فارسي
در جنوب ايران تا كرانههاي خليج فارس سرزميني گسترده و كهنسال قرار دارد كه در روزگاران باستان آن را پارس ميخواندند و از اين رو نام Persia در دوراني نه چندان دور از سوي شرق شناسان و تاريخ نگاران به ايران بزرگ اطلاق شده است. يافتههاي تپههاي تاريخي مليان، جايگاه نخستين پايتخت اين ديار، اَنشان، تل باكون و ديگر يافتههاي باستانشناسان، گواهي است بر وجود زيستگاه پررونق اقوام بومي اين ديار در سالهاي پيش از برآمدن هخامنشيان و بيترديد بوميان اين سرزمين كه شناخت بيشتر از زندگي آنان نيازمند كاوشهايي گسترده در بيش از 300 تپه و تل و محوطه تاريخي باقيمانده از پنج هزار سال پيش تاكنون است، نقشي ارزنده و مؤثر در بنيانگذاري و پويايي تمدن ايران باستان داشتهاند.
سه هزار سال پیش از این، به باور برخي از پژوهشگران قومی که خود را آریایی میخواندند، از جنوب روسیۀ امروزی به فلات ایران سرازیر شدند و پس از زد و خوردهای فراوان با بومیان اين سامان، به پیروزی رسیدند و برای خود سکونتگاههایی برپا داشتند. بیشتر این آریاییان، چوپان و گلهدار و کوچنشین بودند و زندگی قبیلهای داشتند.
دین آنان، گونهای بینش توحیدی بود. آنان به خدای یگانه و بزرگی به نام اهورامزدا ایمان داشتند و نیروهای طبیعی، مانند: آب، آتش، باد، خاک و خورشید را دارای فرّ ایزدی میپنداشتند و سرچشمۀ بدیها و تاریکیها را در وجود اهریمن میجستند. این آریاییان قبیلههای بزرگی داشتند که معروفتر از همه پارسیان بودند.
پارسیان، در حدود سه هزار سال پیش به فارس آمدند و در چند مکان، ساکن شدند. پایتخت آنان، نخست انشان و سپس پاسارگاد بود که بعداً به همدان انتقال یافت. در اواخر سدۀ هشتم قبل از میلاد، مادها در ایران غربی نیرو گرفتند و گرد هم جمع شده، با آشوریانِ تاراجگر به زد و خورد پرداختند و صد سال بعد آنان را از پای درآوردند و حکومتی بزرگ برپا داشتند که 120 سال پایدار ماند و سرانجام، فرمانروایی آنان توسط کوروش بزرگ فرو پاشید.
كوروش با انديشهاي بلند، كرداري نيك، آسانگير و شكيبا، امپراتوري ايران را پي افكند و بدينسان به پهنة تاريخ پيوسته ايران و جهان گام گذاشت از اين روي بود كه ايرانيان او را پدر، يونانيان سرور و قانونگذار، يهوديان مسيح خدا و مسلمانان ذوالقرنيناش خواندهاند. کوروش پس از نزدیک به 30 سال فرمانروایی در جنگ با کوچنشینان ماساگتی ـ از اقوام سکایی آسیایی میانه ـ کشته شد و پسرش کمبوجیه جای او را گرفت و به مصر لشکر کشید و آن سامان را به فرمان خود آورد، ولی با شورش مغان روبهرو شد و پیش از گرفتن کین خویش، در مصر درگذشت.
آنگاه، داریوش بر تخت امپراتوری هخامنشی نشست و 36 سال بر ایران فرمان راند. هخامنشیان نزدیک به 218 سال بر این سرزمین حکومت کردند تا این که اسکندر رومي بر ایران تاخت و شاهنشاهی هخامنشی را برانداخت، اما دولتش هفتسال بیش نپایید و آرزوهایش بر باد رفت. اگر چه حاکمان پارس به سلطۀ سلاطین اشکانی در روزگار قدرت آنان گردن نهادند، اما پارس هرگز جزو امپراتوری اشکانی نشد. شاهان پارس قدرت خود را بر سواحل کارمانیا و سواحل عربستان بسط دادند. از روایات مربوط به اردشیر اول ساسانی چنین برمیآید که در زمان او، پارس به ممالک کوچکی تقسیم شده بود.
براساس شواهد، در آن زمان پارس تنها سرزمینی بود که نوشتههای مقدس دين زردشت در آن محفوظ مانده بود. به همین دلیل، تجدید آیین زردشتی، با قیام اردشیر اول و کشورگشاییهای او از پارس آغاز گردید. اردشیر اول دودمان ساسانیان را بنیاد گذاشت و آيين زردشت را برگزيد. استخر پایتخت پارس، در دورۀ ساسانی شهری بزرگ و آباد بود. پس از بنیانگذاری امپراتوری ساسانی، پایتخت امپراتوری به تیسفون منتقل گردید. از آثار پراهمیت تاریخی پیش از اسلام در سرزمین فارس، میتوان از شهر استخر، تپههاي تاريخي، تختجمشید، پاسارگاد، نقش رستم، كاخ اردشیر، قلعۀ دختر، شهر بیشابور، قصر ابونصر، بند بهمن، كاخ ساسانی سروستان و بسیاری نمونههای دیگر یاد کرد.
فارس در دوران اسلامی
در زمان ضعف قدرت خلافت در قرن سوم هجری قمری، فارس به تصرف یعقوب لیث، مؤسس سلسلۀ صفاریان درآمد. وی شیراز را تصرف کرد و برادرش عمرولیث، مسجد جامع بزرگی در این شهر ساخت که هنوز پابرجاست. پس از آن، فارس به تصرف آل بویه درآمد. عضدالدولۀ دیلمی بر بیشتر ایران و قسمتی از بینالنهرین مسلط شد. از کارهای برجستۀ او ساختن بند امیر بر رود کر بود. پس از آلبویه، سلجوقیان بر فارس حكومت كردند. در زمان ضعف سلاجقه، سنقرابنمودود، دودمان اتابکان فارس را تأسیس کرد و این دودمان، در 543ﻫ..ق بر سرزمين فارس فرمانروايي یافت و آخرین فرمانروای آن، آبشخاتون، پس از یک سال سلطنت در 667ﻫ..ق به همسری منکوتیمور، یکی از پسران هلاکوخان مغول درآمد و از آن پس، سلطنت وی نامی بیش نبود و چندی نگذشت که فارس به دست شحنگان و امرای مغول افتاد.
در 754ﻫ..ق، امیر مبارزالدین محمد، پادشاه سلسلۀ آل مظفر، فارس را تصرف کرد. شاهان این دودمان تا سال 795ﻫ..ق که امیر تیمور خاندان آلمظفر را برانداخت، بر فارس فرمانروایی داشتند. در سال 909ﻫ..ق، فارس تحت استیلای شاه اسماعیل صفوی درآمد. در زمان او و جانشینانش، فارس و مرکز آن شیراز، آبادی و رونق یافت. در این دوران، اللهوردیخان و پسرش امامقلیخان فرمانروایان کاردان و با تدبیر فارس در زیبا ساختن و آبادانی شهر شیراز کوشیدند.
در جنگ میان نادرشاه و افاغنه غلزایی تحت فرمان اشرف افغان، فارس رنج و ویرانی فراوانی دید. این جنگ با شکست افاغنه در 1142ﻫ..ق پایان یافت. پس از مرگ نادر، بار دیگر فارس دستخوش پریشانی شد، ولی با برآمدن کریمخان زند، صلح و آبادی به این ناحیه بازگشت.
از کاردانی و تدبیر و دوراندیشی کریمخان، آثار ارزشمندی، به ویژه در شهر شیراز به جای مانده است. پس از مرگ کریمخان (1193ﻫ..ق.) بر سر جانشینی او میان بازماندگانش اختلاف بسیاری پدید آمد و سرانجام، لطفعلیخانزند به فرمانروایی رسید. پس از آن، فارس در جنگهای لطفعلیخان زند و آقا محمدخان قاجار آسیب فراوان دید. پس از دودمان زندیه، قاجاریه حاکم شد و چون فتحعلی شاه (11250ﻫ..ق.) درگذشت پسرش حسینعلی میرزا فرمانفرما که در فارس بود، به دعوی سلطنت برخاست، اما کاری از پیش نبرد. فارس در دوران قاجاریه، همچنان از ایالات آباد و پراهمیت کشور به شمار میآمد و راه ارتباطی خلیج فارس به مرکز كشور بود. بناهای مسجد جامع عتیق، مسجد نو، آرامگاه آبش خاتون، مدرسه خان، پلها و کارونسرای متعدد، بازار قیصریه لار، مجموعۀ زندیه از جمله: بازار وکیل، ارگ کریمخانی، مسجد وکیل، دیوانخانه و نیز نارنجستان قوام، مسجد نصیرالملک، باغهای دلگشا، ارم، عفیفآباد و... همگی از یادمانهای ارزشمند این روزگارانند.
پس از قاجار، اگر چه فارس نقش ارتباطی مهم خود را از دست داد، ولی به علت داشتن آثار گرانسنگ سیاسی و تاریخی و آرامگاههای دانشمندان، شاعران و عرفای بزرگی همچون سعدی، حافظ، ابوعبدالله خفیف، ملاصدرا، خواجو، شیخ روزبهان، ابواسحاق کازرونی، سیبویه و... همچنان به عنوان یکی از پرآوازهترین استانهای ایران با معروفیتی جهانی در گسترۀ فرهنگ و ادب و عرفان جایگاه خود را حفظ کرد.
افزون بر این حرمهای مطهر شاهچراغ(ع)، سیدعلاءالدین حسین(ع)، علی بن حمزه(ع) و... همواره فارس را در چشم شیعیان و مسلمانان جهان گرامی مینموده است.
فارس امروز
فارس امروز با مساحتی حدود 124 هزار کیلومتر مربع، 6/7 درصد مساحت جمهوری اسلامی ایران را به خود اختصاص داده است. این استان از شمال به استانهای اصفهان و یزد، از غرب به استانهای بوشهر و کهکیلویه و بویراحمد، از جنوب به استان هرمزگان و از شرق به استان کرمان محدود است. هماکنون، جمعیت استان فارس با متوسط نرخ رشد سالانه 1/2 درصد، بیش از چهار میلیون نفر است. استان پهناور فارس، استانی چهار فصل است. از نظر آب و هوایی این استان را میتوان به سه منطقۀ سردسیر، معتدل و گرمسیر تقسیم کرد. متوسط دما در سردترین ماه سال بین 7- تا 2- درجۀ سانتیگراد و در گرمترین ماه سال بین 35 تا 40 درجه سانتیگراد در نوسان است. براساس آخرین تقسیمات کشوری استان فارس دارای 24 شهرستان، 73 بخش، 194 دهستان و 72 شهر است. مرکز استان شهر شیراز است و شهرستانهای آن عبارتند از: آباده، ارسنجان، استهبان، اقلید، بوانات، پاسارگاد، جهرم، خرمبيد، خنج، داراب، زریندشت، سپیدان، شیراز، فراشبند، فسا، فیروزآباد، قیروکارزین، کازرون، لار، لامرد، مرودشت، ممسنی، مُهر و نیریز.
استان فارس، قطب الکترونیک کشور است و صنایع پتروشیمی آن از اهمیت خاصی برخوردار است. این استان در تولید گندم، ذرت و انجیر در کشور مقام اول را داراست. صنایع دستی استان نیز به علت زیبایی و جذابیت و مرغوبیت، جایگاه ویژهای را در بازارهای داخلی و جهانی به خود اختصاص داده و به ویژه، فرش، گبه و خاتم آن از معروفیت خاصی برخوردار است.
علاوه بر اين بر پايه بررسيهاي انجام شده در استان فارس بيش از 3000 جاذبه تاريخي، مذهبي، تاريخي ـ مذهبي، تاريخي ـ طبيعي و طبيعي وجود دارد كه از ميان آنها تاكنون بيش از 1028 اثر در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده كه بخش عمدهاي از آنها ميراث فرهنگي اين سرزمين كهنسال و پهناور است.
ميراث فرهنگي يعني آنچه كه فرهنگ و عوامل فرهنگي در طول تاريخ در ساختار و ساماندهي آن مؤثر بودهاند كه خود به دو بخش عمده تقسيم ميشود: ميراث فرهنگي معنوي كه شامل زبان، اعتقادات، باورها و آداب و رسوم مردمان يك سرزمين است و ميراث فرهنگي مادي كه به مجموعة مظاهر فرهنگي، هنري و مادي اطلاق ميشود كه در دو دستة غيرمنقول و منقول طبقهبندي ميشوند.
ميراث فرهنگي غيرمنقول شامل تپهها و تلها، محوطههاي تاريخي، بناها، كتيبهها، نقش برجستهها، گورستانهاي تاريخي و بافتهاي تاريخي شهرهاست و ميراث فرهنگي منقول شامل اشياي باستاني و تاريخي و هنري است كه در گنجينههاي ملي و شخصي نگهداري ميشوند. آنچه در اين دانشنامه بدان پرداخته شده است، بخشي از ميراث فرهنگي غيرمنقول سرزمين فارس است. بخشهايي از ميراث و اموال فرهنگي منقول اين سرزمين كه داراي فرهنگي ديرين و مؤثر در شكلگيري تمدن ملي و جهاني و ديني بوده، خود اهميت ويژهاي داشته و هم اكنون زينتبخش موزههاي استاني، ملي و جهاني است.
بديهي است كه نگهداري كليه ميراثهاي گذشته نه ضروري است، نه شدني و نه مطلوب، اما آن دسته از بناها و اشياء كه نشاندهندة هويت ملي و ديني ماست، بايد مورد توجه قرار گيرد. زيرا اين آثار ميتوانند از يك سو بازگوكننده و برقرار كنندة ارتباط فرهنگي انسان در طول تاريخ باشند و از ديگر سو موضوع مطالعات باستانشناسي، مردمشناسي، هنرهاي سنتي، اسناد و مدارك تاريخي، كتيبههاي باستاني و هنرهاي معاصر اين مرز و بوم. از اين رو شناختن، شناساندن، حفظ، مرمت، احيا و پرداختن به آنان، وظيفهاي ملي و ديني است. هر شيئي، كتيبهاي، كاخي، مسجدي و هر رواقي مانده از هزاران سال پيش تاكنون بيانكنندة درك مفاهيم و شناخت مردمان اين سرزمين در روزگار گذشته است و نميتوان و نبايد از يك قطعه سفال منقوش به جاي مانده از چهار هزار سال پيش در تپههاي تاريخي مليان تا مجموعة پرآوازه تختجمشيد و زيباييهاي لاجوردي مسجد نصيرالملك چشم پوشيد، چرا كه همين داشتههاست كه امروز فارس را در دل و جان فارسيان، ايرانيان و جهانيان شكوه فاخري بخشيده است.
اين دانشنامه اگر توانسته باشد گامي كوچك در كنار گامهاي بزرگ دانشوران و پژوهشگران علاقهمند به احياي ميراث فرهنگي ايران زمين بردارد، به خود خواهد باليد. آنچه در پي ميآيد نكاتي پيرامون ويژگيهاي اين دانشنامه است:
اگرچه امروز واژه «دایرةالمعارف» به عنوان معادل واژه Encyclopedia در زبانهای فارسی، عربی و اردو رواج عام دارد، مؤسسه فرهنگی و پژوهشی دانشنامه فارس به دلیل قدمت و اصالت کلمۀ «دانشنامه»، گسترۀ معنایی آن و استفاده از آن برای کتابهای مرجع در آثار قدما از جمله دانشنامهعلایی ابنسینا و دانشنامه شاهی محمد امین استرآبادی و نیز در دوران معاصر دانشنامه ایران و اسلام، دانشنامه جهان اسلام و دانشنامه ادب فارسی، این ترکیب فارسی رسا را بر اصطلاح نسبتاً نوساختۀ «دایرةالمعارف» ترجیح داده و چون موضوع این کتاب، آثار تاریخی فارس است، آن را دانشنامه آثار تاریخی فارس نامیده که بخشی از دانشنامه فارس است که در برگیرندۀ کلیه اطلاعات پیرامون تاریخ، جغرافیا، هنر، مذهب، ادب، باستانشناسی، مردم شناسی، زندگینامه علما، ادبا، نویسندگان، هنرمندان، حاکمان، کتاب، مطبوعات، آثار تاریخی، مذهبی، طبیعی و... استان فارس است.
اصطلاح مدخل یا درایه به «عنوان دانشنامهای» یک موضوع که مقاله دانشنامه در ذیل آن آمده است، اطلاق میگردد و مراجعه کننده با استفاده از همین مدخلها به مطلب مورد نظر خود دست مییابد.
در دانشنامه آثار تاریخی فارس، مدخلها با حروف یاقوت سیاه 12 در طرف راست ستونها و به ترتیب حروف الفبایی نگاشته شدهاند. مدخلهای دانشنامه بر دو گونه است:
مدخلهای اصلی که ذیل آنها مقالات کوتاه، متوسط و بلند دانشنامه نگاشته شده است.
مدخلهای ارجاعی که ذیل آنها چیزی نگاشته نشده و خواننده را به مدخل دیگری ارجاع میدهند. ارجاع در دانشنامه با علامت <--- (نگاه کنید به) نشان داده شده است.
گزینش مدخلها (درایهها) براساس جستجو در مراجع و منابع و اسناد سازمان میراث فرهنگی فارس، سازمان محیط زیست فارس، ادارۀ کل اوقاف و امور خیریه و فهرست آثار ملی ايران و نیز مشورت با متخصصان صورت گرفته است. کوتاهی و بلندی مقالات علاوه بر اهمیت موضوع، بر اساس یافتهها و اطلاعات موجود بوده است.
در ضبط مدخلها، معیار وجه اشهر بوده و ملاک اشهر بودن، استفاده از آن در منابع معتبر یا شهرت آن نزد اهل فن و مردم منطقه و نیز عنوان ثبتی در فهرست آثار ملی ایران است. البته در موارد لازم از وجوه مشهور به اشهر ارجاع داده شده است.
دانشنامه دارای ترتیب الفبایی است و مقالات به ترتيب حروف الفبا نگاشته شدهاند اما در زير حروف «ث، ذ، ر، ژ، ص، ض، ط، ظ، ف، ه» به دليل عدم وجود مدخل، مقالهاي نگاشته نشده است. مدخلهای دانشنامه دربرگیرنده کلیه آثار تاریخی، مذهبی و فرهنگی با اهمیت در استان فارس است و با توجه به اینکه علاوه بر علاقهمندان و پژوهشگران، برخی از گردشگران نیز مخاطب این دانشنامه هستند، برخی از جاذبههای با اهمیت طبیعی ـ تفریحی نیز در این دانشنامه معرفی شدهاند.
مدخلهای دانشنامه از نظر درونمایه به دو بخش مدخلهای عام و خاص تقسیم شدهاند. مدخلهای عام شامل معرفی ویژگی کلی بناهایی است که به گونهای پربسامدتر در دانشنامه با آنان روبهروییم. مدخلهايی چون آب انبار، بازار، باغ، مسجد، حمام، آرامگاه، کاروانسرا و... که بر اساس نظم الفبایی پیش از مدخلهای خاص (معرفی بنا) آمده است.
در سه مدخل تپه و تل، باغ و خانه پس از ارایه اطلاعات کلی تاریخی، معماری و باستانشناسی پیرامون این آثار، براساس تقسیمبندی دوران تاریخی به معرفی اجمالی باغها، تپهها، تلها و خانههایی پرداخته شده است که روزگاری از اهمیت برخوردار بوده و هم اینک یا تغییر کاربری یافتهاند یا به نوعی از بین رفتهاند و یا از اهمیت گذشته برخوردار نیستند. البته در ادامۀ این معرفی اجمالی، باغها، تپهها و خانههای با اهمیت در مقالات مستقلی معرفی شدهاند.
برخی از مدخلها دارای اشتراک معنایی و تفاوت لفظیاند که از آن جملهاند: آرامگاه / امامزاده / بقعه / آستانه / قبر / استودان / مقبره که عمدتاً مقالات مربوط به آنان در زیر مدخل آرامگاه آمده است، اگرچه در برخی موارد با توجه به نام اشهر، مقاله ذیل یکی دیگر از واژههای عنوان شده آمده است. همچنین از این جملهاند: آب انبار / برکه، آتشکده / چهارطاق، تپه / تل، غار / اشکفت، بند / سد، قلعه / کلات و...
در نگارش مقالات، علاوه بر بهرهجویی از یافتههای ارزشمند علمی نوشته شده توسط پژوهشگران پیشین که این اثر وامدار آنان است، روزآمد بودن اطلاعات و تحقیقات میدانی مورد توجه بوده است.
منابع مورد استفاده در نگارش مقالات دانشنامه در انتهای هر مقاله با مشخصات کتابشناسی و صفحه مورد رجوع، درج گردیده است تا علاقهمندان به اطلاعات گستردهتر را به كار آيد. همچنین فهرست کامل منابع و نمایه مدخلها در پایان دانشنامه آمده است. برای آشنایی خوانندگان با اصطلاحات معماری به كار رفته در مقالات نیز، در پایان دانشنامه، واژهنامهای تدوین و ارایه شده است.
علایم اختصاری که در این دانشنامه به کار رفتهاند، عبارتند از
ﻫ.. ق هجری قمری
ﻫ.. ش هجری شمسی
م. (قبل از عدد) متوفی / (بعد از عدد) میلادی
ق.م قبل از میلاد
ص صفحه
ج جلد
<---نگاه کنید به
/ جدا کننده
در دانشنامه به نگارش مقالات مستقل پیرامون آن دسته از مساجد، امامزادهها، حسینیهها، بقعهها و... پرداخته شده که به دلیل اهمیت بنا، شخصیت، تاریخ منطقهای و یا ثبت در فهرست آثار ملی ایران مورد توجه بودهاند. بدیهی است که پرداختن به کلیه مدخلهای فوقالذکر، نیازمند تدوین کتابها و فرهنگهای مستقل است، اگر چه بخش عمدهای از آنان شناسایی و مقالات آنان در دانشنامه فارس نگاشته شده که منتشر خواهد شد.
در طول دوران تدوین این دانشنامه، شهرستانهای جدیدی بر اساس مصوبات تقسیمات کشوری در استان فارس ایجاد شده است. با توجه به عدم انتشار اطلاعات کامل پیرامون این شهرستانهای جدید، احتمال اینکه برخی از آثار در فهرست آثار شهرستانهای قبلی آمده باشد، وجود دارد. اگر چه از نظر نشانی محل بناها هیچ تفاوتی وجود ندارد و تنها تقسیمات سیاسی جدید در شمار اندکی از آنان اعمال نشده است.
تصاوير اين كتاب برگرفته از آثار هنرمندان، مورخان و سفرنامه نويساني است كه آثار آنان در كتابهاي آثار عجم، سفرنامه ديولافوا، سفرنامه نيبور، سفرنامه كوست و فلاندن، آرشيو خاندان چهرهنگار در كتاب شيراز قديم، عكس فارس، فال فارس، شيراز، شكوه پارسيان، تختجمشيد بارگاه تاريخ، هنر ايران، سرزمين مهروماه، گنجنامه، شيراز روياي رنگين سرزمين پارس، از پاسارگاد تا داراب، پاسارگاد استروناخ، قلعه پوسكان كازرون، آثار پيش از تاريخ جلگه مرودشت و... منتشر شده است و عكسهاي ويژه دانشنامه توسط محمدرضا آقايي گرفته شده است. بايسته است كه سپاسگزار ناشران اين آثار و نيز هنرمندان عكاس به ويژه منصور صانع، نصرالله كسرائيان، فرانك بوب، محمد صادقيفسايي، پژمان ضيائيان و محمد اسلاميراد باشيم.
دانشنامه آثار تاریخی فارس خود را مدیون آثار ارزشمند فارسپژوهان و فارسشناسان و استادان برجستهای چون زرکوب شیرازی، میرزا حسن حسينيفسایی، فرصتالدوله شیرازی، سید محمدتقی مصطفوی، علیاصغر حکمت، علی سامی، کرامتالله افسر، دکتر محمدتقی میر، محمدحسین رکنزاده آدمیت، علينقي بهروزي، بهمن كريمي، دکتر علیرضا شاپور شهبازی، (به ويژه در مقالات پاسارگاد و نقش رستم)، دکتر منصور رستگار فسایی، دکتر علیاکبر سرفراز، دکتر احمد اقتداری، استاد حسن امداد، دکتر محمدباقر وثوقی، دکتر حسن خوبنظر، دكتر جمشيد صداقتكيش، رومن گیرشمن (به ويژه در مقاله بيشابور)، اریک.ف. اشمیت، آندره گدار، لويي واندنبرگ، هرتسفلد و ... میداند که گامهای ارزشمند نخستین را در این راه ناسفته، برداشته و ما را در ادامه راه، با آثار گرانسنگشان راهنما بودهاند.
هيچ پژوهشي واپسين پژوهش نيست و به دليل كاستي يافتهها، تواناييها و ديدگاههاي پژوهشگر و محدوديتهاي اجتماعي و زماني، هيچ پژوهشي از سهو و خطا ايمن نميماند و به همين دليل نيز با همة كوششها و دقتهاي به كار رفته در تدوين اين كتاب، اين مجموعه نيز بيترديد كاستيهايي دارد كه اميدواريم با عنايات و راهنماييهاي پژوهشگران، متخصصان و علاقهمندان به فرهنگ ايران زمين و نيز استان كهنسال و پهناور فارس، كاستيهاي آن در چاپهاي بعدي كمتر و شمول مدخلهاي آن گستردهتر شود.
در پايان بر خود فرض ميدانم كه از مساعدتهاي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور به ويژه جناب آقاي سيد احمد محيط طباطبايي و همكاران ارجمندشان و نيز مديران كل سازمان ميراث فرهنگي فارس آقايان محمدحسين بحرالعلومي، عليرضا قلينژاد و عليرضا قائديان و همكاران ايشان به ويژه معاونت محترم پژوهشي جناب آقاي مصيب اميري و همچنين عليرضا عسكريچاوردي و رسول عباسي سپاسگزاري نمايم.
بيترديد بدون همدلي و همكاري همكاران ارجمند دانشنامه فارس، به ويژه سركار خانم فرح نيازكار، اين كار به سامان نميرسيد. بر خود فرض ميدانم كه از همة اين عزيزان و نيز بزرگواران ديگري كه در بخشهاي مختلف به گونهاي همكار، راهنما يا مشوق ما در تدوين و انتشار اين اثر بودند، سپاسگزاري نمايم.
كوروش كمالي سروستاني
زمستان 1384
© کپی رایت توسط دانشنامه فارس کلیه حقوق مادی و معنوی مربوط و متعلق به این سایت است.) برداشت مقالات فقط با اجازه کتبی و ذکر منبع امکان پذیر است. نوشته شده در تاریخ: 1385/10/7 (2403 مشاهده) [ بازگشت ] |