم بود. وی که سال گذشته در خصوص تقش غزل سعدی در آرمانشهر وی سخن گفته بود این بار با موضوع «قصاید،دنباله آرمانشهر سعدی» سعدی سخن گفت.
 وی گفت :سعدي به دنبال آرمانشهر خويش است و اين خصلت بشر فرهيخته و دانا است.گلستان مقدمه اي است بر اين آرمانشهر ودر بوستان هم آرمانشهر مطرح مي شود.
 وی با اشاره به اینکه در سال گذشته جايگاه غزل را در آرمانشهر سعدی مطرح كرده است افزود: قصايد سعدي دو گونه است اول غزل گونه ها كه هيچ فرقي با غزل ندارد و نقشي كه ايفا مي كند همان نقش غزل است و دیگر قصايدبوستان گونه كه همان نقش بوستان را ايفا مي كنند و ويژگي هاي شخصيت ها در آرمانشهررا چونان كه بايد باشند، بيان مي کند.
وی تاکید کرد: سعدي با نفي رسم بد به بيان دستور العمل هاي حكومت بر آرمانشهر پرداخته است و در این راه همه  را در نظر گرفته است.
دادبه خاطر نشان کرد: بنياد حكمت عملي ايراني ، کم آزاری است كه سعدي بسيار به آن اشاره مي كند.
دكتر میرجلاالدین كزازي: ويژگي سعدي ، اندرز گويي و آموزگاري است
در ادامه این مراسم دكترمیرجلاالدین كزازي چهره آشنا و دوست داشتنی علاقه مندان زبان و ادبیات فارسی باموضوع« مرز اندرز در چامه های سعدی» سخن گفت. استاد، واژه چامه را در سخنرانی خود به جای قصیده به کار برد

کزازی خاطر نشان کرد: اگر فردوسي در رزم نامه ،مولوي در رازنامه و نظامي در بزم نامه به ستيغ رفته اند ،  سعدي سخنوري است كه درزمينه هاي گوناگون شاهكار آفريده است .غزل هاي سعدي شور انگيز ترين و ناب ترين غزل عاشقانه فارسي است .ويژگي ديگر سعدي ، اندرز گويي و آموزگاري است .سعدي را بر پايه اين دو ويژگي من يگانه و فرزانه  روزگار ناميده ام.
این استاد پارسی گوی ادامهداد: در ایران باستان پادشاهان بایستی «فره ایزدی» می داشتند که علاوه بر قدرت ریاست نشانه الهی بودن هم داشته باشند که به باور من تنها یک تن این ویژگی را داشت و آن هم کوروش بود. سعدي مانند يك دستور و وزير دانا و راهنما ، اگر شاهان زمان خودرا مي ستايد ، مي خواهد با اندرز، ارتباط آنان را به رفتاری ایزدی راهنمایی کند.
دکترحسن بلخاری :عارف مطلوب سعدی مربی و تعلیم دهنده است
«عارف ربانی» عنوان سخنرانی بعدی نشست بود؛ دکترحسن بلخاری عارف ربانی را روایت دیگری از انسان مطلوب و کمال طلبی دانست که در ذهن سعدی است.به گفته وی اصطلاح عارف ربانی همان جایگاهی را برای سعدی دارد که پیرمغان برای حافظ؛ با این تفاوت که سعدی تنها یک بار درقصیده چهارم و بیت هشتم این اصطلاح را بهکار می برد و حافظ بالاتر از سی بار.
دکتر حسن بلخاری: عارف مطلوب سعدی مربی و تعلیم دهنده است
وی با طرح این پرسش که «سعدی مرد را عارف ربانی می داند؛ حال باید دید تصویر او از این مرد چیست؟» توضیح داد: سعدی به نوعی با صوفیان مشکل دارداما با عارفان نه. کلیات سعدی را که می خوانیم کمتر عارفان توبیخ و تنبیه شده اند ولی صوفیان چرا. شاید چون صوفیبه ظاهر و عارف به باطن تعریف می شود.
بلخاری درادامه افزود: شاید بتوان گفت در دیدگاه سعدی عارف انسان کامل است به ویژه آنکه صفت ربانی داشته باشد.
وی با اشاره به مصدر قرآنی و روایی واژه ربانی افزود: عارف مورد نظر سعدی زبان پوشیده نمی دارد و به عنوان یک مربی ، به تعلیم و تربیت می پردازد. همچنین به نظر می رسد سعدی در انتخاب این واژه از اصطلاح مشهور امیرالمومنین (ع) استفاده کرده باشد.
دکتر محمود فتوحی : چیدمان شعرسعدی بر پایه گلستان است
دکتر محمود فتوحی با موضوع «تاملی در سبک رسایل و مجالس سعدی» به بررسی نسخه شناسی این آثار سعدی پرداخت.
وی با اشاره به انتساب 31 اثر به سعدی تاکید کرد که سخنان زیادی تاکنون درباره رسایل سعدی گفته نشده است، هر چند بحث درباره اینکه این آثار متعلق به سعدی است یا خیر فراوان است.
فتوحی افزود: معتقدم بر مبنای مطالعات متنی و به روش تحلیل گفتمان با توجه به ساختارهای زبان سعدی، ترکیبات، عوامل متنی، شناخت محیط و روابط بین متن ها در می یابیم که بخشی از این رسائل متعلق به سعدی نیست.
به گفته این استاد دانشگاه بررسی رسایل سعدی تاریخ ادبیات ایران را دربرابر پرسش های جدی قرار می دهد.
 وی افزود: چیدمان شعر سعدی را من  بر پایه گلستان می بینم و زنگ کلام و لحن مخصوص سعدی، حذف های خاص او و آنچه در فردیت آثار سعدی است را نمی توان در آثاری چون مجالس یافت.
میلاد عظیمی: سعدی نهایت شعر درعصر جوانی حافظ بود
آخرین سخنران نشست علمی یادروز سعدی میلاد عظیمی بود که درباره «سعدی در آیینه سفینه شمس حاجی شیرازی » سخن گفت.
وی بامعرفی شمس به عنوان یکی از شخصیت های ادبی دوران سعدی گفت: جُنگ ها و سفینه های کهنی که از قرن هفتم کتابت شده از غنی ترین ابزار ها در تاریخ ادبیات ایران است.
عظیمی با اشاره به شیفتگی شمس به سعدی تاکید کرد: شیفتگی او نشان می دهد که درشیراز عصر جوانی حافظ شعر سعدی نهایت شعری شناخته می شد و تاثیرپذیری حافظ از سعدی را می توان تاحدودی در این فضا ارزیابی کرد.
وی افزود: در جنگ شمس 20 درصد شعرهابه سعدی و مابقی به دیگران شاعران اختصاص دارد که این نشان از مقام والای سعدی درآن دوره دارد.
***
سایه درختان آرامگاه سعدی، بلندتر شده بود که در نیم روز اول اردیبهشت ماه جلالی چهاردهمین یادروز شیخ شیراز، در زادگاهش به پایان رسید. قرن ها از روزگار پر تنش سعدی گذشته است اما سخن او  برزبان مردم سرزمینش جاری است. گویی هنوز اوست که قصیده می گوید و پند می دهدکه:
نام نیک رفتگان ضایع مکن
تا بماند نام نیکت پایدار
سعدیا چندان که میدانی بگوی
حق نباید گفتن الاّ آشکار







منبع این مقاله : دانشنامه فارس
http://www.fars-encyclopedia.com

آدرس این مطلب :

Fars Encyclopedia ©