•  صفحه اصلي  •  دانشنامه  •  گالري  •  كتابخانه  •  وبلاگ  •
منو اصلی
home1.gif صفحه اصلی

contents.gif معرفي
· معرفي موسسه
· آشنايي با مدير موسسه
· وبلاگ مدير
user.gif کاربران
· لیست اعضا
· صفحه شخصی
· ارسال پيغام
· ارسال وبلاگ
docs.gif اخبار
· آرشیو اخبار
· موضوعات خبري
Untitled-2.gif كتابخانه
· معرفي كتاب
· دريافت فايل
encyclopedia.gif دانشنامه فارس
· ديباچه
· عناوين
gallery.gif گالري فارس
· عكس
· خوشنويسي
· نقاشي
favoritos.gif سعدي شناسي
· دفتر اول
· دفتر دوم
· دفتر سوم
· دفتر چهارم
· دفتر پنجم
· دفتر ششم
· دفتر هفتم
· دفتر هشتم
· دفتر نهم
· دفتر دهم
· دفتر يازدهم
· دفتر دوازدهم
· دفتر سيزدهم
· دفتر چهاردهم
· دفتر پانزدهم
· دفتر شانزدهم
· دفتر هفدهم
· دفتر هجدهم
· دفتر نوزدهم
· دفتر بیستم
· دفتر بیست و یکم
· دفتر بیست و دوم
info.gif اطلاعات
· جستجو در سایت
· آمار سایت
· نظرسنجی ها
· بهترینهای سایت
· پرسش و پاسخ
· معرفی به دوستان
· تماس با ما
web_links.gif سايت‌هاي مرتبط
· دانشگاه حافظ
· سعدي‌شناسي
· كوروش كمالي
وضعیت کاربران
در حال حاضر 0 مهمان و 0 کاربر در سایت حضور دارند .

خوش آمدید ، لطفا جهت عضویت در سایت فرم مخصوص عضویت را تکمیل نمائید .

ورود مدير
مديريت سايت
خروج مدير

مدیر دانشنامه فارس: حافظيه، بزرگ‌ترين سايت فرهنگي، ادبي و گردشگري كشور مي‌شود


مدیر دانشنامه فارس با تشریح طرح توسعه حافظیه گفت: در صورت اجراي اين طرح حافظيه به بزرگترين سايت فرهنگي، ادبي و گردشگري كشور تبديل مي‌شود.

كوروش كمالي سروستاني، در نشست هم انديشي «ضرورت احياي گنبد مسي حافظيه» که با حضور مشاور رییس پژوهشکده میراث فرهنگی کشور در دانشکده معماري و هنر شيراز برگزار شد، با اشاره به قدمت این شهر گفت:  بيش از آنكه حافظ به شيراز شهره باشد، شيراز به سعدي و حافظ شهره است. شيراز از كهن‌ترين شهرهاي ايران است كه تاريخ نويسان مسلمان آغاز بناي شهر را به محمد بن يوسف ثقفي به سال 72 هجري قمري نسبت مي‌دهند و برخي نيز بر اساس لوح هاي گلي يافته شده در تخت جمشيد متكي به تحقيقات پرفسور جرج جي كامرون آمريكايي تاريخ آن را به دوره هخامنشيان مي‌رسانند.



 روزگار سعدی؛ روزگار حافظ

مدیر دانشنامه فارس ادامه داد: روزگار سعدی با چنگیز آغاز می‌شود که تیره ترین است و روزگار حافظ با تیمور پایان می‌یابد که آن نیز خونین است؛ میان چنگیز تا تیمور در شیراز و فارس و جنوب و شمال ايران ملوک الطوایفی غالب است،. حکومت های منطقه ای شِحنه های مغول، کشتارها، سوختن ها، خستگی ها، مردن ها. تدبیر حاکمان اتابک دوران سعدی حریم شیراز را حفظ می‌کند و تا زمانی که سعدی درسال 691  هجری در می‌گذرد فرصتی است برای هجرت بسیاری از بزرگان ادب و اندیشه و حکمت و فلسفه به اين شهر. اگر چه هنوز مغولان حاکمند و آبش خاتون ها نشسته در دربارهای مغول به نیابت، شِحنه های مغول را به کار گمارده اند اما باز شیراز وضع بهتری از دیگر نقاط ایران دارد.

 

شیرازه مكتب سعدی با حافظ بسته شد

وی با اشاره به فاصله زمانی بین وفات سعدی و زاده شدن حافظ خاطر نشان کرد: از سال 691 كه سعدي در مي‌گذرد تا 725 که حافظ زاده مي‌شود، روزگاری است که ما کمتر از جرييات تاريخي آن مطلعیم. بي‌ترديد برای یک شهر شاعری مثل سعدی کافی بود تا برای همیشه آن را در ايران و جهان نامبردار کند، اما تقدیر و بخت بلند بر آن بود که شیرازه مكتب سعدی با حافظ بسته شود.

کمالی سروستاني ادامه داد: اگر دوران سعدی دوران اتابک بود و سعد بن زنگی این افتخار را یافت که گلستان به نامش شود دوران حافظ دوران اینجوهاست و چه افتخار بزرگی که شاه ابواسحق ممدوح حافظ شود و ماندگار در تاریخ روزگار. شیراز بواسحقی شیراز دلنشینی است؛ شیرازی است پرکرشمه و پرناز، شیرازی است پر تعصب و تساهل، شیرازی است که زاهدان آن، عالمان آن، بزرگان و البته کلوها و عاشقان و مطربان و خراباتیان آن در یک همزیستی پایدار شیراز را شهری ماندگار می‌کنند. آنچنان دولت بواسحقی می‌درخشد ـ اگرچه مُستعجَل ـ  که عبیدزاكاني از شمال ایران می‌آید تا به بارگاه شیخ ابواسحق برسد و در کنار حافظ بماند و از آن سو خواجو از کرمان. حداقل می‌دانیم حافظ و عبید و خواجو در محفل ادبی شاه ابواسحق و شاه شجاع ماندگار بودند و هر سه آن دو را مدح کردند. سلمان نیز در ساوج عاشقانه به شیراز می‌اندیشد و همام و دیگران را هم بر این بیافزایید آن وقت تدبیر و درایت پادشاهی را در می یابیم که در آن روزگار بي‌عيب هم نبود؛ در 40سالگی توبه کرد، از  فسق و فجور او هم خبر داریم، از ظلم او هم تاریخ گزارش کرده و البته حافظ هم این را می‌دانسته است؛ اما مگر می‌توان انسانی کامل یافت و او را به حکومت رساند و آنگاه در انتظار گشايش بود، همین که حریم حرمت فرهنگوران را نگه می‌دارد و با تدبیر امنیت شهر را تأمین می‌کند کفایت می‌کند  که ممدوح کسانی چون حافظ و عبید و خواجو و دیگران باشد. خواجو از کرمان آمده بود، وقتی در کرمان بود امیر مبارزالدین در آنجا حاکم بود. دیری نگذشت که خواب فتح شیراز امیر مبارزالدین تعبیر شد، ابواسحق بی‌تدبیر و خوش گذران در اين واقعه نتوانست با او مقابله كند.

 

دوران جدید

مدیر دانشنامه فارس در تشریح روزگار حافظ ادامه داد: شاهین سرپنجه قضا، دولت درخشان ابواسحق را مضمحل می‌کند و حافظ در غزلي می‌سراید «خوش درخشید ولی دولت مستعجَل بود». امیر مبارزالدین نماد تعصبی کور، قشری‌گری، دخالت در امور فردی، بستن خرابات و تحقیر اندیشه‌های باز مذهبی بود. دیگر کتاب خدا مرجع نیست. حالا امیر مبارزالدین خود فقیه است، خود قاضی است، خود معیار شریعت است؛ حالا دیگر شهر شیراز محتسَب دیده بود، رنگ پریده بود، زجر کشیده بود، دیگر حافظ در این روزگار جایگاهی نداشت، چه باید می‌کرد؟ غزل  شكوه آميز مي‌سرود.

 

حافظ، روح قرآن را یافت

وي ضمن بررسي ويژگي‌هاي شعر حافظ افزود: حافظ، حافظ قرآن است شهرتش را از آن گرفته. ذهنش پر از آيات و مفاهيم قرآن و آثارش مملو از تأثیر آن، اما حافظ قرآن بودن، حافظ را نساخت؛ شاید اگر حافظ اندیشمند نبود، بی پروا نبود، آزاداندیش نبود، حافظ کل قرآن می‌شد و قرآن خوان دربار یا كاتب قرآن، اما او فراتر رفت، روح قرآن را یافت. چهارده روایت را نه برای زینت که برای ادراک بررسی کرده بود، اما امیر مبارزالدین این بار نه از برون که از درون سرنگون می‌شود. این رفتار قشری فقط با حافظ و جامعه شیراز نبود،  با خاندان سلطنتی نیز بود. همین بود که بدانجا انجاميد كه شاه شجاع فرزند امیر مبارزالدین بر چشمانش میل کشيد و او را به زندان ‌افکند. برادرش مسعود را به اصفهان فرستاد و خود حاکم شیراز  شد تا دوره طلایی ابوالسحق را تجدید ‌کند« که دور شاه شجاع ست می ‌دلیر بنوش».

 

شهر و حافظ با هم پیر می‌شوند

مدیر دانشنامه فارس درباره حکومت شاه شجاع گفت: دوران اول شاه شجاع دورانی است که دوران اول ابوالسحق را به یاد می‌آورد؛ او با شاعران همنشین است، به مردمان احترام می‌کند، کوشش می‌کند که فضا را آرام تر کند، کلوها را در اختیار می‌گیرد و شهر را امن تر می‌کند. 5 سال می‌گذرد، درگیری آغاز می‌شود، آل مظفر می‌خروشد این بار شاه شجاع است که باید به ابرقوه فرار کند . سه سال می‌گذرد تا دوباره شاه شجاع به حکومت برگردد، شاهی که شاعر بود و شاعران را دوست داشت، به يك باره به حافظ حسادت می‌کند و بیشتر به کمال الدین گرایش پیدا می‌کند.

وی ادامه داد: این بار دیگر شاه شجاع حافظ را برنمی تابد؛ دیگر حافظ، حافظ آن روزگار نیست که شاه هر چه فرماید آن شود. نقادی او فراتر رفته است؛ به شاه پاسخ می‌دهد، در محضرش حاضر نمی شود و ریاکاری نزدیکانش را بر آفتاب می اندازد؛ رانده می‌شود. شاه شجاع نخستين که سخن شناس بود و آنگونه وصف شد، در دوره دوم حكومت، حافظ را به جایی می‌رساند  كه  می‌سراید: «سخندانی نمی ورزند در شیراز». شیراز پیر می‌شود، گویی شهر و حافظ با هم پیر می‌شوند و شاعر رنج كشيده روزگار، صليب صلح و دوستي و آزادگي را به تنهايي در كوچه‌هاي شيراز به دوش مي‌كشد. شاه شجاع در شراب نوشی افراط می کند و می‌میرد. سپس روزگار تازه ای بعد از شاه شجاع آغاز مي‌شود با حكومت شاه زین العابدین و شاه منصور و شاه یحیی. این روزگار شیراز است و گذران  عمر حافظ.

 

وی‍ژگی های شیراز قرن هشتم

كمالي سروستاني سپس ويژگي‌هاي تاريخي شهر شيراز در قرن هشتم را برشمرد و گفت: محيط شيراز قرن هشتم بايد هفت يا هشت كيلومتر و مساحت شهر در حدود 350 تا 390 هكتار باشد و جمعيت شهر حدود پنجاه هزار نفر بوده است‏. در اين قرن شيراز داراي 9 دروازه بود كه عبارت بودند از: دروازه استخر، دروازه دراك موسي، دروازه بيضا، دروازه كازرون، دروازه سلم يا سلام، دروازه فسا، دروازه نو، دروازه دولت و دروازه سعادت. در هفتصد سالي كه از بنيانگذاري شيراز تا زمان حافظ مي‌گذشت، حتي يكبار هم يك نفر شيرازي در شيراز حكومت نكرده است. در شيراز قرن هشتم مسجدها ساخته مي‌شد، امامزادگان را ارج مي‌گذاتشتند، باغ‌هاي مصفا و بازارهاي زيبا مي‌ساختند، شاعران مي‌سرودند، علما مي‌خواندند، عرفا در جستجوي حقيقت پنهان بودند، زاهدان ذكر مي‌گفتند و روزه مي‌گرفتند، ميخواران عربده مي‌كشيدند، كلوها شهر را قرق مي‌كردند، لَطَف خانه‌ها (بيت الَطَف) پر رونق بود و اميران و درباريان بر سر قدرت سر مي‌باختند. هم زاهد چله نشين و هم رند خراباتي، بخش‌هاي جدا نشدني از شيراز روزگار حافظ بودند.

 

قدرت واقعی شیراز در چه بود؟

وی ادامه داد: توان اصلي و قدرت واقعي شيراز در تنوع آن بود. شيراز اين قابليت را داشت كه مي‌توانست رفتارهاي گوناگون را تحمل كند، بي‌آنكه زير فشار گروه‌هاي ناهمگون و مخالف يكديگر فرو ريزند. شيراز نه تنها مداراگر بود، بلكه به تنوع نيز ارزش مي‌داد. شيراز روزگار حافظ اگر چه ناامن و سرشار از خشونت بود، اما اين شهر «برج الاوليا» بود. شهر رندان بود. شيراز دارالعلم بود. شيراز مركز درخشان فرهنگ ايراني و زبان فارسي بود. هر يك از مدرسان بزرگ شيراز طلبه‌ها و پيروان خود را داشت كه به گونه‌اي منظم جلسه دعا و بحث علمي و اجتماعي داشتند. مركز يكي از اين گروه‌ها مولانا قوام الدين عبدالله بود كه حافظ و شاه شجاع از جمله طلبه‌هاي او بودند.

 

مرگ حافظ، آغاز جهانی شدن اوست

کمالی سروستاني گفت: در سال 792 هجري قمري حافظ جهان فاني را به اميد سراي باقي وامي‌نهد. مي‌گذرد. جسم خاكي‌اش در مصلاي شيراز كه گلگشت آن را آب ركن‌آباد سيراب مي‌كند و حافظ در شعرهايش آن را به زيبايي ستوده است، آرام مي‌گيرد. اما شاعري چون حافظ مرگ را نه پايان كه آغاز مي‌داند و در شعرهايش به زيبايي روزگار پس از مرگ را توصيف مي‌كند. اين پايان، آغاز ديگري است. از آن روز به بعد حافظ تازه‌اي زاده مي‌شود كه ديگر شمس‌الدين محمد فرزند بهاءالدين نيست. تنها شيرازي هم نيست. جهاني مي‌شود. حافظ تازه، زاده غزل و انديشه ناب اوست. حافظ نماد رويارويي و اعتراض به زهد ريايي و جوفروشان گندم نما است و اين بار با 500 غزل خود در ذهن و زبان جهانيان ماندگار مي‌شود و آرامگاهش آنچنان كه خود گفته بود، زيارتگاه رندان جهان. ماندگاري حافظ ريشه در نگاه و انديشه و نبوغ و هنر او دارد. مي‌داند كه چه بگويد و نيز چگونه بگويد. در سال 792 روح بلند حافظ پس از حدود هفتاد سال زندگي به معشوق ازلي مي‌پيوندد. در خاك مصلي در پاي كوه رحمت كه گشتگاه و ماواي تنهايي‌اش بود، در زير سايه سرو رواني به خاك سپرده مي‌شود.


حافظیه؛ از آغاز تا امروز

مدیر دانشنامه فارس به تاریخچه شکل گیری حافظیه پرداخت و گفت: 65 سال بعد از وفات و برای اولین بار شمس الدین محمد معمایی وزیر میرزا ابوالقاسم بابر گورکانی، عمارتی گنبدی شکل بر فراز مقبره حافظ بنا کرد. این بنا یک بار در اویل قرن یازدهم هجری و در زمان حکومت شاه عباس و دیگر بار 350 سال بعد پس از وفات حافظ به دستور نادر شاه مرمت شد.کریمخان هم بر مقبره حافظ بارگاهی  به سبک بناهای خود ساخت و بر تربت او هم سنگی مرمرین گذاشت که تا امروز هم باقی است. اشعار روی این سنگ به خط حاجی آقاسی بیگ افشار آذربایجانی است. مرمت بنا توسط طهماسب میرزا مویدالدوله و ساخت معجری چوبی توسط معتمدالدوله فرهادمیرزا، حکمرانان فارس از دیگر اتفاقاتی است که در ادامه برای بنای آرامگاه می افتد. در سال 1317 هجری زردشتی یزدی بارگاه را مرمت می کند هر چند این مرمت ویران می شود. شعاع السطنه هم معجری آهنین بر فراز آرامگاه حافظ ساخته و کتیبه ای بر آن قرار داد. در سال 1310 دبیر اعظم بهرامی، استاندار فارس بر دیوار جنوبی حافظیه سردربزرگی نصب می کند. 

وی ادامه داد: در سال 1314 سرهنگ علی ریاضی، با همیاری علی اصغر حکمت و نظارت علی سامی، با طراحی آندره گدار فرانسوی و با الهام گیری از عناصر معماری عهد کریم خان زند، به بازسازی بنای حافظیه اقدام کرد. بنا به گزارش ریاضی ساخت این بنا که تا سال 1316 به طول انجامید 80 هزارتومان هزینه در برداشته است. 10 هزارتومان هم از سوی شهرداری برای درختکاری و گلکاری های دور آرمگاه هزینه می شود. ورودی حافظیه این محوطه را از خیابان اصلی جدا می کند و از همان اول مقبره برای بازدیدکننده در دسترس نیست. تازه با بالارفتن از پله های تالار بیست ستونه، حافظ کم کم آشکار می شود. پس از این سعی دوباره باید از پله ها پایین آمد و خضوعی کرد. برای رسیدن به سنگ قبر هم باید دوباره پنج پله را پیمود. ستون های دور سنگ اشاره به قرن هشتم یا دروازه های بهشت دارد. گنبد مسی روی بارگاه هم به شکل کلاه دراویش است.

 

ضرورت بررسي طرح جامع توسعه حافظيه

کمالی سروستاني در پايان افزود: اگر چه توجه معمارانه و متعهدانه به گنبد مسي حافظ ارزشمند است امام معماران ما بايد همت خويش را صرف ارایه طرح و بررسي طرح جامع توسعه حافظيه كنند. طرح توسعه حافظيه كه از سال 1380 آغاز شده است‏ در فاز اول 5/3 هكتار به مجموعه حافظيه خواهد افزود كه شامل باغ موزه مشاهير ادب جهان،‏ موزه منطقه‌اي فارس و‏ مركز ارایه هنرهاي هفتگانه خواهد بود و در فاز نهايي با تجميع باغ جهان‌نما‏، كتابخانه و مركز اسناد، هفت تنان و همچنين تملك باقي مانده املاك مورد نياز در طرح، وسعت آن بيست هكتار خواهد شد. در صورت اجراي اين طرح كه بنا به وعده معاون اول ریيس جمهور و ریيس سازمان ميراث فرهنگي كشور در روز حافظ، تا سه سال ديگر به پايان خواهد رسيد، حافظيه به بزرگترين سايت فرهنگي، ادبي و گردشگري كشور تبديل مي‌شود.

 

قبر حافظ نمادی از شخصیت اوست 

سیّد احمد محیط طباطبایی، مشاور رئیس پژوهشکده میراث فرهنگی کشور، نیز در این مراسم اظهار کرد: حافظ علاوه بر شخصیت ادبی و مسائلی که بدان مشهور است، امروز بخشی از میراث فرهنگی کشور است و نه تنها آثار و اندیشه‌های او بسیار ویژه بوده بلکه توجه و برخورد با مقبره وی نیز نباید برخوردی معمولی باشد.

وی با بیان اینکه قبر حافظ نمادی از شخصیت حافظ است، افزود: در هر جای دنیا مقبره وی دیده شود معرفی ضمنی و یادآوری‌کننده حافظ بوده و ذهن‌ها را در جهان به حافظ معطوف می‌کند. 

مشاور رئیس پژوهشکده میراث فرهنگی کشور با اشاره به اینکه این بنا توسط آندره گدار، معمار فرانسوی، ساخته و طراحی شده، خاطرنشان کرد: درک شناخت فرهنگ هویت ایرانی امری مختص ایرانیان نیست زیرا در حال حاضر برخی از ایرانیان معماری دور از فرهنگ ایرانی ارائه می‌دهند اما یک فرانسوی با شناخت کامل از فرهنگ تاریخی ایران چنین معماری را بنا نهاده و ویژگی ایرانی را در بردارد. محیط‌طباطبایی با بیان اینکه معماری آرامگاه و مقبره حافظ سلسله مراتبی دارد، تصریح کرد: این بنا و محیط اطراف آن ویژگی فرهنگ شیراز را در برداشته و به صورت فضای باغات شیرازی در قالب نارنجستان و باغ ایرانی و شیرازی در دوره زندیه ساخته شده و نه تنها از سمت خیابان مقبره مشخص نیست بلکه از سمت مقبره نیز خیابان مشخص نبوده و با استفاده از صعود و نزول دقیق به مقبره می‌رسیم و کلاه روی مقبره نمادی از عرفان و تصوف ایرانی است.

 

حافظ بخشی از میراث فرهنگی کشور است 

وی با اشاره به اینکه هشت ضلع اطراف مقبره نمادی از هشت ورودی و خروجی بهشت است که در معماری اسلامی ما بارها کاربرد داشته، بیان کرد: معمار بنا با وجود فضای باز، یک فضای محصور ذهنی ایجاد کرده و پوششی مسین بر روی گنبد قرار گرفته که ویژگی خاص این مقبره است. مشاور رئیس پژوهشکده میراث فرهنگی کشور با بیان اینکه این رنگ خاص مقبره حافظ بوده و هویت و مشخصه ویژه به بنا داده، اظهار کرد: این رنگ معرفی‌کننده مجموعه حافظ به شمار می‌رود. محیط‌طباطبایی با اشاره به اینکه گدار از مس های انبار ایران باستان برای ساخت گنبد آرامگاه حافظ استفاده کرده، افزود: این گنبد از ابتدا رنگ سبز قدیمی را داشته و مسی است که 400 ساله بوده و از نظر قدمت یادآور بنای ایرانی دوره صفوی بوده و برای ما مهم است. 

 وی با بیان اینکه ممکن است این بحث انجام شود که شاید مس مرغوب نباشد، گفت: حفظ این مس نه‌تنها به این دلیل که نماد قبر حافظ بوده و کاراکتری فردی است، بلکه حفظ هویت این بنا بسیار مهم است زیرا تداعی‌گر شخصیتی است که نقطه اوج شعر و شاعری بوده و شعر پارسی را معنا بخشیده است. 

مشاور رییس پژوهشکده میراث فرهنگی کشور با اشاره به اینکه نگریستن دریچه حافظ به میراث فرهنگی سبب هویت یافتن ایرانی است، خاطرنشان کرد: آرامگاه، مقبره و گنبد مسین حافظ برای ما جایگاه میراث فرهنگی و مهندسی ایرانی را دارد. محیط‌طباطبایی با بیان اینکه حافظ، جدا از شخصیت حقیقی و تاریخی، بخشی از هویت، فرهنگ و شاخصه هویت ایرانی است، تصریح کرد: این مقبره در عرصه بین‌المللی و برون‌مرزی نیز این هویت را ارائه داده است. وی این مقبره و آرامگاه را تبلوری از مفهوم حافظ در زمین دانست و بیان کرد: اگر بناست بخش‌هایی به این مجموعه اضافه شود باید بنای گذشته حفظ شود و اگر حافظ را بخشی از هویت ایرانی خود می‌دانیم نباید بنای آرامگاه وی را مورد بی‌مهری قرار دهیم زیرا آنچه که هویت ایرانی را مستقل نگاه داشته عناصر فرهنگی بوده است.

 


 

 

ارسال شده در مورخه : جمعه، 25 مهر، 1393 توسط ramezani

 
ورود
نام کاربری

رمز عبور

پیوندهای مرتبط
· مطالب بیشتر در مورد
· سایر مطالب نوشته شده توسط ramezani


پربازدیدترین مطلب در زمینه :
شب سعدی، پاسداشت دکتر مظاهر مصفا

امتیاز دهی به مطلب
امتیاز متوسط : 0
تعداد آراء: 0

لطفا رای مورد نظرتان را در مورد این مطلب ارائه نمائید :

عالی
خیلی خوب
خوب
متوسط
بد

انتخاب ها

 چاپ این مطلب چاپ این مطلب

"مدیر دانشنامه فارس: حافظيه، بزرگ‌ترين سايت فرهنگي، ادبي و گردشگري كشور مي‌شود" | ورورد به سیستم / عضویت در سایت | 0 نظر شما چیست؟
این سایت در قبال مطالب طرح شده توسط کاربران هیچگونه مسئولیتی ندارد .
مسئولیت مطالب و نظرات ارائه شده بر عهده کاربر ارائه کننده مطلب می باشد .

بازدیدکنندگان غیر عضو حق ارسال نظر و پیشنهاد در مورد مطالب این سایت ندارند .
برای استفاده از سرویسهای مخصوص کاربران عضو فرم عضویت را تکمیل نمائید .

وب سایت دانشنامه فارس
راه اندازی شده در سال ٬۱۳۸۵ کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به موسسه دانشنامه فارس می باشد.
طراحی و راه اندازی سایت توسط محمد حسن اشک زری