سعدي، شاعر جهاني غلامعلي حدادعادل
بسيار مفتخرم كه در آستانه اول ارديبهشت ماه جلالي در كنار آرامگاه سعدي، در جمعي كه دلها به ياد او ميتپد، فرصت سخن گفتن از سعدي به دست آمده است. من از جانب فرهنگستان زبان و ادب فارسي، از مردم با ذوق شيراز و مسئولان فرهنگ شناس اين شهركه روزي را به نام روز سعدي تعيين كردهاند تا همه ساله در آن روز با سعدي تجديد پيمان كنيم، سپاسگزاري ميكنم.
مردم شيراز هر چه نسبت به سعدي قدرشناسي كنند، جا دارد. براي آنكه سعدي به گردن شيراز و شيرازيها خيلي حق دارد. سعدي يك شاعر جهاني است. او با جهاني بودن خودشيراز را هم جهاني كرده است. هر جا كه نام سعدي در كار است او را به عنوان سعدي شيرازي ميشناسند. اين است كه امروز اگر مردم شيراز روزي را در سال، به نام او نامگذاريكنند، در حقيقت اندكي از حق بسياري را كه او بر گردن آنها دارد، ادا كردهاند. براي آنكه از جهاني بودن سعدي تا اندازهاي آگاه شويد، حضورتان عرض ميكنم كه در كتاب روزنامهخاطرات سومين سفر ناصرالدينشاه به فرنگستان كه در سال 1306 هـ.ق. اتفاق افتاده، ناصرالدينشاه از رييس جمهور فرانسويي نام ميبرد كه با او ملاقات داشته و نام اين رييسجمهور «سعدي كارنو» بوده است. من موقعي كه آن كتاب را ميخواندم حيرت كردم كه رييس جمهور فرانسه در 110 ـ 115 سال پيش به چه علت نامش سعدي بوده است؟ تا اينكه ماجرارا در كتاب ارزشمند «از سعدي تا آراگون» دكتر جواد حديدي خواندم و از زبان ايشان هم شنيدم كه اين رييس جمهور پدر بزرگي داشته كه سخت شيفته سعدي بوده به همين دليل ناميكي از فرزندان خود را سعدي گذاشته بود، اما آن فرزند در جواني از دنيا ميرود. پسر ديگر آن پدر بزرگ كه عشق پدر خود را به سعدي ميدانسته، نام فرزند خود را مجدداً سعديانتخاب ميكند. آن طور كه من به ياد دارم در پاريس ظاهراً چهار خيابان در حال حاضر به نام سعدي وجود دارد. اين يك نمونه از جهاني بودن سعدي است. بنده به جهت علاقه وسابقهاي كه در آموزش و پرورش دارم و وظيفهاي كه در فرهنگستان زبان و ادب فارسي بر عهده دارم، از اين فرصت فرخنده براي طرح يك نكته استفاده ميكنم و آن جلب توجهحاضران ارجمند به توان آموزشي سعدي در تعليم زبان و ادبيات فارسي است. همه ميدانيم كه امروزه شكوههاي بسياري از ناتواني درس خواندهها در سخن گفتن و در نوشتن وجوددارد. اين يك واقعيت است كه بسياري از تحصيل كردههاي دانشگاهي ما نميتوانند مقصود خود را چنانكه بايد ادا كنند و بسياري از آنها از عالم شعر و ادب فاصله دارند. گاه اتفاق افتادهكه در يك مصاحبه استخدامي از داوطلبان خواسته شده كه لااقل يك بيت شعر بخوانند و داوطلب استخدامي حتي نتوانسته يك بيت شعر از حافظه خود نقل كند. اين واقعيت تلخي است وهميشه بايد از اين حيث نگران بود.
من در عين اينكه اصل وجود چنين مشكلي را تأييد ميكنم، عرض ميكنم كه يك راه براي غلبه بر اين مشكل، تجديد عهد با سعدي است. بنده نميخواهم مسئله آموزش زبان و ادبياترا بيش از حد ساده كنم. البته اين يك پديده اجتماعي و يك مسئله آموزشي پيچيده است و از راههاي گوناگون بايد براي حل آن چاره انديشي كرد، اما قطعاً يك راه، آشتي با سعدي و آثارسعدي، خصوصاً گلستان و بوستان است. من بر اين باورم كه سعدي آموزگار يگانه و هميشگي زبان فارسي است. زبان فارسي به دست سعدي و با كمك آثار سعدي در طول قرنهايگذشته پس از سعدي آفاق گيتي را فتح كرده است. شما به تاريخ زبان فارسي بعد از سعدي در هر جاي دنيا كه مراجعه كنيد، ميبينيد كه مردمان، فارسي را نخستين بار از سعديآموختهاند. امروز هم در هند و پاكستان، گلستان شيرينترين كتاب آموزشي زبان فارسي است. در تاجيكستان، در آسياي مركزي، در آسياي صغير ودر همه قلمرو پهناور فرهنگي ايرانكه بسي فراتر از مرزهاي جغرافيايي امروز ماست، اين سعدي بوده كه نوآموزان زبان فارسي را به خوبي، فارسي آموخته و آنها با خواندن گلستان حلاوت زبان فارسي را چشيدهاند.
ما بايد ظرفيت آموزشي گلستان را بشناسيم و دوباره آن را به صورت جدي در كشور خودمان به كار گيريم. درست است كه ما امروز به سبك گلستان نمينويسيم، اما راهي كهزبان فارسي بعد از سعدي تا به امروز و مخصوصاً يكصد سال اخير كه دوران ساده نويسي است، پيموده، مسير تكاملي همان مسيري است كه سعدي با انگشت خود به ما نشان داده.يعني ما در همان جهتي سير ميكنيم كه سعدي به ما نشان داده است. سبك سخن امروز ما منطبق بر سبك گلستان نيست، اما معيارهاي ما غالباً همان معيارهاي سعدي است. ترازويي كهدر دست ماست همان ترازويي است كه سعدي ساخته. اصلاً سعدي ترازوي ما در سنجش وزن ادب امروز ماست. در آثار سعدي استحكام، رواني، اعتدال در استفاده از لغات عربي،هنرمنديهاي شاعرانه، شيرين كاريهاي رندانه و نمكين بودن كلام و گفتار را با هم ميبينيم و اين همه هنرهاي صوري، با هنر اصلي سعدي كه دينداري و معنويت و خداشناسي وتوحيد و انسانيت و عدالت است، همراه است. تنوع مضامين در آثار سعدي از گلستان و بوستان يك كتاب دلنشين آموزشي ساخته است. تنوعي كه برخوردار از نمونههاي فراوان آفاقيو انفسي است. آن سفرهاي متعدد طولاني و آن انسانشناسي و شناخت احوال درون به مجموعه آثار او تنوعي داده كه از اين حيث بي نظير است. بايد از اين مكان و از اين ابزار و از اينتوانمندي بيشتر استفاده كرد.
بايد سعدي به جوانان بيشتر معرفي شود و ما نبايد با توهم تجدد مآبي از بركت تعليمي و آموزشي سعدي خودمان را محروم كنيم. خصوصاً در روزگاري كه بيش از همهزمانهاي ديگر به آموزگاري چون سعدي نيازمنديم.
انتشار گزيدههاي مناسب از گلستان و بوستان، همراه كردن اين گزيدهها با هنر نقاشي، تذهيب و ساختن برنامههاي راديويي و تلويزيوني و نمايشنامه از گلستان و بوستان از جملهكارهايي است كه ميشود انجام داد. آخرين نكته اين است كه ميدانم در كنار آرامگاه سعدي و نيز آرامگاه حافظ در اين شهر كتابخانهاي است. بنده از سالها پيش به مسئولان فرهنگياين شهر پيشنهاد كردهام و آنها هم در اين پيشنهاد به نظر عنايت نگريستهاند كه ما بايد كاري كنيم كه آنچه در دنيا به نام سعدي به صورت كتاب و مقاله، چه به زبان فارسي، چه ترجمهبه زبانهاي ديگر منتشر شده، گردآوري كنيم و در يك كتابخانه اختصاصي در كنار آرامگاه سعدي جمع كنيم تاهرمحققي از هر جاي جهان، از جمله از ايران خودمان بخواهد دربارهسعدي تحقيق كند، مطمئن باشد كه غنيترين گنجينه تحقيق براي سعدي در سعديه و براي حافظ در حافظيه است.
اميدوارم راه براي تأسيس چنين كتابخانه پرباري باز شود و ما در سالهاي آينده در حالي در كنار آرامگاه سعدي، روز سعدي را جشن بگيريم كه يك چنين گنجينهاي فراهم آمدهباشد.نيز اميدوارم با اصلاح محيط اطراف سعدي يك انگشتري ايجاد كنيم كه شايستگي نگين درخشان سعديه را داشته باشد.
© کپی رایت توسط دانشنامه فارس کلیه حقوق مادی و معنوی مربوط و متعلق به این سایت است.) برداشت مقالات فقط با اجازه کتبی و ذکر منبع امکان پذیر است. نوشته شده در تاریخ: 1388/5/8 (1643 مشاهده) [ بازگشت ] |